سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۵۵۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۷ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۶ - 26 May 2017
اکبر زمانی / روزنامه نگار
کافه با چایخانه یا قهوه خانه های ایرانی متفاوت است. شکل و شمایل امروزین کافه های ایران از کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه الگوبرداری شده است و در اروپا غالباً مکانی برای تبادل اندیشه و بحث های روز جامعه بود که معمولاً نویسندگان ، ادیبان ، روشنفکران ، هنرمندان و... دورهم جمع می شدند و فضایی برای گفتگو و تعامل ایجاد می کردند.  در قرن ۱۸، قهوه‌خانه معروف پاریس، کافه پروکوپ، مشتریان ثابتی همچون مارا، دانتون و روبسپیر داشت که در طول انقلاب فرانسه در آنجا برای انقلاب طرح‌ ریزی می‌کردند. تاریخ ورود کافه در ایران را داخل پرانتز قرار می دهیم. همان کافه های غربی با ساختار داخلی در دو دهه اخیر در ایران به شدت افزوده شد. بی تردید اگر در یک خیابان پر رفت و آمد شهر  و اطراف دانشگاهها برویم به تعداد زیادی از کافه ها برخورد می کنیم وقتی وارد کافه می شویم یا باید از پله ها پایین برویم ویا بالا. یعنی همانند رستوران ها و یا چایخانه ها و... که معمولاً همسطح خیابان اصلی هستند آنها همسطح نیستند و اگر همسطح باشند طوری فضای داخلی را طراحی می کنند که بیرون را نامشخص می کند انگار در فضای دیگری هستیم. همین طراحی هم نمود جدایی کافه از دیگر فضاها و مکان ها و خیابان ها، امر خاص بودن خود را به نمایش می گذارد و افرادی که پایشان به این کافه های باز می شوند هم باید خاص شوند. معمولاً فضای داخلی کافه،  فضایی کم نور است که بر در ودیوار آن نقاشی هایی اغلب به سبک پست مدرن چسبانده اند و تابلو عکس نویسندگان و متفکرین و انقلابی هایی که در همه ی کافه ها معمولا اسامی شان یکی هستند نصب شده اند مثلا اغلب کافکا، هدایت، فیدل کاسترو، شاملو، آل پاچینو، چگوارا و...! بر دیوارشان می چسبانند. برخی هم نماد بوف یا جغد و همچنین اگر گیاهی هم باشد اغلب کاکتوس می گذارند. گوشه های کافه معمولاً چند قفسه کتاب است کتاب ها هم بیشتر کتابهایی با چاپ قدیمی هستند. تمامی این نماد ها و توصیف فضای داخلی کافه اگر به طور قطع نگوییم بلکه در کافه های غربی و اروپایی هم همینگونه است. آنجا بیشتر فضایی برای بحث  و یا مکانی برای مطالعه است. دراینجا شاید اصلا این معنا را ندهد که عده ای جمع شوند و کتاب بخوانند و به نشر اندیشه بپردازند. کافه های امروزی مخصوصاً در این چندسال اخیر، مکانی برای سیگار کشیدن نوجوانان و جوانان سن پایین شده است و جایی برای بازی کردن شظرنج و ...! دختران و زنان هم چون در فضای عمومی بیرون نمی توانند براحتی سیگار بکشند و اگر بکشند هزاران انگ بر پیشانی شان می چسبد، وارد همین فضا ها می شوند. و مهمترین کارکردش مکانی برای روابط در اصطلاح عاشقانه است، دختران وپسران که با هم روابط احساسی برقرار کردند کافه برای آنها بهترین مکانِ احساس خرج کردن است. و اگر دورهمی هم ایجاد شود اغلب افراد سعی میکنند که در این بین افراد مورد نظر را بیابند تا رابطه ی احساسی را شروع کنند که منتهی به روابط آزاد در بیرون از فضای کافه می شود. کافه آن معنایی که در غرب داشته درایران نداشته و بیشتر مکانی است برای درصد کمی از آزادی های اجتماعی! است و تا زمانی که این مشکل مرتفع نشود کافه نشینان بیش از پیش مکانی که مختص قشر دگراندیش بود را به روابط سطحی ختم می کنند. در روز ولنتاین در کافه کادو می فروشند و معمولا برای تولد گرفتن اغلب به کافه ها مراجعه می کنند همه ی اینها را نوعی فرهنگ والا می دانند. کافه ها به شکل عمیقی رو به سمت ارضاء نیاز های عاطفی پیش می رود و به مکانی برای  جبران کمبودهایشان تبدیل شده است. کافه نشینان فرهنگی را ارائه می دهند که می توانیم در اصطلاح ژست کافه مآبانه بگوییم. این تیپ کافه مآبانه را می توانیم از طریق لباس پوشیدنشان هم تشخیص دهیم اغلب این قشر لباس های راحت و گشاد می پوشند و معمولا سیگارهای  بهمن و از این دست سیگارهای که تهشان قرمز است، می کشند. مردانشان موهای ژولیده و ریش های آشفته دارند و هر چه میزان آشفتگی شان بیشتر باشد دردمند تر قلمداد می شوند. آنها شاید کتاب بخوانند و هدفشان از کتاب خوانی هم اینست که در رویارویی با بحث های فلسفی کم نیاورند یعنی برای ابراز وجود این سیستم را بر میگزینند معمولا مردان این تیپ کافه مآبانه بدنهای لاغر و نحیف دارند و مجبوراً به جای عرض اندام به واسه ی بدن جذاب، این راه را برای جذب جنس مخالف داشته داشته باشند. یکی از راحتترین راهها برقراری روابط احساسی و ارضاء نیاز های بدن، ورود به فضای این تیپ است. زیرا اغلبشان چون توهم رابطه باز را دارند از همان باز بودن رابطه زندگیشان برهم می ریزد زیرا نمیتوانند خود را از قوانین و روح حاکم بر جامعه جدا کنند زیرا مجبوراً تن به سنت جامعه بدهند و سنت جامعه مخالف با روابط آزاد است.

شماره 30 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها