سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۱۸۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۱ - ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - 09 October 2016
دستاورد موفقیت سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی
علیرضا آقائی راد / دبیر پرونده
وقتی جنگ سرد بین اتحاد جماهیر شوروی سابق و آمریکا به پایان رسید، جهان از دوران جنگ‌افزارها پای به عرصه اندیشه‌ها نهاد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و گذار از دوران نظامی‌گری دوقطبی مطلق، جهان مجالی برای بازیابی خود و ورود به عرصه‌ای نوین پیدا کرد. عرصه‌ای که از آن می‌توان به دوران نبرد فرهنگی یادکرد. در این دوران جدال قدرت‌های جهانی از اسلحه‌خانه‌ها به سمت فرهنگ خانه‌ها تغییر جهت داد. قدرت تغییر تعریفی یافت و دیگر لزوماً کشوری که ارتشی قوی‌تر دارد قدرتمند محسوب نمی‌شود. بلکه حالا قدرت هر کشور به ساخت فرهنگ قدرتمندتر و جهان‌شمول‌تر بود واصلی‌ترین ابزار و بازوی قدرت فرهنگی، هنر به شمار می‌رود. امروز اکثر کشورها سعی دارند با توسل به فرهنگ و هنر در عرصهٔ جهانی قدرت‌نمایی کنند. اینک عرصه فرهنگ عرصه زورآزمایی جهانی است. هر کشوری که در این عرصه در جهان حرفی برای گفتن و محصولی برای عرضه داشته باشد می‌تواند در معادلات جهانی نقش ایفا کند.
کشور ما نیز به‌واسطه تاریخ و تمدن طولانی‌اش یکی از کشورهایی است که توانایی بازی فرهنگی در زمین بزرگان را دارد. ایران ما به‌واسطه پیشینه قدرتمندش در عرصه فرهنگ، این امکان را دارد تا در جدال با قدرت‌های این عرصه مقابله‌ای پایاپای ارائه دهد. در سال‌های اخیر کمترین بخش و عرصه‌ای از فرهنگ و هنر جهانی را می‌توان یافت که نام ایران درخششی در آن نداشته باشد. درخششی که آخرین آن در جشنواره اخیر کن رقم خورد.
حالا کشور ما در رده کشورهای قدرتمند فرهنگی به‌حساب می‌آید. قدرتی که از دیدها پنهان نیست و امروز سایر کشورها به آن اذعان دارند. حالا عرصه فرهنگ کشور ما در دل خود بی‌نهایت محصول قابل‌ارائه به بازارهای جهانی نهفته دارد و بخش‌های مختلف هنر عرصه قدرت‌نمایی ایرانی‌هاست؛ و همین امر موجب نگرانی دشمنان کشورمان شده است. همین اخیراً و پس از موفقیت چشمگیر سینمای ایران در کن بود که یک نشریه عربستانی در تحلیلی که به‌وضوح ترس از نفوذ فرهنگی ایران در آن به چشم می‌خورد، نیروهای فرهنگی کشورمان را از نیروهای نظامی‌مان خطرناک‌تر توصیف کرد. این دیدگاه به‌وضوح بر دو نکته اشاره می‌کند. نکته اول قدرت بالای فرهنگ در دوران معاصر و نکته دوم میزان تأثیرگذاری آن. دو فاکتوری که باعث شده امروز قدرت کشور ما در کنار نیروهای نظامی و توان تسلیحاتی‌اش، به فرهنگ‌سازان و عرصه فرهنگی‌اش نیز به همان میزان وابسته باشد. قدرتی که باعث ترس و حتی می‌توان گفت خشم دول معاند شده به حدی که این وحشت از گسترش فرهنگی ایران را به‌وضوح اعلام می‌کنند.
اما در این میان یک سؤال مطرح است و آن این است که در چنین عصر و دورانی که نقش فرهنگ و قدرت فرهنگی بر هیچ‌کس پوشیده نیست، چگونه است که عده‌ای از درون کشور سعی دارند به این عنصر قدرتمند ضربه وارد کنند؟ چگونه است که حالا که حتی کشورهای دشمن با ما نیز به قدرت فرهنگی ایران معترف‌اند، عده‌ای از داخل سعی دارند این توان و قدرت را کتمان کرده و حتی به مقابله با آن برخیزند؟ کافی است پس از موفقیت سینمای ایران در کن نگاهی گذرا به تیترها و تحلیل‌های نشریات و سایت‌های وابسته به این جریان بی اندازید تا به‌وضوح به این موضوع پی ببرید.
این جریان و رسانه‌های وابسته به آن‌چنان از موفقیت سینمای ایران در کن ناخشنود و حتی می‌شود گفت عصبانی شدند که به‌جای همسویی با مردم و شرکت در شادی‌شان از این موفقیت بزرگ، بر طبل توهم توطئه که خط‌مشی سالیان دراز این جریان است کوبیدند و سعی در بی‌اهمیت جلوه دادن این موفقیت کردند. موفقیتی که از دید رسانه‌های بین‌المللی یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های ایران طی سالیان اخیر محسوب می‌شود.
به‌راستی این جریان داخلی مخالف بافرهنگ ایران که طی سال‌های اخیر نشان داده توان شاد شدن بابت درخشش‌های فرزندان این سرزمین را ندارد و هر موفقیتی که خارج از حزب و جریان و دیدگاه مطبوع آنان باشد،‌ جای نقد و تخریب دارد، هیچ به این نکته توجه کرده که برخی کشورها چگونه از توانمندی فرهنگی کشورمان به وحشت افتاده‌اند؟ آیا این جریان که حتی وقتی بر قدرت بود و متولی فرهنگ و هنر این سرزمین، باز از موفقیتی مانند اولین اسکار تاریخ سینمای ایران نیز نتوانست شادمان شود، می‌داند امروز بسیاری از کشورها با توسل به نیروهای غیربومی و صرف هزینه‌های آن‌چنانی سعی دارند به نیمی و حتی کمتر از نیمی از موفقیت‌های فرهنگی و هنری ما دست یابند؟
اگر این‌ها را می‌دانند، پس چرا این‌چنین بر طبل دشمنی بر فرهنگ و هنر نجیب ایرانی می‌کوبند؟ چرا با شادی مردم شاد نمی‌شوند؟ چرا فرهنگ را دشمن خود می‌شمارند؟ چرا همچنان و به سبیل سال‌های دورشان و منزلت هنرمند و چهره‌های فرهنگی را نازل می‌دانند؟ آیا اینان به‌راستی از جایگاه فرهنگ در جهان معاصر بی‌خبرند؟ آیا اینان به‌راستی نمی‌دانند که فرهنگ محلی برای قدرت‌نمایی کشورهاست؟ و آیا نمی‌دانند که امروز بهترین زمینه عرض‌اندام کشورها عرصه فرهنگ و هنر است؟ این‌ها را نمی‌دانند که این‌چنین همسو با جریان‌های معاند،‌ از موفقیت‌های فرهنگی و هنری فرزندان کشورمان ناخشنود و حتی می‌شود گفت عصبانی می‌شوند؟
واقعیت غیرقابل‌انکار عصر ما این است که هنر و فرهنگ در دوران معاصر کارکردی به‌مراتب فراتر از آن چیزی که تا پیش‌ازاین و در سال‌های گذشته متصور بودیم دارد. امروز فرهنگ عرصه‌ای برای تجلی ذات و روح یک کشور در کالبد جهانی است؛ و پرواضح است که هر اندیشه‌ای که در این مسیر ایجاد اخلال کند، به توانمندی کشورمان برای بروز در عرصه‌های جهانی لطمه زده است. لطمه‌ای که تنها باعث سرخوردگی فعالین عرصه هنر کشورمان و شادمانی دشمنان نظام و ایران عزیزمان می‌شود. امروز نمی‎شود بر قدرت فرهنگ معترف بود و با آن دشمنی کرد.

شماره 13 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها