سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۱۴۳۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۴ - ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - 06 October 2019
نگاهی به چرایی خنثی بودن علوم اجتماعی در کشور
گروه اجتماعی
آیت ماندگار- اگرچه رشته جامعه‌شناسی در غرب برای پاسخ به نیازهایی از جامعه به‌وجود آمد که بتواند با مرتفع کردن آن زمینه‌های رشد و ارتقای سطح زندگی را ایجاد کند، اما به نظر می‌رسد که این امر در ایران جهت پاسخ به نیاز جامعه دانشگاهی و برای تکمیل ظرفیت‌های تحصیلی ایجاد شد. بنابر آمار موسسه آموزش و پژوهش برنامه‌ریزی آموزش عالی و به گفته مجتبی شریعتی، معاون آموزشی وزیر علوم، تعداد دانشگاه‌های کشور از سال 84 تا سال 97، 120 درصد رشد کمی داشته که تا کنون بیش از 150 رشته تحصیلی را در بر گرفته و سالیانه نزدیک به هشتصد هزار نفر فارغ‌التحصیل را روانه جامعه می‌کند. فارغ‌التحصیلانی که تنها با داشتن مبانی نظری در خوش‌بینانه‌ترین حالت اغلب بدون تناسب با رشته تحصیلی یا مشغول به کارند یا مهاجرت کرده‌اند. این در حالی است که بخش اعظم این افراد را بیکاران تشکیل می‌دهند که هر روز بر میزان آن افزوده می‌شود.
اما آنچه که بیش از هر چیز دیگر در این بین خودنمایی می‌کند حضور پررنگ اساتید و فارغ‌التحصیلان رشته علوم اجتماعی است که بدون اثرگذاری مطلوب در جامعه هر سال به تعداد آن افزوده می‌شود. به‌راستی دلیل این خنثی بودن یا عدم‌اثرگذاری در چه مواردی نهفته است که دانشگاه‌ها با توجه به این مسئله هر ساله با هزینه‌های هنگفت به این روند ادامه می‌دهند؟
به‌دلیل رشد کمی دانشگاه‌ها، ایجاد مقاطع تحصیلات تکمیلی و با تصویب محدودیت بورسیه و ادامه تحصیل در خارج از کشور برای دانشجویان علوم اجتماعی از دهه هفتاد شمسی ارتباط جامعه‌شناسی ایران با جهان علم جهت تربیت استاد مسئله‌محور، شناخت مسئله و پرورش ذهن مسئله‌محور برای کسی که جهت تدریس جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی تربیت می‌شود، به فراموشی سپرده شد. اساتید جامعه‌شناسی که با تلاش‌های مداوم و مستمر مسائل روز جامعه را مشاهده کرده و با تمام وجود آن را درک کردند، به‌دلیل نداشتن ذهن مسئله‌محور، به‌جای پرداختن به مسائل اجتماعی، مصمم به حل مشکلات فردی خود بوده و بدون توجه به نیاز جامعه و هدفی که نظام آموزشی کشور برای آن‌ها در نظر گرفته بود، به تامین نیازهای خود پرداخته و در صدد جایگاه و منزلت اجتماعی خود از طریق کسب کرسی دانشگاهی شدند. چنین وضعیتی که در جامعه علوم اجتماعی کشور به شکلی جدی محسوس می‌شود، موجب شده تا دانشجویانی که از این اساتید بهره‌مند می‌شوند، ناخودآگاه آن‌ها را الگوی خود قرار دهند. همزمانی این موضوع با فشارهای اجتماعی جهت ورود صرف به دانشگاه، موجب شد تا دانشجویان با اساتیدی روبرو شوند که نه تنها برای آن‌ها دغدغه فکری ایجاد نمی‌کند، بلکه آن‌ها را از تحصیل در رشته علوم اجتماعی سرخورده و در خوش‌بینانه‌ترین حالت فرد را برای تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی آماده کنند.
بنابر مشاهدات صورت گرفته در مجتمع کوی دانشگاه تهران، هم‌اکنون برخی دانشجویان غیرتهرانی رشته‌های علوم انسانی و به‌خصوص علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی، به دست‌فروشی پرداخته و بسیاری از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری در حین تحصیل به فعالیت‌های پژوهشی روی می‌آورند که با کمترین مزایا و تنها برای گذران زندگی روزمره به آن روی آورده‌اند. این در حالی است که بسیاری از این دانشجویان به‌دلیل نیافتن جایگاه مناسب شغلی و از روی اجبار به رانندگی در شرکت‌های مسافربری درون شهری هم روی آورده‌اند.
با اندکی تامل در قوانین پذیرش دانشجو نخبه و استعداد درخشان در دانشکده‌های علوم اجتماعی می‌توان به یک نکته مهم پی برد و آن این که هیچ‌یک از دانشجوهای نخبه نه تنها در دانشکده علوم اجتماعی بلکه در هیچ یک از دانشگاه‌های کشور با همکاری و کار گروهی به این نقطه نرسیده‌اند. به عبارتی نمی‌توان از یک دانشجویی که با استفاده از ظرفیت استعدادهای درخشان به تحصیلات تکمیلی وارد شده است، انتظار یک کار درخور و شایسته در حیطه علمی و تحصیلی‌اش را داشت چراکه وی تنها در تلاش برای کسب امتیاز بالاتر از طریق بالا بودن معدل نمرات نسبت به سایر همکلاسی‌ها بوده تا از این طریق بتواند سهمیه ورود به مقطع کارشناسی ارشد را از آن خود کند. چنین افرادی کمتر دغدغه‌ای جز درس خواندن داشته‌اند و با ورود به مقطع دکتری با مطالعه چند کتاب و جزوه و فرمول آماری توانسته‌اند تا مدرک مربوط را اخذ کنند و در عین این که مسائلی نظیر فقر و انواع آسیب‌های اجتماعی را درک کرده بودند، بدون توجه به آن و برای فرار از بحران‌ها به درس خواندن پناه می‌برند. این افراد پس از فراغت از تحصیل و بدون تلاشی برای حل مسئله، تنها به فکر اشغال کرسی‌های دانشگاهی هستند. در حالی که دانشگاه و نظام آموزش عالی می‌توانست با تجربه مستقیم از دستاوردهای روز دنیا و از طریق فرستادن دانشجویان برای تحصیل در خارج از کشور در جهت افزایش کارایی رشته‌های علوم اجتماعی عملکرد ویژه‌ای داشته باشد. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته نظیر ژاپن و کشورهای حوزه اسکاندیناوی، روش‌های تدریس به‌کلی دستخوش تغییر بوده و ملاک ارزیابی دانشجویان برای ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر، انجام کار گروهی و دستاوردهایی است که از طریق ممارست در فعالیت‌های علمی و دسته جمعی به دست آمده است. ژاپن به‌عنوان پرچمدار این رویکرد تاکنون توانسته با تغییر در رویکردهای آموزشی و دانشگاهی تغییراتی اساسی در عرصه مدیریت جامعه و تولید به‌دست آورد. به عنوان مثال شرکت خودروسازی تویوتا با اداره این کارخانه به‌صورت گروهی از مدیر تا کارگر خط تولید، توانسته بر بسیاری از مشکلات خود غلبه و عنوان بزرگترین و سودآورترین شرکت خودروسازی جهان را با لقب منظم‌ترین، پرکارترین و کم‌آسیب‌ترین جامعه جهانی را از آن خود کند.

شماره ۸۴ دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها