سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۴۶۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۸ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - 25 February 2017
پایان عصر تک‌صدایی
امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
نه در دهه ۱۹۷۰ میلادی که معادل دهه ۱۳۵۰ خورشیدی است و نه در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی که معادل دهه‌های ۶۰ و ۷۰ خورشیدی می‌شود، کسی فکر نمی‌کرد که دنیا تحت تأثیر پدیده‌ای به نام «فضای مجازی و اینترنت» تا این حد و اندازه وسیع قرار گیرد. این پدیده حاصل رشد و پیشرفت و از محصولات دوران مدرنیته است که در سال ۲۰۱۶ میلادی و ۱۳۹۵ خورشیدی به بار نشسته و توانایی‌های خود را نه‌تنها در کشورهای مخلوقش بلکه در کل جهان به نمایش می گذارد و هل‌من‌مبارز می‌طلبد. درواقع فضای مجازی نه‌تنها در ایران بلکه در سراسر جهان تبدیل به شمشیر دو لبهٔ بدون دسته‌ای گردیده که هیچ‌کس را از آن مفر و فراری نیست. چه کس باور می‌کرد که روزی فرارسد کوچک‌ترین اخبار اعم از بااهمیت بی‌اهمیت، یک شعر، یک فیلم ۱۰ ثانیه زمین خوردن فردی در سویی از جهان یا به زندان افتادن و کتک خوردن جوان سیاه‌پوست از دست نیروهای پلیس آمریکا چنان با سرعت نه‌تنها خبر آن بلکه همراه با مستنداتش و فیلم و عکس با تمام جزئیات در سراسر جهان پخش شود و حداقل از ۷ و نیم میلیارد نفر ساکنان روی زمین، بیش از نیمی از انسان‌ها شرح ماوقع را همراه با جزییات و فیلم آن در کمتر از ۱ روز رصد کنند و به گوش عالم و آدم برسد؟ چه کسی فکر می‌کرد فشار فضای مجازی و تحریم‌های بین‌المللی بر روی نظامیان حاکم در برمه آن‌قدر زیاد شود تا مجبور به آزادی آنگ سانگ سوچی از زندان خانگی شوند و دست به رفورم‌های سیاسی و اقتصادی بزند و یا طوفان و موج و بهار عربی را به راه اندازد؟ در کشور ما نیز نمونه‌های پخش اخبار گسترده عالم واقعی در شبکه‌های مجازی به‌شدت رواج دارد؛ نمونه آن فیلم کتک خوردن راننده یک خودرو توسط نیروهای انتظامی راهور که منجر به تعلیق مأموران شد، پخش فیلم دل‌خراش کشته شدن خرس مادر و زاری دو توله‌اش بر سر جنازه مادر یا حتی درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که پیش از آنکه در اخبار و شبکه‌های رسمی دنیای واقعی اعلام شود شاید قریب به ۲ یا ۳ ساعت زودتر در شبکه‌های مجازی پخش شد که ابتدا همه به چشم شایعه به آن می‌نگریستن و وب‌سایت‌ها و خبرگزاری‌های رسمی هم قادر به تأیید و تکذیب آن نبودند و پس‌ازآن مسیرهای تشییع پیکر وی در سراسر فضای مجازی به‌سرعت پخش شود؟ راه دور نرویم فضای مجازی‌تان را اگر بازکنید و داخل آن شوید همه‌چیز یافت می‌شود. فی‌المثل هر آنچه شما با صدای دیگری از صداوسیما شنیده‌اید را با صدای اصلی‌اش می‌بینید و می‌شنوید. دنیای مدرن و مدرنیته چیزی به نام حصار و مرزبندی و دیوار به دور خود کشیدن را نه‌تنها برنمی‌تابد بلکه این اراده انحصار خبری را نیز از صاحبان قدرت محض و تمامیت‌خواه گرفته است.
امروز هر شهروندی از هفتاد و اندی میلیون جمعیت کشور که دارای یک گوشی تلفن همراه هوشمند حال از هر مارکی باشد و بر روی سیم‌کارتش هم اینترنت داشته باشد (که تقریباً همه دارند) می‌تواند یک گزارشگر، یک خبرنگار و یک خبرساز باشد. رجوعی کوچک به دنیای مجازی و اینترنت شاهدی بر این مدعا است که گزاف نگفته‌ایم. هیچ خبر مهمی که مربوط به حقوق بشر مثل کشتن و کتک زدن سیاه‌پوستی توسط پلیس آمریکا، بستن روزنامه‌هایی که مقالاتی از افرادی را چاپ کرده‌اند که در هولوکاست شبهه ایجاد کردند و یا خودسوزی جوان مصری که به سرنگونی رژیم مصر منجر شد همه از طریق شبکه‌های مجازی اینترنتی به‌سرعت به سراسر جهان، پیش از آنکه اخبار 30: 20 یا اخبار سراسری ساعت 21 شبکه اول اعلام کند پخش می‌شود. مفهوم دنیای ارتباطات و چیزی که به‌عنوان دهکده جهانی مطرح می‌شد، شاید تا این اندازه که اکنون قابل‌لمس و ادراک است، قبلاً قابل‌فهم نبود. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دستاوردهای این دهکده اطلاعاتی که به‌محض روی دادن کوچک‌ترین حادثه‌ای در سراسر جهان پخش می‌شود، یکی نزدیک شدن مردم دنیا به یکدیگر و حس قرابت داشتن انسان‌ها باهم و دیگری درهم‌شکستگی انحصار خبری است. دیگر شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی و وب‌سایت‌های این شبکه‌ها در اینترنت نیز نمی‌توانند هر چیزی را به‌عنوان «حق و حقانیت» به گلوی مخاطبان خود بریزند. شکسته شدن انحصار و رانت و یکپارچگی مونولوگ گونه خبری و از دست رفتن این جایگاه که (هرچه من می‌گویم درست است!) و تک‌صدا بودن این بلندگو بزرگ‌ترین لطمه‌ای است که انحصارگرایان در سراسر جهان حال از هر دسته و گروه و جناح و در هر لباسی باشند از دهکده کوچک خبری و اطلاعاتی خورده‌اند (اطلاعاتی نه به معنای اطلاعات سری و جاسوسی بلکه به معنی آنچه در موردی به شما علم می‌دهد یعنی اینفورمیشن) از بین رفتن انحصار خبری و رسانه‌ای ایست. وقتی پدیده‌ای در جهان از ۱۰ سال پیش به نام «شهروند خبرنگار» بروز می‌کند، بدین معنی است که شبکه‌های خبری محبوس و محصور در دست یک عده خاص که اگر گفته‌های رئیس‌جمهور را هم به آن اضافه کنیم که این‌یک عده «پول و رانت و اسلحه و تریبون» هم در اختیاردارند، یعنی قدرت رسانه‌ای و خبری خود را رفته‌رفته از دست می‌دهند. بسیاری از کشورها بسیاری از سایت‌های منافی عفت و اخلاق را مانند کشور ما فیلتر کردند که الحق و الانصاف کار بسیار خوبی است. کودک یا نوجوان یا جوانی که پای چنین سایت‌های مستهجنی بنشیند حتماً به خطا و خلاف و رفتارهای خلاف عفت عمومی دست خواهد زد؛ اما در برخی کشورهای دیگرکسانی که در رأس قدرت قرار دارند و همه را جز خود دروغ‌گو می‌دانند و نمی‌خواهند آگاهی و مشارکت مردمی در جامعه زیاد شود مانند کره شمالی، کوبا و تا حدودی چین و تعداد دیگری از کشورها، دست به فیلتراسیون بسیار مفصل و پیچیده‌ای زده‌اند که مبادا حرفی یا سخنی علیه آنان گفته یا انتقادی شود. لذا این دسته از کشورها که چنین رویه‌ای را در پیش می‌گیرند نه‌تنها پیروزی به دست نمی‌آورند بلکه هرروز با پدیده‌ها و برنامه‌های فیلترشکن و تونل‌های مخفی که کاربران را از سد فیلتر رد می‌کنند روبرو می‌شوند و موردانتقاد جامعه جهانی به دلیل نقض آزادی بیان قرار می‌گیرند، به قول حضرت حافظ: ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری/ تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم/ از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری.
انتهای مسیر کاملاً مشخص و واضح است، امروز مسیر انسداد رسیدن اطلاعات به مردم گرفته شد، با فردا چه کنیم؟ امروز خبر دستگیری مخالفان هولوکاست و برگزاری دادگاهشان مخفی ماند، فردا که فیلمش توسط «شهروند خبرنگاران» پخش شد چه کنیم؟ امروز جلوی رسانه‌ای شدن حقوق‌های نجومی، املاک نجومی، رانت‌های نجومی و اختلاس‌های نجومی گرفته شد، فردا با منتشر شدن فیش حقوقی و اسناد و مدارک زمین‌ها و حساب‌ها در اینترنت و همین شبکه مجازی در این دهکده جهانی منتشر شد چه کنیم؟ سایت ویکی لیکس یکی از مشهورترین و نام‌آورترین افشا کنندگان و برملا کردن رازها و نیازها در این دهکده جهانی است که به‌هیچ‌وجه هم نمی‌توان جلواش را گرفت. حال فرض کنید در چنین دنیایی و در چنین دهکده جهانی مدرن با آخرین تکنولوژی‌های رسانه‌ای افرادی بخواهند اتفاقات روی‌داده در جامعه را مصادره به مطلوب کنند و یا کذب واقعیت کنند و یا بخواهند با دگراندیشان از هر دستی برخوردهای امنیتی کنند و واکنش آنان نیز برای گرفتن و رعایت حداقل حقوق قانونی خویش را پنهان کنند و بعد هم انتظار داشته باشند که خبرش درجایی درز نکند! شما بگویید؛ می‌شود؟
در این فضای دهکده جهانی کوچک که کوچک‌ترین حرکتی زیر ذره‌بین رسانه‌هاست به‌راستی رسانه‌های رسمی چه چیز را سانسور می‌کند؟ به چه کسانی اجازه حضور و اظهار فضل می‌دهد؟ در انتخابات سال ۸۸ هاشمی رفسنجانی با نوشتن نامه و تذکر خواستار دادن فرصت برای دفاع از خویش شد، صداوسیما چه واکنشی نشان داد؛ هیچ و دقیقاً هیچ! چرا صداوسیما لحظه‌ای به این نمی‌اندیشد که مثلاً در همین مراسم خاک‌سپاری و تشییع پیکر مرحوم هاشمی شعارهایی در حمایت از اصلاح‌طلبان از سوی مردم داده شد، چرا صداوسیما آن را مخفی می‌کند درحالی‌که تمام رسانه‌های خبری با فیلم‌هایی که مردم گرفته بودند علناً واقعیت آنچه در آن روز گذشت را به تصویر کشیدند. صدها و بلکه میلیون‌ها نفر برای خاک‌سپاری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آمدند، همان کسانی که هشتک همه می‌آییم را به راه انداخته بودن که اکنون تبدیل به هشتک همه آمدیم شده است. واقعاً لحظه‌ای صداوسیما حاضر نیست به این بیندیشد که اخبار و پوشش خبری که مثلاً از این تشییع‌جنازه پخش می‌کند با تمام اخباری که از هر رسانه خبری دیگری پخش می‌شود تفاوت دارد؟ آیا این هیچ اهمیتی ندارد؟ چرا صدها هزار نفر از کسانی که برای تشییع پیکر هاشمی رفسنجانی آمده بودند با رسیدن به دوربین و مرکز صداوسیما شعارهایی در انتقاد از عملکرد صداوسیما سر دادند؟ تا جایی که رییس این رسانه هم علناً اظهار کرد انتقادات را به روی چشم می‌گذارم.
خلاصه مطلب و جان کلام اینکه افرادی که تلاش برای ایجاد محدودیت برای اخبار و حوادث اجتماعی دارند و سعی درحرکت برخلاف مسیرهای مردمی و اجتماعی دارند نه‌تنها تلاش‌هایشان برای ایجاد محدودیت در این عرصه نمی‌رسد بلکه روزبه‌روز و مرحله‌به‌مرحله با شکست‌های پی‌درپی روبرو می‌شوند و نتیجه‌ای جز بدنامی و خواری در نزد مردم ندارد که هیچ در پایان هم زمستان می‌رود و روسیاهی آن به زغال می‌ماند!

شماره 27 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها