کد خبر: ۶۷۳
تاریخ انتشار:۲۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۳
مهدی آیتی، کارشناس عمران و شهرسازی در گفت‌وگو با آیت ماندگار:
تهران بزرگ، شهرداری کوچک می‌خواهد
مهدی آیتی
مهدی آیتی، کارشناس عمران و شهرسازی و نماینده سابق مجلس و اولین مدیرعامل شرکت فروشگاه‌های شهروند که در کارنامه خود سه دوره سابقه خدمت در شهرداری تهران را دارا می‌باشد معتقد است که شهرداری تهران سازمانی بیش از حد بزرگ و پرهزینه است و برای رفع این مشکل نیازمند آن است که در مدیریت جدید به کوچک‌سازی آن توجهی ویژه شود. وی در ادامه می‌گوید نبود یکپارچگی در مدیریت شهری ناشی از نبود قوانین مصوب در مجلس و دولت است که اگر در این راستا تجربه شهرهای مترقی را الگو قرار دهیم در آینده‌ای نزدیک می‌توان شاهد اداره شهری به مراتب بهتر از گذشته باشیم. از این‌رو به سراغ این کارشناس شهری رفتیم تا از نقطه نظرات ایشان در رابطه با مسائل شهر تهران مطلع شویم.


با توجه به تحصیلات و تجربه کاری که در زمینه شهر و شهرسازی دارید لطفا نظر خود را در رابطه با مشکلات شهر تهران بیان فرمایید؟
در کشورهای مترقی و پیشرفته هر روز ستادهای مدیریتی در مراکز دولتی و حکومتی کوچک‌تر شده و در عوض صف‌های اجرایی و عملیاتی در بخش‌های خصوصی بزرگ‌تر می‌گردد. امروز شهرداری تهران یک امپراطوری عریض و طویل و پرحجم و پروزنی شده که بیشتر بودجه‌ها و درآمدها را در بخش جاری و حقوق پرسنل می‌بلعد و پول چندانی برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌های خدمات شهری باقی نمی‌گذارد. امروز شهرداری تهران به عنوان شهرداری پایتخت جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن شهر تهران از چند بیماری و مشکل اساسی رنج می‌برد که شاید به این زودی‌ها قابل علاج نباشد. 1- مشکل نبود یکپارچگی در مدیریت شهری. 2- مشکل سنگینی و ناکارآمدی بدنه و ساختار شهرداری. 3- مشکل نداشتن منابع مناسب مالی و درآمدی. 4- مشکل عدم هماهنگی با سایر نهادهای حکومتی و حاکمیتی. 5- مشکل نبود تعریف دقیق از هماهنگی بین شهردار و شورای شهر. 6- مشکل طرح‌ها و برنامه‌های زائد، موازی، غیرمفید و پرهزینه. 7- مشکل داشتن طرح جامع و تفصیلی غیرکارشناسی و غیرعلمی. 8- مشکل عدم توازن و تعادل شهری به دلیل سوء مدیریت و برنامه‌ریزی. 9- مشکل آلودگی‌های زیست محیطی. 10- مشکل ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی.

به همین ترتیب که مشکلات را عنوان کردید ابتدا از مدیریت یکپارچه شهری صحبت کنید.
نبود یکپارچگی در مدیریت شهری ناشی از نبود قوانین مصوب در مجلس و دولت است. اگر به تجربه شهرهای مترقی در کشورهای پیشرفته نگاهی بیاندازیم خواهیم دید که در دنیا سالهاست که مسئله یکپارچگی مدیریت شهری به ویژه در پایتخت‌ها حل شده و تمام مسائل زندگی مردم از تولد تا مرگ به نوعی به شهرداری‌ها سپرده شده است. شهردار پایتخت از نظر مقام و موقع و جایگاه سیاسی – اجتماعی در کشورهای پیشرفته شاید بعد از رییس جمهور بالاترین مقام اجرایی باشد و برای همین است که معمولا شهردارهای پایتخت بعد از یک یا چند دوره خدمت به مقام ریاست جمهوری می‌رسند و تجربه گران‌سنگ مدیریت پایتخت را به مدیریت کشورداری بدل می‌نمایند. شهردار پایتخت کسی است که بایستی در مقابل تمام مسائل شهروندان پاسخگو باشد و از این نظر ضمن آنکه مقامی خطیر دارد نیازمند پشتیبانی و حمایت از سوی تمام ارکان نظام می‌باشد.

نظر شما در مورد ساختار شهرداری تهران چیست؟
باید از همه مدیران شهری سوال شود که چرا با توجه به تجربه ملی و تجربه بین‌المللی و این همه شعار و سخنرانی در باب کوچک‌سازی بخش‌های حاکمیتی و برون سپاری وظایف و ماموریت‌های دولتی به بخش خصوصی همواره شهرداری تهران بزرگ‌تر شده؟ و امروز باید گفت که این طول و عرض نامناسب و ناموزون بلای جان شهرداری است، بطوریکه بیکاری و کم‌کاری پنهان در تمام سطوح آن موج می‌زند و خرج تراشی و هزینه‌های سنگین جاری و حقوق و دستمزد پرسنل، نفس شهرداری پایتخت را گرفته است. امروز تهران بزرگ به جای داشتن یک شهرداری عریض و طویل ناکارآمد و با کوهی از مشکلات ساختاری و درونی نیازمند یک ساختار کیفی و چابک و کوچک است که تنها بایستی به صورت حرفه‌ای و تخصصی در مدیریت و برنامه‌ریزی شهری دخالت و نظارت نماید و همه امورات خود را به بخش خصوصی برون سپاری کند.

نظر شما در مورد تامین منابع درآمدی پایدار برای شهرداری چیست؟
این انتقاد سالهاست که به شهرداری‌ها و شهرداری پایتخت وارد است که چرا با هوافروشی و زمین فروشی و تراکم فروشی و درآمدزائی‌های فسادانگیز و رانتی موجب ایجاد و تامین درآمدهای نامشروع شده و به نوعی با کارهای غیرقانونی و پولشویی و رانت خواری اصالت شهر را فدای درآمدهای غیرقانونی نموده و شهر تهران را با روزمرگی درآمد مواجه کرده است. در حالیکه همه شهرها از جمله کلان‌شهرها برای ایجاد درآمدهای سالم و منطقی نیازمند برنامه‌ریزی‌های علمی و حرفه‌ای می‌باشند. هرگز شهرداری تهران نمی‌تواند بدون برنامه‌ریزی جامع و کامل به تامین اعتبار و بودجه و درآمد برسد و مجبور است بدون تامین درآمدهای پایدار و منطقی همواره به راه‌های نامشروع اقتصادی دامن بزند و موجب مفاسد مالی و اقتصادی برای مدیران خود شود.

