- يکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳2024 November 24

دو هفته نامه آیت ماندگار

سرمقاله
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۱۰۵۸
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۳ - ۰۶ دی ۱۳۹۷ - 27 December 2018
پیرامون برخورد هیجانی نظام سلامت و رسانه‌های رسمی با یک مسئله منطقی

حمله به مهناز افشار با رمز «نالوکسان»

مرضیه نوری / خبرنگار
مرضیه نوری_خبرنگار: ماجرای نالوکسان و مهناز افشار تنها نمونه‌ای از برخورد با ظرفیت‌های اجتماعی است که اگر با تدبیر مسوولان و خود چهره‌ها درست به‌کار گرفته شود، می‌تواند بسیاری از تهدیدات را به فرصت تبدیل کند. وزارت بهداشت نیز می‌گوید هنرمندانی که می‌خواهند در زمینه انتقال پیام‌های بهداشتی کمک کنند، محتوای پیام خود را با ما یا یک مرجع علمی بررسی کنند.
چند روز پس از جنجال بر سر آمپول نالوکسان و اظهارنظر مهناز افشار، حالا آرام‌آرام داستان دارد کمی متفاوت می‌شود. در حالی که واکنش‌های اولیه متولیان حوزه سلامت و رسانه‌ها به این بازیگر سینما بسیار تند و تیز بود و صحبت‌های او را از اساس اشتباه می‌دانستند، حالا کمی تغییر موضع داده‌اند و به نظر می‌رسد حرف‌های او اگرچه در حوزه تخصص او نیست، اما اشتباه هم نبوده است.

حالا اگر بخواهیم از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگاه کنیم شاید باید بخشی از انتقاد را به سمت وزارت بهداشت هم برگردانیم. سؤال این است که چرا نظام سلامت کشور با این مسئله در ابتدا هیجانی و غیرمنطقی برخورد کرد؟ این همه هیاهو و بیانیه برای حرفی که آن قدرها هم اشتباه نیست، برای چه بود؟ اگر وزارت بهداشت از اظهارنظرهای غیرکارشناسی در حوزه سلامت نگران است، باید بتواند اعتماد عمومی را جلب کند و در این راه چه بسا نیاز باشد که از سرمایه اجتماعی سلبریتی‌ها هم بهره ببرد و با آن‌ها وارد تعامل مثبت شود. نه اینکه برای حفظ قدرت و اعتبارش با سلبریتی‌ها زورآزمایی کند.

ماجرای نالوکسان و مهناز افشار چه بود؟

ماجرا از اینجا آغاز شد که مهناز افشار در کلیپی به خانواده‌های مصرف‌کنندگان مواد توصیه کرد از این دارو برای بیمارانی که دچار اوردوز شده‌اند، استفاده کنند تا کسی به خاطر بیش مصرفی مواد، جانش را از دست ندهد. بعد از انتشار این کلیپ، سازمان غذا و دارو نسبت به این اظهارنظر واکنش تندی نشان داد. دکتر کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو گفت که نالوکسان دارویی است که کاملاً باید با تجویز پزشک تهیه شود و هیچ داروخانه‌ای حق ندارد بدون نسخه پزشک این دارو را در اختیار قرار دهد. این دارویی است که در اورژانس پیش‌بیمارستانی، اورژانس بیمارستانی، اتاق عمل و ریکاوری‌های اتاق عمل با تجویز پزشک و تحت نظر افراد آموزش‌دیده و متخصص و تحت مانیتورینگ استفاده می‌شود.

او به‌شدت از مهناز افشار انتقاد کرد و گفت سراسر اظهاراتش اشتباه است و دخالت در امر درمان محسوب می‌شود. او به سلبریتی‌ها و افرادی که ممکن است در حوزه خودشان به شهرتی دست پیدا کرده باشند، توصیه کرد در مسائلی که ربطی به آن‌ها ندارد، دخالت نکنند، به حرفه خودشان مشغول باشند و امر دارو و درمان را به اهل فن آن بسپارند. این تازه شروع انتقادها بود. بعد از این اظهارنظر، هر روز مطالبی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در انتقاد از مهناز افشار منتشر می‌شد و بیشتر انتقادها هم حول این محور بود که چرا یک سلبریتی باید در حوزه پزشکی دخالت کند و یک آمپول بسیار خطرناک را به مردم معرفی کند. کار به جایی رسید که این بازیگر کلیپ دیگری منتشر کرد و توضیح داد که آنچه گفته است پیشنهاد سازمان جهانی بهداشت است و او از جانب خود اظهارنظری نکرده است.

انتقادها ادامه داشت تا اینکه خبرهایی مبنی‌بر احضار این بازیگر به دادسرای فرهنگ و رسانه به گوش رسید. البته ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت گفت که شکایتی از سوی وزارت بهداشت انجام نشده و احتمالاً دادستانی این موضوع را پیگیری می‌کند. او منطقی‌تر با مسئله برخورد کرد و در عین حال که اعلام کرد پیام‌های بهداشتی و درمانی بهتر است توسط افراد عالم، متخصص و دانشمند به مردم منتقل شود گفت که پیشنهاد وزارت بهداشت این است، هنرمندانی که می‌خواهند کمکی در زمینه انتقال پیام‌های بهداشتی انجام دهند، محتوای پیام خود را با وزارت بهداشت یا یک مرجع علمی بررسی کنند، زیرا ممکن است محتوایی که گفته شده باعث شود مردم درک متفاوتی داشته باشند، بنابراین درک مردم از آن محتوا اهمیت بسیاری دارد.

او در مورد داروی نالوکسان هم گفت: طبق قوانین فعلی ایران و برخی کشورها، نالوکسان فقط مصرف بیمارستانی دارد. البته در برخی کشورها این دارو در داروخانه‌ها یا خارج از بیمارستان در دسترس افرادی که اعتیاد شدید دارند نیز قرار می‌گیرد. در برخی کشورها این دارو به‌صورت خوراکی و حتی به‌صورت اسپری بینی تهیه شده است. این دارو در برخی کشورها به گروه‌های پرخطر که اعتیاد شدید دارند ارائه می‌شود. عرضه این دارو به‌صورت تزریقی در داروخانه‌های کشور، مستلزم آموزش‌هایی است؛ یعنی این امکان وجود ندارد که داروی نالوکسان تزریقی را بدون آموزش در اختیار افراد قرار دهند. او همچنین به این نکته هم اشاره کرد که بر اساس توصیه‌های سازمان جهانی بهداشت، اگر شرایط فراهم شده و آموزش خوب ارائه شود، می‌توان از نالوکسان استفاده کرد.

کم‌کم در کنار انتقادهای مطرح شده، تعدادی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه اعتیاد هم به میدان آمدند. دکتر آذرخش مکری، درمانگر اعتیاد و استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه سازمان بهداشت جهانی و بسیاری از محققان و سازمان‌های مردم‌نهاد در جهان کمپین، عرضه نالوکسان برای جلوگیری از مرگ معتادان را پیگیری می‌کنند، گفت که با احترام باید عرض کنم اظهارات مهناز افشار چندان اشتباه نیست و نالوکسان در حال ورود به گایدلاین های درمان وابستگی به مواد است.

به گفته او بر اساس این گایدلاین‌ها، نالوکسان باید در اختیار معتادان و خانواده‌ها باشد و در صورت مشاهده مصرف‌کننده‌ای که در اغما رفته است به وی تزریق کنند تا از مرگ قریب‌الوقوع جلوگیری شود. دکتر عمران محمد رزاقی، پژوهشگر و درمانگر اعتیاد هم گفت که اظهارات این بازیگر درست بوده و از رویکردهای پزشک‌سالارانه انتقاد کرد. او گفت: روحیه پزشک‌سالاری که باعث شد مهناز افشار در مواردی مورد تمسخر قرار گیرد سال‌هاست که از رویکرد نظام‌های بهداشتی جهانی کنار گذاشته شده و حتی از افراد معروف درخواست می‌شود با توصیه و تذکرهای خود توجه جامعه را به موضوعات بهداشتی جلب کنند.

بعد از این اظهارنظرها، شادنوش، رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های وزارت بهداشت که اداره درمان اعتیاد کشور در زیرمجموعه این بخش معاونت درمان وزارت بهداشت قرار دارد، هم گفت که سالیانه آمار بالایی از موارد مرگ و میر ناشی از مسمومیت با مواد مخدر در کشور مشاهده می‌کنیم و در اکثر مواقع این مسمومیت‌ها در خارج از بخش‌های درمانی و اماکن غیرقابل دسترسی رخ می‌دهد و در موارد شدید تنها چند دقیقه فرصت جهت احیای بیماران وجود دارد. او توضیح داد که یکی از مراجع معاونت درمان وزارت بهداشت، نظرات سازمان جهانی بهداشت است و طبق مطالعات کارشناسان وزارت بهداشت در آگوست ۲۰۱۸ سازمان بهداشت جهانی توصیه به تعبیه تدابیری در مورد در اختیار قرار دادن نالوکسان در جامعه بیماران معتاد در ریسک بالای مصرف، خانواده و اطرافیان آنها داشته است.

آیا واقعاً استفاده نابه‌جا از آمپول نالوکسان عوارض جبران‌ناپذیری دارد؟

حالا که چند روزی از ماجرا گذشته است و اظهارنظرهای متولیان نظام سلامت منطقی‌تر شده، به نظر می‌رسد قرار دادن آمپول نالوکسان در اختیار خانواده‌های بیماران آن قدرها هم خطرناک نیست. دکتر محمد بینازاده، پژوهشگر و درمانگر اعتیاد در گفت‌وگو با ایرناپلاس توضیح می‌دهد که حتی در صورت استفاده نابه‌جا از آمپول نالوکسان فاجعه‌ای رخ نخواهد داد. او می‌گوید: آمپول نالوکسان برای درمان اوردوز اعتیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ یعنی برای کسی که اگر این آمپول به او تزریق نشود، می‌میرد یعنی این آمپول نجات‌بخش است، اما حالا فرض بگیریم که این دارو اشتباه مورد استفاده قرار بگیرد، یعنی فردی تحت تأثیر کلیپ مهناز افشار قرار بگیرد و دچار خطا شود و این دارو را به فردی که اوردوز نکرده، تزریق کند. در آن صورت چه اتفاقی می‌افتد؟

تزریق بی‌مورد نالوکسان باعث بروز عوارض سندروم محرومیت می‌شود

به گفته این درمانگر اعتیاد، اتفاقی که معمولاً (البته نه همیشه) در تزریق نابه‌جای آمپول نالوکسان رخ می‌دهد، بروز عوارض سندروم محرومیت است، یعنی همان چیزی که به آن «خماری» گفته می‌شود آن هم در صورتی که فرد معتاد باشد؛ یعنی فرد حالت‌هایی را تجربه می‌کند که در حین ترک اعتیاد گرفتارش می‌شود؛ اما اگر فردی که دارو به او تزریق می‌شود اعتیاد نداشته باشد، هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد.

عقل سلیم حکم می‌کند که ما از بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنیم

بینازاده می‌گوید: حالا بیایید تحلیل هزینه و فایده کنیم و ببینیم که در دسترس بودن این آمپول زیان‌بخش‌تر است یا در دسترس نبودنش. ما با دارویی مواجه هستیم که اگر به‌درستی به فردی که دچار اوردوز شده تزریق شود نجات‌بخش است و در صورت تشخیص نادرست و تزریق بی‌مورد، فرد را دچار علایم محرومیت می‌کند. من که فکر می‌کنم کفه ترازوی در دسترس بودن دارو خیلی سنگین‌تر از کفه ترازوی در دسترس نبودنش است؛ بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند که ما از بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنیم و این دارو در اختیار خانواده‌های افراد مصرف‌کننده مواد و فعالان حوزه کاهش آسیب قرار داده شود؛ بنابراین نیازی نیست که این قدر نگران باشیم که افراد غیرمتخصص و خارج از حیطه پزشکی از این آمپول استفاده کنند. علم روز دنیا این شیوه استفاده را تأیید می‌کند و با در دسترس قرار دادن این دارو می‌توانیم از ظرفیت‌های اجتماعی خارج از حوزه پزشکی بهره ببریم.

چرا از ظرفیت‌های اجتماعی خارج از حیطه پزشکی استفاده نکنیم؟

این درمانگر اعتیاد می‌گوید: اگر بیرون از حوزه پزشکی ظرفیت اجتماعی وجود دارد که می‌توانیم از آن استفاده کنیم، چرا نباید از آن بهره ببریم؟ چرا نباید علایم اوردوز و نحوه استفاده از داروی نالوکسان را به خانواده‌هایی که بیمار مصرف‌کننده دارند و فعالان حوزه کاهش آسیب و حتی خود مصرف‌کنندگان مواد آموزش بدهیم و از آن‌ها بخواهیم که در صورتی که فردی را با این علایم دیدند این آمپول را به او تزریق کنند و بعد او را به مراکز درمانی منتقل کنند؟ آیا این اقدام باعث کاهش آمار مرگ و میر ناشی از اوردوز نمی‌شود؟ 


چرا با آموزش نحوه استفاده از نالوکسان مرگ ناشی از اوردوز را کم نکنیم؟

بینازاده می‌گوید: آمار بالای مرگ و میر ناشی از اوردوز نشان از آن دارد که نالوکسان در زمان مناسب به بیماران تزریق نمی‌شود، حالا یا دسترسی به پزشک امکان‌پذیر نبوده یا داروی نالوکسان در دسترس نبوده است. همه این‌ها نشان از نقصی در نظام سلامت است. در چنین شرایطی وقتی ظرفیت اجتماعی وجود دارد که می‌تواند این نقص را جبران کند چرا از آن بهره نبریم؟ چرا با آموزش به افرادی که با بیماران مصرف‌کننده در ارتباط هستند آمار اوردوز مواد را کم نکنیم؟

چرا از سرمایه اجتماعی سلبریتی‌ها استفاده نکنیم؟

این پژوهشگر اعتیاد می‌گوید: وقتی من واکنش سخنگویان نظام سلامت را به گفته‌های مهناز افشار دیدم، یاد واکنش‌هایی افتادم که در مورد علی دایی و صادق زیباکلام و دیگر سلبریتی‌هایی که برای زلزله کرمانشاه وارد عمل شده بودند، صورت می‌گیرد. این واکنش‌ها برای چیست؟ وقتی ستاد بحران کشور به دلیل کمبود امکانات یا اعتبارات یا هر دلیلی که حتی شاید هم موجه باشد نمی‌تواند از پس مشکلی که ایجاد شده بر بیاید، چرا نباید از سلبریتی‌ها برای حل مشکل استفاده کرد؟ این چه استدلالی است که می‌گویند سلبریتی‌ها باید بروند کار خودشان را بکنند و در امور دیگر دخالت نکنند. اگر سرمایه اجتماعی و قدرتی دارند که از آن می‌توان برای حل مشکلی استفاده کرد، چرا نباید از آن بهره ببریم؟ 

چرا نظام سلامت در برابر اظهارنظر محجوب سکوت کرد؟

بینازاده به نکته دیگری هم اشاره می‌کند که به نظرش از اهمیت زیادی برخوردار است، او می‌گوید: اگر نظام سلامت این قدر نسبت به ورود غیرمتخصص‌ها به این حوزه حساس است و معتقد است که حرف حتماً باید از دهان متخصص خارج شود تا معتبر باشد، پس چرا وقتی یک نماینده مجلس که قطعاً تخصصی خارج از دایره پزشکی دارد، می‌گوید که «معتادان بیمار نیستند، بلکه مجرم و عشرت‌طلب هستند» و به‌دفعات هم این موضوع را در مصاحبه‌ها و تریبون‌های عمومی مطرح می‌کند و بر آن تأکید دارد، صدایی از نظام سلامت کشور بلند نمی‌شود؟ چنین اظهارنظری که اساس رویکرد نظام سلامت را در حوزه اعتیاد زیر سؤال می‌برد.

چرا تهدید را به فرصت تبدیل نکنیم؟

تا چند روز پیش «نالوکسان» دارویی بود که فقط پزشکان و متخصصان حوزه بهداشت و درمان آن را می‌شناختند و کاربردش را می‌دانستند اما حالا چند روزی است که این نام برای مردم عادی هم آشناست و خیلی‌ها می‌دانند که این دارو ارتباطی با اعتیاد و اوردوز دارد. حالا که این حساس‌سازی صورت گرفته است و توجه‌ها به سمت این دارو جلب شده است، چرا تهدید را به فرصت تبدیل نکنیم و در مورد این دارو به مردم اطلاع‌رسانی نکنیم و طریقه استفاده از آن را به خانواده بیماران و افرادی که در حوزه کاهش آسیب فعالیت می‌کنند، آموزش ندهیم؟!

شماره 70 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار