در این چند سال اخیر اخبار دزدیها و کلاهبرداریهای علمی بهطور مکرر عمدتاً در رسانهها بهویژه جهان مجازی منتشر شد و بازتاب گستردهای داشت. ماجراهای سرقتها و نسخهبرداریهای ادبی و هنری در اینیک سال گذشته شگفتانگیزتر و جنجالیتر هستند و چالشهای جدید و غیرقابلانکاری را پیش روی دغدغه مندان حقوق مؤلف نهاده است.
از دانشگاههای درون ایران آغاز میکنیم. در پایتخت ایران و در نخستین و مرکزیترین دانشگاههای ایران-دانشگاه تهران- و در قطب اندیشگی رشتههای علوم انسانی-فلسفه- ظاهراً دو استاد مرتکب سرقت علمی از کتب نویسندگان دیگر شدند که سروصدای زیادی هم بپا کرد. یکی از آن دو بهظاهر استاد، کتابی درباره هایدگر کپی کرده بود. این مدرس آنطور که از اخبار مرتبط هویدا شد در زمرهٔ نویسندگان نسبتاً مطرحی بوده است که آثار متعددی درباره فلسفه چاپ کرده است. پسازاینکه موج گستردهای از اخبار این واقعه غریب در دانشگاه بهاصطلاح مادر کشور در جامعه علمی به مدد رسانهها پخش و پراکنده شد ریاست و روابط عمومی این دانشگاه اطلاعیهای صادر کرد و قرار بر این شد که مسائل و دعاوی طرحشده علیه این دو مؤلف فلسفه پیگیری شود. بهاینترتیب که کمیتهای متشکل از استادان مرتبط تشکیل شود تا به این مسئله پیشآمده بهطور تخصصی رسیدگی کنند. بر همین اساس چنانچه تخلفی به اثبات برسد قاطعانه با آن برخورد شود و نتیجه بهدستآمده نیز جهت تنویر افکار عمومی منتشر گردد. بااینحال آنگونه که از ظواهر ماجرا برآمد مثل بسیاری از اتهامات و آسیبهای دیگر جامعه در گردوغبار اخبار و قضایایِ همیشگیِ اجتماعی که به طرز غریب و فریب آمیزی متورم و سهمگین و درنتیجه حل ناشدنی شدهاند، پنهان شد و آرامآرام رنگ باخت.
رویداد دیگری که به تضییع حقوق مؤلفی انجامید در خارج از ایران و در آمریکا رخ داد. ازقضا این مؤلف نیز از اساتید بنامِ فلسفه اخلاق و دین بود به اسم آرش نراقی. دکتر نراقی در صفحه فیس بوکش روایتِ عجیب و ناباورانهای از این نقض حقوق مادی و معنوی خود ارائه داد. مظنونِ مورد اتهام موسسه فرهنگیِ توانا بوده است که در سالهای گذشته نشستهای متنوعی در عرصه دموکراسی و حقوق به مخاطبان اینترنتی خود ارائه میداد. آرش نراقی توانسته بود در موسسه مزبور در باب فلسفه حقوق سلسله گفتارهایی در این باب تدریس کند. بنا بر روایت نراقی پس از پایان درس گفتارها طبق توافقی که میان وی و موسسه توانا منعقد میگردد قید میشود که کلیه تدریسهای وی در قالب کتابی بنام درآمدی بر حقوق با ویرایش و تصحیح نراقی توسط توانا انتشار یابد؛ اما برخلاف وعده معینشده میان آنها پیش از جلب نظر و هماهنگی وی موسسه فوق اقدام به انتشار نسخه پیدیاف درس گفتارهای دکتر نراقی در سایت خود میکند. در پی نشر کتاب مذکور صاحبِ اثر حق تعقیب و پیگیری اتهام ضایع شدن حقوق معنوی خویش را محفوظ دانست. در برابر این روایت نراقی مدیر موسسه توانا ماجرای تعریفشده بهوسیله آرش نراقی را خلاف حقیقت دانست و ضمن اشاره به اینکه آنچه بین آن دو مقررشده تدوین درس گفتارهای وی توسط موسسه ما بوده، حق پیگیری دادرسی در دادگاه از حقوق وی شمرد و از نراقی خواست که بیش از این وقتِ کار آنها را نگیرد!
مدت زیادی از این اختلاف نگذشت که آرش نراقی در صفحه فیس بوک خود در یادداشتِ کوتاهی با عنوان پرده دوم از وقوع اتفاقی پیچیدهتر از رویداد پیشین خبر داد. وی مدعی شد، موسسه توانا با توجه به استنباطی که از متن قرارداد میان آنها قابل دریافت بوده به سبب نارضایتی موسسه از تدریس او در باب دین و رمان مدرن از پرداخت حقوق وی اجتناب ورزیده است. ولی پس از سپری شدن مدتی از این واقعه و ابراز تأسف نراقی از اقدام توانا مشاهده میکند که این موسسه در کمال ناباوری کارِ حیران کنندهای انجام میدهد: باوجود ناخرسندی توانا از ارائه درس گفتارهایِ دین و رمان مدرن، مجموعه آن تدریسهای ارائهشده را بیآنکه از صاحب آن درس گفتارها کسب اجازه کند، در فضای مجازی در دسترس مخاطبان قرار داده است!
افزون بر اینها، برخی از قضایایِ نسخهبرداری غیرقانونی از آثار علمی در پیوند و ارتباط با محققان داخل ایران و نویسندگان خارج از ایران صورت گرفته است. سرقت علمی از مقاله دکتر علی طایفی جامعهشناس ساکن سوئد توسط دو مدرس جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی سنندج روی داد. علی طایفی نیز همانند دیگر اطلاعرسانیها در صفحه فیس بوک خویش جریان این رخداد تأسفبار در دانشگاهی در ایران را توضیح داد. ایشان سعی و پیگیری زیادی در آگاهیرسانی و تعقیب این اتفاق غیرقانونی به انجام رساند. او از همه دوستانش در فیس بوک خواست که اتفاق مذکور را در رسانهها و نشریات داخل ایران بازتاب دهند و به کارزار افشای دزدیهای ادبی و هنری (که صفحهای در فیس بوک به همین نام ساختهشده است) و پیشگیری از رویداد آنها بپیوندند. باوجود اینها وی در اتمام این تعقیب مبتلا به دوگانگی شد: میان بیاخلاقی علمی و اخلاق انسانی. تضادی که ازیکطرف شاهد عمل دزدی علمی توسط دو نویسنده جامعهشناسی بود و از طرف دیگر التماسهای آن دو مدرس به سبب از دست رفتن شغلشان و حیثیت دانشگاهی آنان. بهاحتمال بسیار همین دوگانگی موجب شود علی طایفی از رسیدگی و به نتیجه رساندن اتهام آنان خودداری کند. ظاهراً ماجرا ازاینقرار بوده است که علی طایفی مقالهای به زبان انگلیسی دریکی از رسانهها یا نشریات علمی منتشر میکند. از سوی دیگر آن دو مدرس دانشگاه آزاد سنندج در حال نگارش و تدوین کتابی بودهاند که موضوع آن با محتوای مقاله طایفی اشتراکاتی داشته است و به همین سبب آن دو نویسنده سارق به ترجمه مقاله انگلیسی به فارسی مبادرت میورزند و سپس مقاله نگونبخت را در فصلی کنار سایر فصول کتاب خود بانام و نشان خویش منتشر میسازند.
بازگردیم به ایران. بر اساس ادعای یکی از اصحاب قلم در حوزه جامعهشناسی دین و مذهب، محسن حسام مظاهری، مؤلف کتاب رسانه شیعه، در باب آیینهای عزاداری شیعیان ایران، بخش عمده و مهمی از کتاب مزبور توسط یکی از نویسندگان و شعرایِ فقه آموز، در اثری بنام تاریخ عزاداری- که در مجموعه ۲۱ جلدی توسط انتشارات آرام دل وابسته به موسسه قدیم الاحسان زیر نظر منصور ارضی مداح مشهور- مورد دستبردِ علمی قرارگرفته است. صاحب اثر کتاب رسانه شیعه در صفحه فیس بوکش تأکید بسیاری داشت که رسانه شیعه حاصل کوششهای بیدریغ آفریننده طی ۵ سال بوده است و تلاشهای زیادی در به دست آوردن منابع این اثر انجام داده است. همین تکاپوی مظاهری مزید بر علت شد تا او از دزدی کتابش فراوان آزردهخاطر و اندوهگین شود. این محقق جامعهشناسی دین، در پستهای بعدیاش، با بارگذاری و نشان دادن صفحات کتاب خود و اثر سارق مظنون و تطبیق آنها سعی کرد مدعای خود را به اثبات برساند. از سوی دیگر بر مبنای روایت مظاهری در پرسش و پاسخ واتس آپی با مظنون، وی ادعا کرده است که در مرحله فیشبرداری اثر حضور نداشته و تنها کار تدوین کتاب فوق بر عهده او بوده است! احتمالاً وی خواسته غیرمستقیم برساند که اگر تخلفی صورت گرفته در مرحله فیشبرداری انجامشده و من از آن بیاطلاع بودهام. پاسخ وی به مظاهری به همراه دیگر استدلالها بیانشده بود که حسام مظاهری در متنی مفصل پاسخهای او را غیرقابلقبول و فرافکنی و حتی تأیید تلویحی ادعای سرقت علمی توسط خود دانست. بااینحال پسازاینکه ماجرای فوق در شبکههای اجتماعی انعکاس یافت میان این دو نویسنده جلسهای برگزار میشود که طرفین به راهحلهایی بهمنظور برونرفت از اختلاف پیشآمده و جبران خطاهای صورت گرفته و ضرری که به نویسنده رسانه شیعه واردشده دست مییابند و به توافق میرسند. در مقابل نیز حسام مظاهری متعهد میشود که بیش از این داستان را در رسانهها علنی و کشدار نکند. درواقع حل اختلاف در این واقعه بر مبنای سازش خصوصی صورت گرفته است و نه بر پایه طی شدن فرایند قضایی و راهکار قانونی.
شماره 12 دوهفته نامه آیت ماندگار