محور مقاومت متشکل از کشورها، نهادها، گروهها و نیروهای مردمی که سالها است ایستادگی در برابر نظام سلطه و مقابله با مداخله جوییهای خارجی در منطقه خاورمیانه را در دستور کار خود دارد، همواره مورد غضب کشورهای غربی و متحدان منطقهای آن قرار داشته است.
شکست نیروهای دولت اسلامی عراق و شام موسوم به «داعش» در عراق و سوریه طی سال گذشته و دور تازه مقاومتهای مردمی در سرزمینهای اشغالی علیه اشغالگران صهیونیستی، موجی از عناد ورزیها را علیه جریان مقاومت ایجاد کرده است.
در این میان کشورهای اروپایی با سکوت در برابر موج تازه سیاستهای تجاوزکارانه و خشونت ورزی رژیم صهیونیستی در برابر فلسطینیها، در مسیر تضعیف محور مقاومت گام بر میدارند. این در حالی است که دود تضعیف محور مقاومت دروهله نخست به چشم اروپاییان خواهد رفت.
اروپا طی سالهای گذشته به ویژه از 2014 میلادی به بعد که داعش خلافت اسلامی را در عراق و سوریه پایه گذاری کرد، به واسطه حضور تروریستهای تکفیری در خاورمیانه از زاویههای مختلف در معرض تهدید و خطر قرار گرفت.
داعش از همان ابتدا با بهره گیری از شیوههای تازه و متنوع تبلیغات در کشورهای اروپایی و ارائه تصویری آرمانی از «خلافت اسلامی» به عنوان قلمرو حکومت اسلامی، توانست بخش قابل توجهی از شهروندان اروپایی مستعد افراط گرایی را به خود جلب کند. این طیف که اغلب از نسل دوم و سوم مهاجران آسیایی به اروپا بودند، به خاطر چشیدن طعم انواع تبعیض و محرومیت و نداشتن برداشتی تندرو از اسلام، به راحتی مجذوب تفکر تندروی داعش شده و به عضویت این گروه تکفیری درآمدند.
تعداد قابل توجهی از این افراد برای دریافت آموزش و خدمت به آرمان خلافت اسلامی، بار سفر بستند و به سوریه و عراق آمدند. اغلب عملیات تروریستی که در سالهای گذشته بارها و بارها پایتختهای اروپایی را ناامن و متشنج کرد، توسط همین شهرندان اروپایی انجام شد. افراط گرایی راحتتر و سریعتر از آنچه تصوری میشد به کشورهای اروپایی راه یافت و امنیت آنان را به چالش کشاند.
همچنین ورود موج گسترده آوارگان سوری وعراقی گریخته از دست داعش به اروپا، کشورهای اروپایی را با تعهدات و فشارهای بسیار سنگینی مواجه کرد. حتی نگاههای متفاوت به مساله آوارگان اروپا را با گسستهایی از درون مواجه کرد.
کشورهای شمال و جنوب اروپا در خصوص مساله آوارگان و نحوه مواجهه با آنان با یکدیگر دچار تعارض دیدگاه شدند. کشورهایی چون آلمان بر این نظر بودند که اروپا باید در قبال آوارگان حمایتهای جدیتری در پیش گیرد و در مقابل کشورهایی چون بریتانیا به دنبال شانه خالی کردن از تعهدات در قبال آوارگان بودند.
همچنین ناتوانی در حمایت درخور از آوارگان، اروپاییان را که به طور سنتی خود را مدعی پیش قراولی در دفاع از حقوق بشر معرفی میکنند، دچار تعارض هویتی کرد و گسستهایی را در دل جامعه اروپا ایجاد کرد.
مساله گسترش تروریسم در خاورمیانه در سالهای گذشته برای اروپا پیامدهای ناخوشایند متعددی داشت، تا جایی که برخی تحلیلگران یکی از دلایل خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) را درهمین مساله جستجو میکنند.
محور مقاومت اما پس از سالها تلاش مردمی سرانجام توانست در آذر ماه گذشته طومار داعش را در عراق و سوریه در هم بپیچد و نگرانیهای اروپا در این حوزه را کاهش دهد. تردیدی نیست که تداوم حضور و تقویت این گروه تکفیری تروریستی در مرزهای جنوبی، میتوانست اروپا را با چالشهایی جدیتر و بنیادیتر مواجه کند.
حال که هجمههای غربی- عبری- عربی علیه جریان مقاومت اوج گرفته، این اروپا است که باید چشمان خود را روی واقعیات بین المللی بگشاید و با علم به تبعات منفی تضعیف محور مقاومت برای خود، از جریان ایستادگی در برابر سلطه دفاع کند.
جریان مقاومت با ایستادگی در برابر سلطه گری آمریکا و همپیمانان منطقهای آن، میخواهد سرنوشت کشورهای منطقه را به دست ملتهایشان بسپارد و دست هرگونه مداخله گری خارجی را ببندد. سالها جنگ، ویرانی و آشفتگی در منطقه، حاصل همین سلطه گری هایی است که بر مردم خاورمیانه تحمیل شده و حاصلی جز تداوم بی ثباتی و ناامنی نداشته است.
گذشته از این، تضعیف مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی هم برای اروپا تبعات منفی زیادی دارد. اروپا به طور سنتی منتقد سیاستهای تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی است. آنچه مشخص است اینکه ضعف مقاومت و منفعل شدن آن اسباب شدت گرفتن اقدامات یکجانبه صهیونیستها را فراهم خواهد کرد، به ویژه آنکه این روزها تل آویو به موجب چراغ سبزهایی که از سوی رییس جمهوری آمریکا دریافت کرده است، شهرک سازی های خود را از سر گرفته و در برابر مخالفان فلسطینی سبوعیت بیشتری از خود نشان میدهد.
این واقعیت برای اروپا مسجل است که تضعیف محور مقاومت، اروپاییان را در برابر رژیم صهیونیستی افسارگسیختهای قرار میدهد که سیاستهای اروپا در برابر شهرک سازی ها را زیر سؤال میبرد.
در مجموع باید گفت تضعیف محور مقاومت، معادلات خاورمیانه را تغییر خواهد داد و زمینه مجموعه رفتارهای غیر قابل پیش بینی و غیر قابل مهاری را از سوی تل آویو و ریاض فراهم خواهد آورد.
تحلیل نیروی محور مقاومت به افزایش بی ثباتی و التهاب بیشتر در خاورمیانه منجر میشود که مطلوب کشورهای اروپایی نیست.
شماره 55 دوهفته نامه آیت ماندگار