نگاهها چه ظالمانه جای کلمات را گرفتهاند
سکوت چه قدر جای صدا را
هنوز نگفتهام دوستت دارم
نگاهم اما به عربده گفت
عربدهای که نرگس حافظ را پژمرده کرد
هنوز نگفتهای دوستت دارم
سکوتت اما بارانی شد
و دل صنوبری خشکم را خرم کرد
در اين تابوت آرواره، سروی به شکل دل آدمی بود
سروی مرده در خشکسال مهر
از مژگان ميترائی تو آفتابی جاری شد
مرده بيدار شد و تابوت را شکست
و شلنگانداز خيابانها را باغ سرو کرد
سکوت چه قدر جای صداها را میگيرد هنوز
نگاه چه ظالمانه جای کلمهها را
اين تقدير ديدار بیگاه ما نيست
از تمامی تاريخ بپرس
شماره ۷۸ دوهفته نامه آیت ماندگار