سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۱۴۴۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۲ - ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - 09 October 2019
سیدفرزاد سیفی – فعال سیاسی
آیت ماندگار- کمتر از پنج ماه تا برگزاری انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی باقی مانده و افکار عمومی این روزها بیش از مسایل داخلی، درگیر تنش میان ایران- آمریکا است. تشدید تنش در مناسبات میان تهران و واشنگتن، بخش مهمی از توجه  رسانه ها و جریانات سیاسی را به خود معطوف كرده و ضرورت عبور از این بحران، مسایل انتخاباتی را به حاشیه برده و در اولویت چندم جامعه قرارداده است. اما انفعال جریان های سیاسی بخصوص اصلاح طلبان برای ورود به فعالیت های انتخاباتی را نمی توان تنها به بحران اقتصادی ناشی از فشارهای مالی آمریکا  مرتبط دانست. بلکه جریان اصلاحات علاوه بر دلسردی و ناامیدی عمومی حاكم بر فضای جامعه با چالش های دیگری نیز روبروست كه اگرچاره ای برای آن نیاندیشد احتمالا انتخابات مجلس یازدهم را از پیش خواهد باخت.

چالش های پیش روی اصلاح طلبان 

1- تنش میان ایران با آمریکا
پس از موفقیت چشمگیر در سه گانه انتخابات  ریاست جمهوری – مجلس – شورای شهر،  اصلاح طلبان با بداقبالی در عرصه روابط بین الملل مواجه شدند و سیاست دولت روحانی  (که با حمایت تمام قد اصلاح طلبان به قدرت رسید) در توسعه مناسبات سیاسی اقتصادی با غرب با پدیده ترامپ مواجه شد ، در نتیجه خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپایی ها در راه اندازی خط اعتباری با ایران ،خروجی عملکرد دولت روحانی در سیاست خارجه که در "برجام" خلاصه شده بود  به کلی زیر سوال رفت و کشور را از حداقل عواید اقتصادی ناشی از برجام  محروم کرد. هرچند روی کار آمدن ترامپ و تنش کنونی را نمی توان به حساب اصلاح طلبان و حتی دولت کنونی نوشت اما بهرحال کل سیاست خارجه دولت روحانی در برجام خلاصه شده بود و حال با فروپاشی برجام و به تبع آن فشارهای سیاسی اقتصادی آمریکا به کشور، مردم دیگر امیدی به حکومت و دولت ها( چه اصلاح طلب و چه اصولگرا) ندارند و با خود میگویند هر دولتی روی کار بیاد وضع همین است که هست پس دلیلی برای حضور در پای صندوق های رای نمی بینند.  پیش بینی میشود انتخابات مجلس یازدهم با کاهش قابل توجه و بی سابقه مشارکت مردم مواجه شود و این برای اصلاح طلبان و جامعه بسیار خطرناک است زیرا هرچه مشارکت مردم در انتخابات کمتر باشد راه برای ورود جریان ها و افراد تندرو بخصوص اعضای جبهه پایداری به مجلس بازتر شده و ممکن است بار دیگر شاهد حضور افرادی چون حمید رسایی و علیرضا زاکانی در مجلس باشیم.
2- بی توجهی لیست امید به مطالبات جامعه
در حوزه مسائل داخلی هم متاسفانه اصلاح طلبان عملکرد مطلوبی نداشته و لیست امید مجلس دهم، امید جامعه را با عملکرد بسیار ضعیف و محافظه کارانه خود به یآس تبدیل کرد و انتظارات جامعه و سیاسیون را برآورده نکرد. البته تعداد انگشت شماری از نمایندگان لیست امید تهران از جمله محمود صادقی، پروانه سلحشوری ، مصطفی کواکبیان و علی مطهری، تریبون تشکل های مدنی و جریان های سیاسی اصلاح طلب در مجلس بودند که البته با عدم حمایت لیست امید و ناکارامدی و بی کفایتی آقای عارف  بعنوان رئیس فراکسیون امید راه به جایی نبردند. از این رو میتوان گفت جریان اصلاحات سرمایه اجتماعی خود را از دست داده و دست اصلاح طلبان برای انتخبات مجلس و ریاست جمهوری به کلی خالی شده و به قول صادق زیباکلام این جریان با نوعی بی هویتی و بی برنامگی مواجه شده و اصطلاحا حنای آنها دیگر برای جامعه  رنگی  ندارد  و "تکرار خاتمی " هم دیگر چاره ساز نخواهد بود.
3- اختلافات درون جریان اصلاحات
 اگرچه در سال های اخیر تمام احزاب و شخصیت های سیاسی اصلاح‌طلب زیر چتر «شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» گرد هم آمدند اما شرایط امروز بسیار متفاوت شده و بیشتر گروه های اصلاح طلب ساز مخالف می زنند و دیگر حاضر به همکاری با این شورا نیستند .از طرفی طرفداران شورای عالی سیاست گزاری هم  به هیچ وجه حاضر نیستند ساز و کار دیگری را جایگزین آن کنند. از سوی دیگر برخی احزاب مهم  اصلاح‌طلب هم چندان اوضاع خوبی ندارند ازجمله اختلافات میان دو حزب اتحاد ملت و کارگزاران علنی شده و دعواهای حزبی  آنها  به فضای مجازی کشیده شده است. بیانیه‌های مکرر حزب ندای ایرانیان هم علیه دیگر احزاب اصلاح طلب نشان از ساز جدایی و عدم تعلق خاطر این حزب به جریان اصلاحات دارد ؛ حزب اعتماد ملی هم که دچار انشقاق درون حزبی شده و اوضاع مناسبی ندارد. همچنین موضع گیری های اخیر آقای کرباسچیان علیه گفتمان اصلاحات همگی نشان از اختلافات شدید اردوگاه اصلاح طلبان دارد  و بعید بنظر میرسد بار دیگر شاهد ائتلاف همه جانبه و ارائه لیست متحد از سوی این جریان باشیم. با این اوصاف ادامه فعالیت شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان محل سوال بوده و باید دید آیا شاهد جایگزینی تشکیلات دموکراتیک تری از جمله " پارلمان اصلاحات" خواهیم بود یا خیر.
4- احتمال ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان
 واقعیت این است که همه ی بضاعت اصلاح طلبان ، لیست امید نبود و اگر ژنرال های اصلاحات رد صلاحیت نمیشدند این جریان نیروهای توانمند و خوش فکر برای فرستادن به مجلس کم نداشت. اما رد صلاحیت گسترده ژنرال های اصلاح طلب باعث شد افرادی وارد لیست امید بشوند که هیچ بویی از اصلاح طلبی نبرده اند، افرادی که قبل از انتخابات راهنمای چپ دادند و با کوپن خاتمی وارد لیست امید شدند اما پس از ورود به مجلس به راست چرخیدند! افرادی در لیست امید بعنوان نماینده تهران وارد مجلس شدند که هیچ سنخیتی با آرمان های اصلاح طلبی نداشتند.  
سناریوهای پیش روی اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم
1 - حضور همه جانبه و بی قید و شرط در انتخابات
برخی از اصلاح طلبان از جمله  مصطفی کواکبیان معتقدند که تحت هر شرایطی ( حتی رد صلاحیت گسترده از سوی شورای نگهبان) باید در انتخابات مشارکت  داشت، هم از دیدگاه منافع ملی و هم اینکه نباید میدان را برای طیف تندرو و اقتدارگرا خالی کرد. این گروه معتقدند اگر ژنرال ها و مهره های سرشناس جریان اصلاحات رد صلاحیت شوند باید افراد ذخیره و لیست دوم را به میدان رقابت فرستاد و به هیچ وجه نباید انتخابات را تحریم کرد.
2 - حضور مشروط  در انتخابات
به عقیده برخی تئوریسین های جریان اصلاحات از جمله سعید حجاریان و سید مصطفی تاجزاده بعنوان شاخص ترین افراد منتقد نظارت استصوابی شورای نگهبان، عقلانی‌ترین راهبرد حضور در انتخابات، «مشارکت مشروط»‌ است. یعنی اگر مهره های اصلاح طلب تایید صلاحیت شدند با تمام ظرفیت وارد میدان شد اما اگر جریان اصلاحات با ردصلاحیت گسترده کاندیداهایش مواجه شد باید به کلی به انتخابات پشت و آن را تحریم کرد. در واقع این سناریو وابسته به عملکرد شورای نگهبان است. این گروه انتخابات آزاد را شرط مشارکت اصلاحات در انتخابات می دانند.
3 – تحریم انتخابات
برخی از اصلاح‌طلبان هم معتقدند باید انتخابات را تحریم کرد. آنها معتقدند عملکرد بسیار ضعیف لیست امید و دولت روحانی موجب تضعیف سرمایه‌ اجتماعی جریان اصلاحات شده  و حتی اگر در انتخابات شرکت کنند با یک شکست مفتضحانه روبرو میشوند، لذا تحریم انتخابات و قهر کردن را به شکست همه جانبه در عرصه انتخابات ترجیح میدهند. همچنین این گروه معتقدند نظام حاکم، آرای اصلاح طلبان را فقط برای جنبه های تبلیغاتی در عرصه بین الملل و بالا نشان دادن میزان مشارکت مردم میخواهد و عملا توجهی به مطالبات رای دهندگان ندارد پس ترجیح میدهند در انتخابات شرکت نکنند.
در نهایت هرچقدر میزان مشارکت مردم در انتخابات کمتر باشد شانس اصلاحات برای تصدی کرسی های مجلس پایین تر و راه برای ورود چهره های تندرو به مجلس بازتر خواهد بود.  از این رو جریان اصلاحات باید هرچه زودتر به فکر چاره ای باشد و خود را برای هر سناریویی آماده کند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها