سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۵۹۹۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۵ - ۰۲ آبان ۱۳۹۹ - 23 October 2020
محمدعلی فروغی مشهور به «ذکاءالملک دوم» در سال ۱۲۵۴ شمسی در تهران به‌دنیا آمد. پدرش، محمدحسین ذکاءالملک اول در اصفهان دیده به جهان گشوده بود؛ او شاعر دربار ناصرالدین شاه بود. دودمان فروغی از بازرگانان اهل فضل اصفهان بودند.

آیت ماندگار- محمدعلی فروغی مشهور به «ذکاءالملک دوم» در سال ۱۲۵۴ شمسی در تهران به‌دنیا آمد. پدرش، محمدحسین ذکاءالملک اول در اصفهان دیده به جهان گشوده بود؛ او شاعر دربار ناصرالدین شاه بود. دودمان فروغی از بازرگانان اهل فضل اصفهان بودند.

گذری بر دوران کودکی و جوانی فروغی

فروغی در تهران از سن پنج سالگی تحت نظارت پدرش محمدحسین خان به‌وسیله اساتید خصوصی قرآن، شرعیات، زبان عربی، فارسی و فرانسه را آموخت. هرقدر محمدعلی از فراگرفتن عربی بیزار بود از آموختن انگلیسی لذت می‌برد و از طرفی، آموختن زبان فرانسوی را هدیه‌ای می‌دانست که پدرش به او داده بود.
وی سپس در سال ۱۲۶۸ وارد مدرسه دارالفنون شد و به‌خاطر تسلط بر زبان‌های خارجی به‌ویژه فرانسه به‌عنوان «دانشیار» انتخاب شد. محمدعلی در ابتدای امر در مدرسه دارالفنون به تحصیل طب پرداخت ولی چون بار علمی در این بخش کم بود و اینکه او شخصاً نیز به آن رشته علاقه‌ای نشان نمی‌داد، به فلسفه، تاریخ و ادبیات روی آورد و ضمن تحصیل در دارالفنون به مدرسه صدر، مروی و سپهسالار رفت و فلسفه اسلامی را آموخت.
محمدعلی در سن ۱۷ سالگی در دارالفنون به استادی فلسفه و تاریخ رسید و چون پدرش محمدحسین‌خان ذکاءالملک در وزارت انطباعات زیر نظر اعتمادالسلطنه کار می‌کرد، او نیز وارد وزارت انطباعات شد و از آبان ۱۲۷۳ شمسی به‌طور رسمی کارمند دولت شد و علاوه بر دارالفنون در مدرسه علمیه فیزیک، تاریخ و فلسفه نیز به تدریس پرداخت.
در سال ۱۲۷۵ شمسی، پدر محمدعلی روزنامه «تربیت» را دایر کرد و محمدعلی سردبیر، مترجم و نویسنده مقالات شد. از نوشته‌های محمدعلی فروغی در روزنامه تربیت این طور می‌توان استنباط کرد که او از آغاز جوانی فردی لیبرال‌منش، واقع‌بین و در عین حال پراگماتیست (عمل‌گرا) بود. در ادامه و در سال ۱۲۷۸ در پی بنیان‌گذاری مدرسه علوم سیاسی توسط مشیرالدوله، محمدعلی فروغی به‌عنوان معلم در این مدرسه مشغول به‌کار شد.

ورود به سیاست

فروغی چند سالی در جامعه آدمیت فعالیت سیاسی داشت، اما با بمباران مجلس اول و مرگ ملکم‌خان نظریه‌پرداز همان جامعه، فعالیت‌های جامعه آدمیت متوقف شد. فروغی مدت کوتاهی پس از توقف فعالیت‌های جامعه آدمیت، همراه با شمار دیگری از ایرانیان و فرانسویان مقیم تهران، نخستین لژ رسمی فراماسونری را در ایران تشکیل داد. مرکز فعالیت‌های لژ بیداری، خانه ظهیرالدوله (داماد ناصرالدین شاه) بود. محمدعلی شاه پس از اینکه بنای مجلس شورا را در تهران به توپ بست، دستور خراب‌کردن این خانه را هم صادر کرد، هرچند که اعضای لژ پیش از این تخریب از موضوع مطلع شدند و اسناد را به سفارت فرانسه در تهران منتقل کردند. عمر لژ بیداری با کودتای محمدعلی شاه پایان نیافت و اعضای آن همیشه در حال تلاش بودند تا محمدعلی شاه را به تبعید بفرستند.

شرکت فرهنگ

فروغی در سال 1327 قمری، همراه با گروهی از فارغ‌التحصیلان و معلمان مدرسه سیاسی، انجمنی را به‌نام شرکت فرهنگ تشکیل دادند. از این جهت نام شرکت را برای خود برگزیدند که بر سرشت غیرسیاسی موسسه‌شان تاکید کنند. فروغی رییس این انجمن بود و فعالیت‌های اصلی اعضای این جمع در تاسیس مدرسه‌های جدید، انتشار، نگارش و ترجمه کتاب‌ها و اجرای نمایش روی صحنه نقش داشت. بودجه فعالیت‌های شرکت از هدایای خصوصی و فروش بلیت نمایش‌های روی صحنه تامین می‌شد.

مجلس دوم شورای ملی

پس از صدور فرمان مشروطیت، فروغی در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی، کاندیدا شد و به‌عنوان نماینده تهران به مجلس راه یافت. بی‌تردید این اتفاق را باید شروع جدی فعالیت سیاسی فروغی نامید. او چند بار به معاونت هیات‌رییسه مجلس رسید و در 35 سالگی به مدت هفت ماه رییس مجلس شد.
فروغی در سال ۱۲۹۰ شمسی در کابینه صمصام‌السلطنه بختیاری ابتدا وزیر مالیه و بعد وزیر عدلیه شد. در کابینه بعدی که به ریاست مشیرالدوله تشکیل شد، همچنان در مقام وزیر عدلیه ابقا شد. در دوره سوم، وکیل مجلس شد ولی در مجلس باقی نماند تا به ریاست دیوان عالی تمیز (دیوان عالی کشور) منصوب شد و سالیان درازی در آن مقام باقی ماند.
محمدعلی فروغی که در جوانی با خواهرزاده نظام‌السلطنه رضاقلی ازدواج کرد بود، همسرش را در حالی که ۳۲ سال سن داشت به‌دلیل ابتلا به سل از دست داد. فروغی پس از فوت همسرش بسیار متاثر شد و تا پایان عمرش دیگر ازدواج نکرد و فرزندانش را با کمک مادر و خواهرش سر و سامان داد.

به قدرت رسیدن رضاخان

در سال ۱۳۰۱ شمسی، ذکاءالملک در کابینه مستوفی‌الممالک وزیر امور خارجه شد و در جدال مستوفی و مدرس، نقشی اساسی داشت و غالباً پاسخ نمایندگان را او می‌داد. در کابینه بعدی به ریاست مشیرالدوله وزیر مالیه شد. از ۱۳۰۲ تا ۹ آبان ۱۳۰۴ در چهار کابینه رضاخان سردار سپه، دو بار وزیر خارجه و دو بار وزیر مالیه بود تا سرانجام در ۹ آبان ۱۳۰۴، مجلس پنجم طرح انقراض قاجاریه را به تصویب رساند و حکومت موقت را به رضاخان پهلوی سپرد. این رویداد بزرگ سیاسی آمال و آرزوهای فروغی و دیگر روشنفکران ایرانی را افزایش داد. فروغی از جمله نخستین و قدرتمندترین پشتیبانان رضاشاه بود که نفوذ بالایی بر او داشت. (هرچند که پس از گذشت سال‌ها او و بسیاری دیگر از دوستانش فهمیدند که رضاشاه فردی دیکتاتور است و با کوچک‌ترین اتفاقی روی به حذف افراد می‌آورد، موضوعی که گریبان فروغی را هم گرفت.) در همین راستا، مجلس موسسان به اصلاح اصول قانون اساسی پرداخت و از این‌رو ذکاءالملک در این تاریخ به کفالت نخست‌وزیری و سرپرستی دولت تعیین شد.
مجلس موسسان در آذرماه ۱۳۰۴ امور سلطنت را به رضاخان پهلوی واگذار کرد و محمدعلی فروغی به‌عنوان اولین نخست‌وزیر حکومت پهلوی معرفی شد. او قریب شش ماه رییس دولت بود. تاج‌گذاری رضاشاه، انتخابات دوره ششم مجلس، قانون نظام اجباری و الغاء القاب و قانون ثبت در دوران نخست‌وزیری او انجام یا به تصویب رسید. فروغی در اثر دخالت‌های تیمورتاش وزیر دربار تاب مقاومت نیاورد و از شاه اجازه استعفاء گرفت. شاه استعفای او را پذیرفت مشروط بر اینکه کاری در کابینه قبول کند. پس از مذاکرات لازم، قرار شد فروغی در کابینه بعدی وزیر جنگ باشد ولی کارهای وزارت جنگ را رضاشاه انجام بدهد. پس از چندی فروغی به اتفاق دو فرزند خود (جواد و محسن) از راه روسیه عازم اروپا شد تا ترتیب تحصیل فرزندان خود را تحت نظر علامه محمد قزوینی در پاریس بدهد.
فروغی چندماهی در پاریس اقامت کرد تا به سمت سفارت ایران در آنکارا تعیین شد. مدت ماموریتش در ترکیه دو سال به طول انجامید و در گسترش روابط دوستانه میان دو کشور تاثیر به‌سزایی داشت. او در سفر ترکیه، دوستی و نزدیکی زیادی با کمال آتاتورک رهبر مقتدر و اصلاح‌طلب برقرار کرد.
در سال ۱۳۰۸ شمسی، فروغی با سمت ریاست هیات نمایندگی ایران در جامعه ملل به ژنو رفت و به ریاست جامعه ملل انتخاب شد. جامعه ملل در دوران ریاست فروغی، قدم‌هایی برای رفاه مردم دنیا و صلح کشور‌ها برداشت که یقیناً فروغی نیز سهم به‌سزایی در این امر مهم دارد.
فروغی در سال ۱۳۰۹ به تهران بازگشت و در کابینه حاج مخبرالسلطنه هدایت به وزارت جدیدالتاسیس اقتصاد منصوب شد. پس از دو ماه وزارت امور خارجه هم ضمیمه کار او شد و هر دو وزارتخانه را توامان اداره می‌کرد تا اینکه چند ماه بعد، وزارت اقتصاد منحل شد.

دوره دوم نخست‌وزیری فروغی

فروغی تا شهریور ۱۳۱۲ در پست وزارت امور خارجه مستقر بود تا اینکه مهدی‌قلی هدایت پس از شش سال و نیم صدارت، از کار کناره گرفت و محمدعلی فروغی به‌جای او به نخست‌وزیری منصوب شد. در دوران نخست‌وزیری او، وقایع فرهنگی بزرگی روی داد. در همین دوران بود که کار تاسیس دانشگاه تهران به اتمام رسید. جشن هزاره فردوسی با شرکت مستشرقان و دانشمندان دنیا در طوس برگزار شد. فرهنگستان ایران هم برای احیای زبان فارسی بنیان نهاده شد. در دوران نخست‌وزیری فروغی و با تلاش‌هایی که از سمت او صورت گرفت بالاخره روز دوازدهم خرداد سال 1313 بنا به دعوت مصطفی کمال پاشا آتاتورک، رضاشاه برای اولین بار از کشور خارج شد و چند روزی مهمان رهبر ترکیه شد و از نزدیک پیشرفت‌های آن کشور را دید. این سفر به‌قدری روی رضاشاه تاثیر گذاشت که باعث شد در بازگشتش به ایران روی به اصلاحاتی بیاورد که متاثر از تصمیات آتاتورک بود. فروغی متجاوز از دو سال در راس دولت بود تا اینکه واقعه گوهرشاد پیش آمد. پاکروان استاندار و نوایی رییس شهربانی، تمام تقصیر را به گردن محمدولی اسدی نایب‌التولیه وقت حرم امام رضا (ع) انداخته و او را عامل اصلی قیام معرفی کردند. در آن تاریخ یکی از دختران فروغی، عروس اسدی بود. محمدولی اسدی محکوم به اعدام شد و از اینرو از محمدعلی فروغی خواست که درباره او نزد رضاشاه وساطت کند، هرچند فروغی وساطت را کارساز نمی‌دید، اما در مقام شفاعت برآمد. رضاشاه نه تنها شفاعت او را نپذیرفت، بلکه فروغی را هم با پرخاش و تندی از نخست‌وزیری کنار گذاشت، تمام مشاغل او را گرفت و تحت نظر نظمیه در منزل خود زندانی کرد. بدین ترتیب محمدعلی فروغی مغضوب و شش سال خانه‌نشین شد.

دوران دور از سیاست

در دوران دور از سیاست، چهره دوم فروغی که نشان‌دهنده دانشمند، ادیب و فیلسوب‌بودن او بود، نمایان شد. بسیاری دوران دور از سیاست فروغی را پربار‌ترین ایام زندگی‌اش دانسته‌اند، چراکه وی در این مدت با کار شبانه‌روزی بر روی دیوان بسیاری از شعرای بزرگ فارسی که نتوانسته بود به علت کمبود وقت تصحیح‌شان کند، از عهده تصحیح آن‌ها برآمد. فروغی به ادبیات فارسی و زبان فارسی، بسیار علاقه‌مند نشان می‌داد و مخصوصاً برای شعر، مقامی والا قائل بود. با وجود تمام کارهای رسمی و دولتی، مطالعه و تحقیق داشت و مخصوصاً در زمان‌های کناره‌گیری از کارهای سیاسی و دولتی، تمام اوقات خود را صرف کارهای ادبی و فلسفی کرد و در همین زمینه‌ها آثاری به یادگار گذاشت که از آن جمله بعضی کتب درسی، حقوق اساسی یا آداب مشروطیت، اندیشه‌های دور و دراز، پیام به فرهنگستان حکمت سقراط، آیین سخنوری، فن سماع طبیعی و... بودند. علاوه بر این، چند متن فارسی به اهتمام او تصحیح و منتشر شده‌اند که رباعیات خیام، گلستان سعدی، دیوان حافظ و... از آن جمله‌اند.
فروغی در همان زمان علاوه بر آنکه عضو کمیسیون معارف شد، ریاست فرهنگستان زبان فارسی را نیز برعهده گرفت و خدمات بزرگی را به زبان فارسی نمود.

