کد خبر: ۱۰۵۶
تاریخ انتشار:۰۶ دی ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۲
فواصل بین نت‌های مردم چقدر است؟
اکبر زمانی / روزنامه‌نگار
فردریک جیمسون مقاله به نام "پست مدرنیسم منطق فرهنگی سرمایه‌داری متاخر دارد" در این مقاله، با مثال‌هایی از نقاشی، معماری، فیلم و... به تحلیل این نکته می‌پردازد که دقیقاً سرمایه‌داری متاخر است که وضعیت فرهنگی حال حاضر را برای ما به نمایش گذاشته است. به معنای ساده‌تر در این وضعیت پست مدرنیسم، همه‌چی در سطح معنا می‌شود، چیز عمیقی وجود ندارد. آن‌ها با تبلیغات‌های تلویزیونی، فیلم‌ها، فضای مجازی و... ما را آماده می‌کنند که چگونه فکر کنیم. الگوهایی که ما باید بر مبنای همین الگوها فکر کنیم و زندگی خود را بگذرانیم. در چنین وضعیتی باید اثرات را در سوژه‌هایی پیاده کنند این سوژه‌ها همچون بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و... هستند. وقتی سلیبریتی حرف می‌زند آن‌را دست به دست می‌چرخانند و جمله‌اش را در پروفایل تلگرام و اینستاگرام می‌گذارند، گویی جمله بسیار قابل تأمل باشد. نیوشا ضیغمی در مصاحبه‌ای به طرفداری از خواننده پاپ که در تلویزیون، نه دستگاه موسیقی و نه فاصله بین نت‌های موسیقی را می‌دانست، گفت: الزامی ندارد که حتماً دستگاه موسیقی ایرانی را بداند و...یا ما در بازیگری حتماً نباید بدانیم کارگردانی داستانش چیست و ازین حرف‌های بی‌مورد! نیوشا ضیغمی ادامه نداد که خواننده‌ای که می‌خواند و فواصل موسیقی را نمی‌داند چطور صدایش با موسیقی که نواخته می‌شود کوک می‌گردد؟ بهتر است بگوییم مثال کارگردانی ندانستن، فرق دارد با خوانندگی! این قیاس‌های مسخره از سطح دانشی می‌آید که دقیقاً از منطق فرهنگی دنیای امروز بیرون می‌آید. اینجاست که متوجه می‌شویم از این جهت که مردم موسیقی خوب را نمی‌شناسند، خوانندگان که در واقع خواننده نیستند، ظهور می‌کنند. 

اینکه نقد ضیغمی به صداوسیما بود که این‌همه صداوسیما چرا هیاهو کرده است، باید بنویسیم اگر می‌خواهی مانند برخی از این سلیبریتی‌ها فیگور نقادانه نسبت به صداوسیما بگیری راه‌های دیگری است! 

اینکه در اینجا و کل دنیا، افرادی فکر می‌کنند، ساعت‌ها کتاب می‌خوانند، موسیقی خوب را یاد می‌گیرند، فرصتی برای خوب زندگی کردن دارند، هیچ اسم و رسمی ندارند، مثل ساختار سلیبریتی‌ها عقده شهرت، قدرت و پول ندارند و پول عمل کردن‌هایشان برای اندیشیدن و کتاب صرف می‌کنند، مسئله‌ای مربوط به فرهنگ بسیار سطحی حال حاضر دنیاست.

بر همین مبنا سوژه‌هایی که برای عدم‌رشد اندیشه مردم دنیا انتخاب می‌کنند، همین سلیبریتی‌ها هستند که فرهنگ را به ابتذال می‌کشانند. خوانندگان سطحی، فیلم‌های سطحی، موسیقی سطحی و...! 

داستان بر سر اعتماد بنفس کاذبی است که خواننده بی‌سواد به علت همین معروفیت و شهرت بدست می‌آورند و به واسطه همین، تمامی چرندیات خود را ماست‌مالی می‌کند. این اعتماد بنفس را همین فضای فرهنگی دنیای امروز به آن‌ها می‌دهد؛ کلهم همه ما اغوا شده همین فضای مبتذل فرهنگی شده‌ایم.

شماره 70 دوهفته نامه آیت ماندگار