نحوه برخورد شهرداری با سایر سازمان‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
معضل نبود هماهنگی بین شهرداری و سایر نهادها و سازمان‌های حکومتی و دولتی باز هم برمی‌گردد به نبود قوانین روشن در زمینه مدیریت یکپارچه شهری پایتخت. امروز در تهران هر ارگان و سازمانی برای خودش یک جزیره مستقل است و برای سود و زیان بخش و حوزه خود فعالیت می‌کند، بدون آنکه به ضررها و زیان‌هایی که از این بابت به شهر و شهروندان می‌زند توجه‌ای داشته باشد. امروز در حوزه مدیریت شهر تهران در سطح کلان نه بین سه قوه یعنی دولت، مجلس و قوه قضاییه هماهنگی، برنامه‌ریزی و اجرا دیده می‌شود و نه در سطوح پایین‌تر. وزارتخانه‌های مختلف، ارگان‌های انقلابی، نیروهای نظامی و انتظامی، قوه قضاییه، مجلس و نمایندگان و در کنار همه این‌ها بخش خصوصی همگی در یک مجمع‌الجزایر از هم ناپیوسته هر یک جداگانه و مستقل برای حوزه ماموریت خود برنامه‌ریزی اجرایی دارند و در ساخت و ساز توسعه شهری و مدیریت شهری دخالت می‌کنند و هر کدام خود را صاحب حق و حقوقی می‌دانند. نبود یک قانون و برنامه جامع در مدیریت یکپارچه شهری آنچنان ناهماهنگی بین ارگان‌ها و سازمان‌ها در تهران به وجود آورده که شهر را در تاخت و تاز و تصرف به صورت ناهماهنگ قرار داده و قوه قضاییه هم طبق قوانین موجود برای هر یک از این سازمان‌ها حقوقی قائل است و به آن‌ها اجازه می‌دهد در حوزه فعالیت خود یکه تازی کنند و امورات مختلف شهر را تحت تاثیر رفتار و عملکرد خود قرار دهند. مگر می‌شود در پایتخت جمهوری اسلامی ساخت و ساز، تاسیسات شهری، ترافیک شهری، فرهنگ و امور اجتماعی، رفاه مردم، محیط زیست، کسب و کار، آموزش و پرورش، پلیس و نیروهای مسلح، قوه قضاییه، منابع طبیعی، دفع زباله، حمل و نقل، آب، برق، گاز، مخابرات و صدها فعالیت دیگر بدون هماهنگی با یکدیگر عمل کنند و آنگاه انتظار رشد موزون و مناسب توسعه شهری را هم داشته باشیم.

چرا در بیشتر شهرداری‌ها تعامل بین شهردار و شورای شهر پس از اندک زمانی به تقابل بدل می‌شود؟
عدم صراحت در تفکیک وظایف بین شورای شهر و شهردار همواره چه در تهران و چه در سایر شهرها موجب بروز اختلافاتی بین این دو شخصیت حقوقی می‌شود و گاهی کار به جایی می‌رسد که شوراها مانع از فعالیت شهردارها شده و آن‌ها را تهدید به استیضاح می‌کند و در مقابل، شهردارها برای رهایی از قید و بند شوراها دست به کارهای خلاف و دور زدن قانون و دادن رشوه و امتیاز به شوراها می‌زنند. اگر شوراها در حکم پارلمان‌های محلی هستند و شهردارها صرفا مجری مصوبات شورای شهر می‌باشند پس چرا همواره شهردارها برای پیشبرد کارهای خود قانون را دور می‌زنند و در عوض شوراها می‌خواهند با قدرت نمایی جلوی کار شهردارها را بگیرند؟ آیا از وقتی شوراها تاسیس شده‌اند کار مدیریت شهرها بهتر شده است؟ آیا شوراها خودشان امروز باعث رانت خواری و بالا بردن هزینه‌های جاری و افزایش هزینه‌های زندگی شهروندان نشده‌اند؟ آیا شوراها در امورات اجرایی دخالت نمی‌کنند؟ آیا شوراها واقعا برای جلوگیری از فساد در امر نظارت بر عملکرد شهردار، دارای قدرت و صلاحیت هستند؟ و آیا شهرداران شهرها و شهردار پایتخت از وقتی شوراها روی کار آمده‌اند راحت‌تر و بهتر کار کرده‌اند یا اینکه شهردارها در حالت ترس و محافظه‌کاری برای فرار از دست شوراها یا با آن‌ها درگیر شده و یا به آن‌ها باج داده‌اند؟ امروز پس از گذشت چهار دوره از عمر شوراهای شهر و روستا هنوز هیچ دستگاهی نتوانسته در یک ارزیابی علمی و بی‌طرفانه ثابت کند که وجود شوراها برای اداره شهر لازم است یا غیرلازم؟ مفید است یا غیرمفید؟ و هنوز هیچ دستگاهی نیامده و بررسی نکرده که آیا شوراها به فساد و خرابی شهرها کمک کرده‌اند و یا در اصلاح امور شهرها و شهروندان موثر بوده‌اند؟ امروز تداخل در حوزه فعالیت شهرداران و شوراهای شهر بلای بزرگی است که دود آن به چشم شهروندان می‌رود.

می‌گویند در شهرداری تهران اسراف و تبذیر زیاد است نظر شما چیست؟
با یک بررسی سرانگشتی و سطحی می‌توان دریافت که در شهرداری تهران کارهای موازی و غیرضروری فراوانی وجود دارد که نه تنها بخشی از بودجه‌ها و هزینه‌ها را به خود اختصاص داده بلکه گاها موجب ضرر و زیان به فضای شهری و رفاه عمومی شده‌اند. در شهرداری تهران بدون برنامه‌های جامع بلندمدت توسعه‌ای نمی‌توان طرح‌های عمرانی، فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، ترافیک و حمل و نقل، خدمات شهری، شهرسازی، توزیع کالا و ده‌ها موضوع دیگر را دنبال کرد و از این‌رو این موضوعات مرتبا به صورت روزمره و گاه تکراری و موازی مشغول به فعالیت هستند که هم برای مردم و هم برای حوزه‌های فعالیت یکدیگر مشکل آفرین می‌باشند. مثلا هر روز در شهر تهران شاهد هستیم که عده‌ای در سطح خیابان‌ها حفاری می‌کنند و عده‌ای در حال پر کردن و آسفالت هستند، عده‌ای در حال توسعه فضای سبز هستند و عده‌ای در حال تخریب فضای سبز و قطع درختان، عده‌ای در حال تفکیک و تقسیم فضاها و شبکه‌های عبور و مرور هستند و عده‌ای در حال برهم زدن این شبکه ها، عده‌ای در حال برگزاری انواع و اقسام مراسم ورزشی، فرهنگی، نمایشگاهی، جُنگ‌ها در فضاهای عمومی و پارک‌ها و در تبلیغات محیطی هستند و به موازات آن‌ها ده‌ها ارگان دیگر متصدی امور فرهنگی، ورزشی و تبلیغاتی می‌باشند و در این رابطه زد و بندها و رابطه بازی‌هایی با پیمانکاران و مشاوران نیز مشهود و ملموس است.

چرا طرح جامع و تفصیلی شهر تهران کارآمدی لازم را ندارد؟
در حال حاضر طرح مساله‌دار و فساد انگیز جامع و تفصیلی نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه بر مشکلات تهران هم می‌افزاید. با اینکه سالهاست در دنیا طرح‌های غلط و منجمد جامع و تفصیلی منسوخ شده و جای خود را به طرح‌های انعطاف‌پذیر، استراتژیک و راهبردی داده‌اند ولی متاسفانه شهرداری ما هنوز تحت تاثیر شهرسازی دوره قاجار و پهلوی است و هنوز در پلاک‌های محدود به هم چسبیده به صورت خرده ساختمان و موزاییکی و طرح‌های منسوخ و مردود شطرنجی خانه‌سازی و کوچه‌بندی ادامه دارد در حالیکه در شهرهای مدرن سالهاست که منطقه‌بندی و تجمیع پلاک‌های کوچک و باز کردن عرصه‌های عمومی و توجه به معماری و شهرسازی ملی و تعیین و تضمین سرانه‌ها و آستانه‌ها، امری بدیهی و لازم الاجرا شده است. متاسفانه در حدود چهل سالی که از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد نه در شهر تهران و نه در سایر شهرهای ایران هیچ مورد از معماری و شهرسازی شاخص و واجد ارزش و فاخر به چشم نمی‌خورد بلکه شهرهای ما و به ویژه تهران دست خوش مدیریت‌های غلط و ناهماهنگ سایر مسئولین دولتی و حکومتی و شهرداری‌ها بوده که به صورت کاملا سلیقه‌ای و غیرعلمی و گاه سیاسی، عرصه و فضای شهری را ملک پدری خود تصور کرده و در آن تاخت و تاز نموده و این توسعه بی‌قوراه و دستوری و سلیقه‌ای، بلای جان شهرهای ما شده است. امروز ما در تهران شاهد خرید و فروش زمین و هوا و فضای سبز هستیم و هر روز چوب حراج به فضاهای شهری می‌زنند و قطعه‌ای از بدن رنجور این شهر را به شخص یا شخصیتی به ثمن بخس می‌فروشند و همه چیز در شهر تهران به نفع فضای خصوصی و بر علیه فضاهای عمومی در حال توسعه است. چرا مسئولین ما که این همه به سفرهای خارجی رفته‌اند و شهرهای مدرن و پیشرفته را دیده‌اند نمی‌اندیشند که امروز شهرسازی تماما بایستی به نفع توسعه فضاهای عمومی و محدودیت فضاهای خصوصی پیش برود و اگر کرامت و حق شهروندی، اصل اساسی و لازم‌الاجرا باشد هرگز نمی‌توان به فضاهای عمومی شهر چوب حراج زد.

توازن و تعادل شهری در علم شهرسازی چیست؟
در شهر افسار گسیخته و بی در و پیکر تهران به خوبی مشهود است که هیچ‌گونه توازن و تعادل شهری رعایت نشده است. بسیار شگفت‌انگیز و حیرت‌آور است وقتی که می‌بینیم در مجموعه علوم شهرسازی و مدیریت شهری در دنیای مدرن و مترقی چه می‌گذرد. واقعا باید گفت بسیاری از تصمیمات و کارهایی که در ساخت و توسعه کالبد شهر تهران اتفاق افتاده رد پایی از خیانت و ندانم کاری در آن دیده می‌شود. امروز در تمام دنیا سه اصل اساسی کاربری، تراکم و سرانه‌ها رئوس محکم مثلث ساخت فضای شهری است که در تهران مثل آب خوردن دستخوش ندانم کاری‌ها و حوادث سیاسی شده و مورد تجاوز قرار گرفته است. امروز در دنیا برای تعریف و توصیف یک شهر متعادل و متوازن از واژه‌های شهر روان، شهر پاک، شهر سبز، شهر سپید، شهر سالم و امثال آن یاد می‌شود و در این رابطه آن‌قدر ضوابط و مقررات محکم بنا شده که هیچ شهردار و یا شورای شهری نمی‌تواند به راحتی با سلیقه‌های شخصی و یا با اهداف فسادانگیز سیاسی و اقتصادی خاص این مقررات و ضوابط را نادیده گرفته و تعادل و توازن شهر را به هم بزند. امروز یک شهر پاک و سالم دارای کاربری‌های متوازن، تراکم‌های متعادل و سرانه‌های منطقی است. حذف هر یک از عوامل و فاکتورهای متعدد در فضاهای شهری می‌تواند آنچنان تعادل و توازن شهر را بر هم بزند که شاید تا سال‌ها یا برای همیشه نتوان مشکلات به وجود آمده آن را رفع نمود. تعدی و تجاوز فضای خصوصی به فضای عمومی، تراکم‌های بی‌رویه، کاربری‌های غلط و نسنجیده و رعایت نکردن حداقل‌ها در سرانه‌های فضای شهری می‌تواند رفاه و آسایش و محیط زیست شهروندان را به خطر بیاندازد کما اینکه در تهران به خطر انداخته است.

در رابطه با محیط زیست شهری چه باید کرد؟
باید به شهرهای مترقی و مدرن دنیا در قرن بیست و یکم و هزاره سوم نگاه کنیم. امروز کره زمین یا دهکده جهانی خودش یک شهر است و هر انسانی بر روی کره زمین یک شهروند جهانی تلقی می‌شود. امروز دانشمندان زیست شناسی و محیط زیست متفق‌القول‌اند که هرگونه آلودگی و آسیب در گوشه‌ای از کره زمین می‌تواند خسارت‌هایی را برای همه مردم جهان به بار آورد. امروز در کشورهای عقب مانده و جهان سوم و همین‌طور در کشورهای توسعه‌طلب متجاوز مثل آمریکا، چین و هند به خوبی دیده می‌شود که چگونه این کشورها برای منافع خود و با نادیده گرفتن منافع عموم مردم جهان دست به توسعه بی‌رویه اقتصادی زده و تمام منابع طبیعی و انسانی را به خطر انداخته‌اند. امروز آلودگی هوا، آب، خاک، امواج و صوتی و آلودگی‌های بصری نه تنها شهرها بلکه همه جهان را تهدید می‌کند. در شهر تهران چه می گذرد؟ چه کسانی برای خطر محیط زیست در این کلان شهر آلوده دغدغه دارند و یا اقدامی اساسی کرده‌اند؟ آیا شهرداری و سایر ارگان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی برای کاهش آلودگی محیط زیست تهران طرحی و برنامه‌ای دارند و یا تا به حال اقدامی علمی و عملی انجام داده‌اند؟ امروز در تهران هر روز آب، هوا و خاک آلوده‌تر می‌شود و هیچ کس احساس خطر نمی‌کند. چگونه می‌توانیم هر روز با افزایش جمعیت، خودرو، ساخت و ساز و کمبود آب و خشک شدن فضاهای سبز و ایجاد و گسترش آنتن‌های سرطان‌زای امواج، جلوی پیکر نحیف و مریض شهر تهران را بگیریم؟ چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم تهران که یکی از زیباترین شهرهای جهان واقع در دامنه رشته کوه البرز و دارای عالی‌ترین آب و هوا می‌باشد چنین فقیر و مفلوک شده باشد و پیکری نحیف و آلوده به خود گرفته باشد؟ امروز شهر تهران شبیه انسانی است که یک روز سالم و قوی و رشید و ورزشکار بوده ولی امروز تبدیل به فردی معتاد، ژولیده، مریض، علیل، فقیر، کثیف و آلوده شده است.

به عنوان آخرین و مهمترین سوال بفرمایید در مورد مسایل فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بهتر است چه روالی در دستور کار قرار گیرد؟
در حوزه ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی شهر تهران ذکر چند مورد شاخص خود نشان دهنده حدیث مفصل است از این مجمل. امروز در فضای فرهنگی – اجتماعی شهر تهران چه می‌گذرد؟ قاچاق، اعتیاد، فقر، فحشا، کارتن خوابی، گورخوابی، حاشیه نشینی، خرید و فروش نامشروع، شغل‌های خلاف و کاذب، جرم و جنایت، بدآموزی‌ها، کودکان کار، تکدی‌گری، دست فروشی، تجاوز به حقوق شهروندی، عدم پاسخگویی مسئولین به مردم، عدم امنیت عمومی، عدم آزادی‌های قانون اساسی، مشکلات حوزه فرهنگ و هنر، مشکلات کسب و کار و اشتغال، مشکلات حوزه آموزش و پرورش، مشکلات خانوادگی و طلاق، مشکلات بهداشت و درمان، مشکلات بی‌مسکنی و بد مسکنی، مشکلات اخلاقی و روانی، مشکلات استرس و شهروندان و ده‌ها موضوع از این قبیل که همه نشان می‌دهد که شهر تهران اصولا شهری آرام و بدون دغدغه برای شهروندان خود نیست و مردم پایتخت همواره در طول شبانه‌روز با بخش‌های مختلف شهر درگیر هستند و در رنج و عذاب به سر می‌برند. امروز هیچ کار و فعالیت و فراغت و رفت و آمدی در تهران به راحتی انجام نمی‌شود و عموم مردم در فشار و اضطراب و نگرانی زندگی را سپری می‌کنند و امیدی به بهبود وضعیت فرهنگی، اجتماعی و حقوق شهروندی خود ندارند. به هر حال مشکلات تهران فراوان است و جز با همدلی، هماهنگی، علم، عقل و صبوری قابل حل نمی‌باشد.

شماره 41 دوهفته نامه آیت ماندگار