آیت ماندگار- مجادله و منازعه در نگاه و فرهنگ دینی مسلمانان مطلوب شمرده نمیشود، مگر جدال احسن باشد.
جدال احسن شامل طیف وسیعی از گفتوگوها برای روشنشدن حقیقت مطلب مورد مناقشه است. شاید یکی از نادرترین سپاسگزاری انسانها به پیشگاه پروردگار، رضایت آنان از پرعقلیشان است و آدمیان به نسبت سایر کمبودهایشان کمتر از کمعقلی نالیدهاند. اینکه هرکسی خود را عقل کل بپندارد و بقیه را تخطئه و تخریب کند این امر خود سر منشاء بسیاری از انحرافات جدی است.
جز وحی و کلام الهی که آن هم در فهمش، توان فکری و ظرفیت انسانها تعیینکننده است، کلام مطلقی وجود ندارد. امور یک جامعه متکثر صرفاً براساس چهارچوبهای منطقی و عقلایی میتواند سامان پیدا کند. اینکه تا کسی نظری را اظهار میکند، مخالفین فکری او هجمه کنند تا هزینه اظهارنظر وی را بالا برند، موجب به انزوا کشیدهشدن جامعه است و در یک جامعه منزوی و خفقانزده عملاً افکار عمومی، آشکارا و بهسرعت به پستوها و فضاهای مجازی غیررسمی سوق داده میشود و شکلگیری این جریانات به مصلحت یک نظام پویای مردمی نیست.
روش گفتوگو و آداب تخاطب را باید بیاموزیم، همه باید یاد بگیرند اولین گام عملی در اصلاح مناسبات اجتماعی، تحمل نظرات و دیدگاههای متفاوت و حتی مخالف است. تا سخنها گفته نشود چگونه میتوان به احسن و بهترین شیوه دست یافت؟!
آیه صریح قرآن کریم نیز موید این نکته است که میفرماید: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» بشارت بده بندگانی را که سخنان و اقوال مختلف را میشنوند و از نیکوترین آنها تبعیت میکنند.
سیاست، تیغ دو لبهای است که اگر با اخلاق درنیامیزد علاوه بر زخمیکردن رقیب میتواند حتی شخص استفادهکننده و صاحب قدرتش را از پا درآورد. همه کسانی که حرف حسابی برای گفتن دارند باید بتوانند ایدهها و نظرات خود را در فضایی به دور از نگرانیها و قضاوتهای مغرضانه مطرح کنند و همه کسانی که حرف حسابی در رد آن نظرات دارند باید بتوانند با دلایل متقن و مستحکم و نه با جدل و از روی اغراض شخصی، در مقابل آن استدلال کنند. بستن فضای گفتوگوی سالم و اندیشیدن هدفمند، یکی از مخاطرات اساسی بر سر راه تحقق مبانی جمهوری اسلامی است که براساس وفاق و علاقه مشترک ایرانیان شکل گرفته است.
آیا وقت آن نرسیده است که همه ادب تخاطب را بیاموزیم و به همدیگر صرفنظر از عقاید و جریانهای سیاسیمان، به صرف انسانبودن احترامی درخور و شایسته بگذاریم؟! آیا هنگامه آن فرا نرسیده است که در گفتار و رفتارهای سیاسی خویش منش اخلاقی و شرایط امر به معروف و نهی از منکر را وجهه همت قرار دهیم تا معضلات اجتماعی با هنر گفتوگو و خیرخواهی حل و فصل شود؟!
آنچه در متون دینی تحت عنوان «نصیحه ائمه المسلمین» با آن مواجه هستیم ناظر بر این است که همه زمامداران و تصمیمگیران امور در جامعه، باید در معرض خیرخواهی مردم قرار بگیرند و از اشکالات و انتقادات مطروحه از سوی مردم بهرهمند شوند تا منتهای تعامل و همسویی میان حکومت و مردم محقق شود. اما شیوه بیان، ادب تخاطب، زمان گفتوگو، اینکه سخن در خفا گفته شود یا در عیان و دهها ملاحظه دیگر همه و همه موضوعاتی هستند که آزادی بیان را مقید به اثربخشی آن خواهند ساخت.