آیت ماندگار- قرارداد 25 ساله بین ایران و چین وقتی بهصورت سربسته از طرف ربیعی، سخنگوی دولت مطرح شد، سوالات زیادی را به ذهنم وارد کرد.
علت نامشخص بودن یکسری از بندهای این قرارداد و همچنین ممانعت از بیان جزیئات آن در این برهه از زمان چیست؟
چرا در این بازه زمانی که پرونده ایران از آژانس حکام به شورای امنیت عودت گردیده است این قرارداد در حال شکلگیری است؟
چرا در ایامی که به انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 نزدیک میشویم بهسمت این قرارداد رفتیم.
شاید به قول منتقدین میتواند باجخواهی چین از ایران در قبال دادن رای سفید و در خوش بینانهترین حالت حق وتو در برابر مابقی اعضا شورای امنیت ملی باشد.
علت و چرایی پوشش کلی خبر انعقاد قرارداد 25 ساله بین ایران و چین از طرف دولت میتواند چندین تحلیل داشته باشد و میتوان از یک منظر فقط برای یک عرضاندام در مقابل منتقدین دولت روحانی باشد، و شاید هم یک دستاورد جدید دولت در دستگاه دیپلماسی باشد که قطعاً این فرضیه به واقعیت بسیار نزدیک بوده؛ چراکه شاید چنین دستاوردهای ارزشمندی از بُعد حقوقی و دیپلماسی دیگر در ایران تا چند دوره ریاستجمهوری اتفاق نیفتد، زیرا با بررسی گزینههای احتمالی در انتخابات پیشرو ریاستجمهوری خیلی امیدی به کارآمدی تیم اقتصادی - سیاسی دولتها نخواهد بود.
با یک مرور ساده از شخصیت آقای روحانی و حضور همیشگی در دورههای مختلف انقلاب تا به امروز یک واقعیت منکرناپذیر ایشان، رابطه خوب و منطقی او با مرحوم هاشمیرفسنجانی بوده است که در آخرین سمت آقای روحانی قبل از حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 حضور ایشان بهعنوان رییس مرکز استراتژیک تشخیص مصلحت نظام نمایان و عیان است؛ آخرین رییس رسمی مرکز استراتژیک تشخیص مصلحت نظامی که با حضور افراد خبره و متخصص در تمامی زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوده است. تمامی متخصصین تحصیلکرده با دانش و تجربه کافی در زمینههای مختلف که یاران اولیه آقای روحانی را در دولت اول ایشان همراهی کردند و با اتفاقات مختلف از قطار دولت در دوره بعدی ایشان پیدا شدند.
البته در پرانتز این مطلب ناگفته نماند که سهمخواهی جناحهای مختلف از آقای روحانی در پستهای کلیدی و حساس از کیفیت برنامههای ایشان کاست. برنامهای که با نظر مستقیم رهبری و تایید ایشان در برنامههای دولت مواجه گردید، برنامههایی که قرار بود نشاندهنده این نباشد که رییسجمهور فقط یک تدارکاتچی است و با نظم و همفکری بزرگان به این سیاستها به سر منزل خود نائل آید تا دولت بتواند برخلاف دولتهای گذشته و در مقابله با دولتهای در سایه و قدرتهای فراتر از ریاستجمهوری برنده و پیروز باشد که در ابتدای دولت با مطرح شدن مذاکرات هستهای و برنامههای حرفهای اقتصادی با حضور تیم اقتصادی قوی، آقای روحانی قدرت خود را به رخ رقبای خود در انتخابات ریاستجمهوری بکشاند که به حق پیروز بودند، اما متاسفانه با شکلگیری برجام و موفقیتهای چشمگیر جمهوری اسلامی در دنیای بینالملل باعث عدمتابآوری رقبا و سوداگران قدرت در ایران گردید و پروژههای تخریب علیه ایشان و تیم مذاکرهکننده بهصورت رسمی در مجلس و غیررسمی شکل گرفت و با حضور ترامپ بهعنوان رییسجمهور آمریکا کار را از گذشته مشکلتر کرد و باعث خروج ترامپ از برجام گردید، و دولت بیش از گذشته مورد انتقاد غیرمنطقی و گاه منطقی منتقدان قرار گرفت که با انتشار خبر قرارداد 25 ساله با چین آخرین فرصت و به رخکشی نظرات منتقدان را در آخرین سال دولت انجام دهد.
حال این برنامه و قرارداد با چین کی شکل گرفته است؟ آیا باجدهی بهطرف مقابل است؟ آیا این قرارداد با ارقام غیررسمی از مقامات باعث تضعیف جمهوری اسلامی ایران خواهد شد؟
به باور نگارنده اعلام این برنامه و قرارداد که هنوز بهصورت رسمی بین مقامات ایران و چین به امضا نرسیده است، یک سوپر برجام و دستاورد برای دولت کنونی و جمهوری اسلامی خواهد بود.
حال در شرایط کنونی و خاص جمهوری اسلامی در دنیای بینالملل، منتقدین دولت کاملاً بهصورت آگاه و هوشمندانه این تیتر خبری را زیر سوال بردند تا آخرین انتقادها را بهنام خود در دولت دوازدهم ثبت کنند؛ قراردادی که بهنظر بنده حاصل سالها مطالعه کارشناسی در تمامی ابعاد است. مطالعه هوشمندانهای که طی آمارهای رسمی در حال حاضر چین دومین اقتصاد دنیا را دارد و با تولیدات خود در سطح دنیا توانسته سهم خود را در اقتصاد دنیا روز به روز افزایش دهد و هر روز در سودای تبدیلشدن به اقتصاد اول دنیا باشد.
این قرارداد میتواند بزرگترین دستاورد دولت باشد، زیرا هم میتواند استقلال کشور را تامین کند و هم ما را بهسمت برنامههای بلندمدت خود سوق دهد.
چین با تولیدات خود با درجهبندیهای مختلف کل دنیا را گرفته است و همه برندهای جهان در حال تولید در کشور چین هستند، شاید در ذهنتان بیاید که مراودات مالی و کالایی با کشور چین بسیار کم و ضعیف شده است! بله دقیقاً چون آمریکا سختترین محدودیتها را در کل دنیا بر علیه ایران وضع کرده است که کشور چین هم از این قائده مستثنی نبوده است. شاید و بلکه با این قرارداد بتوان روی کشور چین بیشتر حساب باز کرد و با یک قرارداد مناسب و دقیق بتوان از لحاظ اقتصادی و رشد اقتصادی تبدیل به یک کشور قدرتمند شد و در توسعه صنایع زیرساخت ایران از جمله حمل و نقل و فناوری بتوان به این توسعه روح جدیدی دمید و با یک گارانتی مطمئن و مناسب در این راه قدم گذاشت، بدون اینکه منتظر برجامها و نظر کورکورانه اتحادیه اروپا و لابیهای سنگین رژیم صهیونیستی در دنیا بود.
قطعاً تکنولوژی روز دنیا در دست آمریکا، اروپا و ژاپن است، ولی با توجه به سیاستهای کلی نظام در خصوص توسعه و روابط بینالملل بهترین و آسودهترین راه رسیدن به این موفقیت چین است تا هم بتوان به برنامههای صلحآمیز هستهای و همچنین قدرت نظامی در منطقه پرداخت.
پس با یک سوپربرجام در دولت مواجه هستیم و نکته جالب، شخص وزیر امور خارجه است که با توجه به موضوع قرارداد، مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران که در این چند سال در حال جریان است توانسته توازن را رعایت کند و هم طرفهای دیگر برجام را راضی نگه دارد و هم طرف چینی را.
حال با توجه به نزدیکشدن به مرگ برجام، با علنیکردن این قرارداد، دولت آقای روحانی میتواند کمی از فشارهای داخلی و منتقدین خود را کم کند.
در نهایت امید است برای جمهوری اسلامی روزهای خوش و موفقیتآمیز در راه باشد و خارج از رقابتهای حزبی و جناحی، تمامی مسئولان این مملکت به فکر توسعه و تدوام این آب و خاک باشند.