بازگشت به صحنه سیاست

فروغی تا شهریور ۱۳۲۰ در انزوا به سر می‌برد تا اینکه پس از حمله روس و انگلیس به ایران، رضاشاه به سراغ او رفت تا در آن ایام پرالتهاب، هدایت مملکت را به او بسپارد. هرچند فروغی سال‌ها مورد بی‌احترامی رضاشاه قرار گرفته بود، اما به‌خاطر ایران، نخست‌وزیری را پذیرفت تا عملاً اولین و آخرین نخست‌وزیر رضاشاه لقب بگیرد. او در روز ششم شهریور، کابینه خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای ملی معرفی کرد و بدون حتی یک مخالف، کابینه‌اش رای اعتماد گرفت تا اوضاع آشفته کشور و بزرگی فروغی بیش از پیش بر همگان ثابت شود.
وی نه تنها در هنگام قبول نخست‌وزیری هیچ شرطی را از جانب رضاشاه نپذیرفت، بلکه خروج او را از مملکت تنها راه‌حل بحران دانست. او پس از اینکه زمام امور را به‌دست گرفت، در مقام مذاکره با شوروی و انگلیس برآمد. نتیجه مذاکرات بر این قرار گرفت که رضاشاه از سلطنت کناره‌گیری کند، ولی با پافشاری فروغی بنا شد که رژیم باقی بماند و فرزند شاه طبق قانون اساسی سلطنت کند. از اقدامات فروغی در این دوره تثبیت انتخابات دوره سیزدهم مجلس بود که در زمان رضاشاه و جو دیکتاتوری صورت گرفته بود. قرارداد سه‌جانبه با متفقین که پس از پایان جنگ ایران را تخلیه کنند، از دیگر اقدامات فروغی بود. او در ۱۸ شهریور ۱۳۲۰ ضمن قبول اینکه راه‌آهن ایران را تحت اختیار متفقین قرار دهد تا کمک‌های غرب به روسیه برسد، طبق قراردادی از آنان خواست که بعد از اتمام جنگ، خاک کشور را ترک کنند.
فروغی پس از سروسامان‌دادن به وضع خواروبار موردنیاز مردم، برای آگاه‌کردن آنان نسبت به مسائل جامعه در روز سه‌شنبه ۱۶ مهر ۱۳۲۰ یک سخنرانی مفصل کرد و مسائل سیاسی را به زبان ساده برای مردم شرح داد.
فروغی در دوره نخست‌وزیری خود با مشکلات بزرگی مواجه شد، اما با تمام این مشکلات، شش ماه دوام آورد و در این مدت چهار بار کابینه را ترمیم کرد، ولی سرانجام توان خود را از دست داد. با وجودی که در مجلس اکثریت داشت، از کار کناره گرفت و خود را مخفی ساخت و زیر بار مسئولیت مجدد نرفت. وکلاء چون از فروغی مایوس شدند، سهیلی را جایگزین او کردند.
فروغی بعد از نخست‌وزیری به وزارت دربار محمدرضا شاه منصوب شد و سعی داشت مشاور و راهنمایی برای شاه جوان باشد، هرچند نگاه خوش‌بینانه‌ای به او نداشت. پس از چندی قرار شد فروغی با سمت سفیر کبیر به آمریکا عزیمت کند. برایش پذیرش خواستند، موافقت شد. فروغی قبل از حرکت به سبب بیماری تقاضا کرد در این ماموریت محمود فروغی فرزند کوچکش که کارمند وزارت امور خارجه بود نیز با او همراه شود. این امر احتیاج به تصویب‌نامه هیات وزیران داشت. قوام‌السلطنه نخست‌وزیر، موضوع را در هیات دولت مطرح کرد و با مخالفت باقر کاظمی مهذب‌الدوله مواجه شد. کاظمی در زمره افرادی بود که تمام پیشرفتش را مدیون فروغی بود. فروغی او را از کارمندی ساده وزارت امور خارجه به سفارت و وزارت رساند و همیشه برای حمایت از او مورد ایراد و حتی طعن بعضی دوستان قرار می‌گرفت و انتظار نداشت در آن ایام، کاظمی با تقاضای کوچک او مخالفت کند. موضوع چندی در هیات دولت باقی ماند و اخذ تصمیم به‌عمل نیامد. فروغی به‌شدت متاثر شد و بیماری او شدت یافت تا اینکه در روز ۵ آذر ۱۳۲۱ در سن ۶۷ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. او را در ابن بابویه، گورستانی نزدیک تهران دفن کردند.
برخی فروغی را سیاستمداری هوشمند و آگاه دانسته و در میان معرکه‌های سیاسی، نقش وی را موثر و مفید تلقی می‌نمودند و برخی دیگر نیز او را عنصری منفعل و تحت تاثیر دولت‌های بزرگ به‎‌خصوص انگلستان می‏دانسته‌اند که قدم‌های بسیاری به سود آن‌ها و علیه منافع ملی برداشته است.

گردآورنده: محمد آیتی
منابع: کتاب زندگی و زمانه محمدعلی فروغی
کتاب ایران از کودتای سوم اسفند 1299 تا سقوط رضاشاه
سایت تاریخ ایرانی
سایت تاریخ شفاهی ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها