سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۳۵
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۴ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - 31 August 2016
امیرحسین بریمانی / نویسنده
رخدادهای جوامع، همواره واکنش فردی و جمعی افراد را در بر دارد. رخدادهایی که در سطح جامعه اتفاق افتاده، ناخواسته قشر خاصی را مورد هدف گیری عاطفی قرار می دهد. به طور کلی رخدادها در سطوح مختلفی امکان نفوذ و به اقشار مختلف تسری می یابند. در این میان می توان واکنش های کاملا متفاوت و متناقضی را از افراد جامعه در تقابل با یک سوژه فرهنگی مشاهده کرد. به زعم بنده نمی توان افرادی را ذیل عنوان «کاربران فرهنگی» متصور شد. چرا که در اینصورت فرد مختص به یک کلان روایت جمعی خواهد بود که در عصر امروزه عملا ناممکن است. چراکه فرد در حوزه هایی فعالیت می کند که مجموع این حوزه هایی که فرد کاربر آن است، به یک کلان روایت پیوسته نمی شود و این دال بر تکثر سلیقه فردیست. به مصداق های عینی که بیاییم، آیا جوانانی مشترکا هم در مراسم سوگ مرتضی پاشایی و هم احمد شاملو شرکت نکرده اند؟ قاعدتا میان طرفداران این دو فرد باید کمترین میزان اشتراک باشد و همینطور هم هست، چون هرکدام در سطح مختلفی زیسته اند و طبیعتا کاربران این دو، تفاوت فرهنگی بسیاری دارند. پست مدرنیسم نسبت به بعضی اشتراکات بین این دو فرد (و مثال هایی از این قبیل)، هیچ واکنش منفی نشان نمی دهد و این را یکی از شاخصه هاي عصر خود می داند اما به زعم بنده یک اشتباه بزرگ لازم است تا بتوان جذب دو نظام کاملا متفاوت و فارغ از هرگونه رویکرد مشترک، شد. به طور کلی عدم وجود کلان روایت، باعث بروز رفتارهایی از این دست می شود و شاید نتوان دستگاه ارزش گذاری دقیقی برای آن تعیین کرد. این زیباشناسی در هم ریخته از فقدان یک زیباشناسی جمعی آمده که دیگر باید آن را پذیرفت.
اصطلاح مرده پرستی، از اصطلاحات تولید شده قشری است که خود را در واکنش نسبت به مرگ یک سوژه (و نه ابژه) برحق دانسته و دیگرانی را نه. «دیگران» را می توان همان مشترکاتی دانست که در سطور پیش ترسیم کرده ایم. دیگرانی که حتی کوچکترین واکنششان، خواستگاهی سوبژکتیو و ذهنی نداشته و ظاهرا مایه ابتذال اند. برای تشخیص، چه معیارهایی خواهیم داشت؟ باید به مصداق های عینی رفت. فرض کنیم در مراسم مرتضی پاشایی، پیرمرد یا فردی با نوع پوشش روشنفکرانه (که البته نوعی به نمایش گذاری آن چیزی است که در هویت فردی او موجود نیست) مشاهده کنیم. واکنش اولیه هواداران حقیقی پاشایی، فخرفروشی خواهد بود چراکه پاشایی حتی توانسته قشر فرهیخته را جذب خود کند! حال اگر دال هایی که نوع پوشش او در اختیار ما می گذارد را در نظر نگیریم و صرفا او را متفاوت فرض کنیم، حضور او در مراسم پاشایی به دو نوع ممکن است. یا تعلق خاطر به پاشایی و همان کاربر بودگی و غیره، یا دنبال کردن یک جریان بوجود آمده در پوسته جامعه و نه شرکت در واکنشی عاطفی نسبت به مرگ پاشایی. و اجتماع افراد دسته نوع دوم، خود حجمی از جمعیت ظاهرا سوگوار پاشایی را دربرگرفته و مصداق صحیح مرده پرست را تشکیل می دهد. پس مرده پرستی نوعی عوام زدگی و فقدان جدیت در یک حرکت جمعی است. اما مرده پرستی دیگری داریم که از اصطلاحات تولید شده قشر عوام زده است. قشری که هرگونه جدیت در چنین واکنش هایی را عبث شمرده و حرکتی مزاحم تلقی می کند. حال به «مرده پرستی» رایج تری رسیدیم که تقریبا زبانزد همگان و پاسخگویی بدان، زبان دیگری می طلبد. وقتی مرگ در وجود کسی طالع می افتد، قاعدتا دوستداران او را تحت پوشش قرار می دهد و اینان را به واکنش وا می دارد. کجای این عجیب است؟ مرگ فردی معین، یک اتفاق هر روزه نیست که دچار روزمرگی شود و سوگواران را خسته و دلزده کند! هما روستا با مردنش به پوسته جامعه می آید و در کانون توجه قرار می گیرد. تا اینجا اشکالی وجود ندارد، مگر آنکه به تعریف اولِ «مرده پرستی» بازگردیم که توضیحات لازم داده شد. به طور کلی غرغر و ناله کردن به عنوان یک شاخصه مشترک میان تمام سطوح جامعه در حال رسوخ است که مایه نگرانی مي شود. مسئله عوام زدگی است و نه مرده پرستی. پاسخ گفتن به مرده پرستیِ رایجی که مورد استفاده تقریبا همگان قرار می گیرد، بسیار ساده است و یک معادله بدخیم نیست. مشکل ما عوام زدگی است!

شماره 3 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها