سرمقاله
ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

ایران ۱۴۰۰، کمی تا قسمتی ابری!

مهدی آیتی / نماینده مجلس ششم
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۹۵۵
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۴ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۷ - 13 September 2018
«علی عابدی» کارگردان و نویسنده تئاتر مطرح کرد:
علی عابدی
تیولا گونه‌ای از عروس دریایی که به مرگ طبیعی هرگز نمی‌میرد؛ اما او در این نمایش در جنگ تسلیم می‌شود و حالا به مرگ می‌رسد. نمایشنامه این اثر در سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر برگزیده جایزه اثر حرفه‌ای این جشنواره شده بود. اینروزها این نمایش با استقبال مخاطبان در تماشاخانه تازه تأسیس مهرگان به روی صحنه رفته است. به همین بهانه گفت‌وگویی با «علی عابدی» نویسنده و کارگردان این اثر داشته‌ایم:

خلق جهان ویژه و تخیلی تیولا، چگونه آغاز شد و به اجرایی روی صحنه رسید؟
شکل‌گیری و به‌وجود آمدن ایدهٔ تیولا در ذهن من به آثار قبلی خودم؛ این خونه به‌هم ریخته است؛ خرمگس؛ هر چی آدم بود، بازمی‌گردد که به نوعی تیولا ادامهٔ آن نوع نگاه به مقولهٔ جنگ و مسئلهٔ انسان معاصری است‌که در جهانی قرار دارد که پیرامون آن مسئلهٔ جنگ جاری بوده و جنگ یکی از عناصر مهم زندگی انسان معاصر کنونی است. تیولا نیز نشأت گرفته از این دغدغه است. شکل‌گیری تیولا در واقع ادامه‌روی آثار قبلی من است‌که در مورد این فضا دغدغه داشته و دارم. شاید ماهیت این اثر با آثار قبلی من تفاوت چندانی نداشته باشد. البته به لحاظ شخصیت‌پردازی و ایده، فضای کمی متفاوت‌تری را در تیولا شاهد هستیم.

شباهت‌هایی میان اثر موفق قبلی شما «خرمگس» که در سالن قشقایی به صحنه رفت با تیولا وجود دارد، آیا این کار را ادامهٔ همان اجرا می‌دانید؟
این کار را صرفاً ادامهٔ «خرمگس» نمی‌دانم. این کار را در ادامهٔ مجموعه آثاری که قبلاً اجرا رفته‌ام، می‌دانم. البته «خرمگس» نیز شامل همان مجموعه می‌شود. قبلاً نیز اشاره کردم که تیولا با ایده و شخصیت‌پردازی دیگری خلق شده است. در واقع جهان ذهنی من همان جهان «خرمگس» است ولی کاراکترها رنگ و بوی عمیق‌تری پیدا کرده‌اند. گویا کاراکترها ورز پیدا کرده و عمیق‌تر شده‌اند و نگاهشان به جهان هستی نسبت به فضاهای قبلی کمی متغیرتر شده است. مسئله‌ای که در تیولا مطرح بود در حقیقت بحث جاودانگی و نامیرایی تیولا است‌که به‌نوعی شاید نامیرایی و جاودانگی جنگ را نیز تداعی می‌کند. تیولا نماد و نمایندهٔ جنگی است‌که ما همچنان می‌بینیم و در آن شریک هستیم.

واکنش مخاطب را با جهان‌بینی پیچیده و متفاوت آثارتان چگونه می‌بینید؟
خوشبختانه مخاطبین این‌گونه آثار، تماشاگران خاص تئاتر هستند که دنبال‌کنندهٔ این ماجرا هستند و با افراد دنبال‌کنندهٔ تئاتر به عنوان سرگرمی، امضا گرفتن از سلبریتی‌ها و... متفاوت هستند. طبیعتاً این تیپ از تماشاگران سراغ آثاری چون تیولا نمی‌آیند و اگر نیز بیایند با جهانی که در این‌گونه آثار وضع شده است احتمالاً هم‌سو نخواهند شد. به این جهت‌که زاویهٔ دید این افراد با زاویه دید علاقمندان واقعی تئاتر متفاوت است. از نظر من افرادی‌که بینندهٔ تئاتر هستند با این‌گونه کارها همراه می‌شوند و تا به‌حال خوشبختانه بازتابی مثبت دیده‌ام و احساس می‌کنم که توانسته‌اند با جهانی‌که در تیولا ساخته شده، ارتباط برقرار کنند.

رفتار مدیران سالن‌های خصوصی را در برخورد با مؤلفین، کارگردان‌ها و هنرمندانی که به هر دلیلی در صف سالن‌های دولتی انتظار نکشیده‌اند و به سمت اجارهٔ سالن‌های خصوصی آمده‌اند، چگونه می‌بینید؟ آیا در این شرایط به کیفیت آثار توجه می‌کنند؟
از نظر بنده سالن‌های خصوصی هم‌زمان دارای مدیرانی با دغدغه یا بی‌دغدغهٔ تئاتر اداره می‌شود. افرادی که دغدغهٔ تئاتر ندارند و در این جریان نیستند طبیعتاً قادر نیستند تا شرایط اقتصادی یک گروه تئاتری را درک کنند و بنابر این همراهی نیز نخواهند داشت. البته همان‌طور که اشاره کردم دوستانی هستند که خود نیز دستی بر آتش داشته و در تئاتر فعالیت می‌کنند. این افراد با گروه‌های تئاتری همراه شده و سعی دارند که در حد بضاعت، امکاناتی را نیز در اختیار این گروه‌ها می‌گذارند. به عنوان مثال سالن مهرگان که ما نیز در این مکان اجرا می‌رویم، با گروه ما همراه شده و تمام امکانات را در اختیارمان گذاشتند و به لحاظ مالی و اقتصادی نیز یاری کرده و اسپانسر جذب کردند و جدای از این مورد در بخش گیشه نیز با ما کف فروش حساب نکردند و شرایط گروه و بازیگران را سنجیده و در سود و ضرر مشارکت کردند. کمتر سالنی پیدا می‌شود که باب گفتگو را از این حیث باز کند و اکثر سالن‌هایی‌که سراغ دارم ابداً به بحث گروه، کَست و حتی جنس کار و کیفیت تئاتر، بی‌اهمیت هستند و تنها ماجرای اجاره دادن مکان را اولویت قرار می‌دهند.

 آیا روند رو به رشد تئاتر خصوصی را برای تئاتر مؤثر می‌دانید یا بیشتر نگاه انتقادی به آن دارید؟
روند روبه‌رشد تئاتر خصوصی را تا حدودی مؤثر می‌دانم نه فراتر از آن. در حقیقت تا جایی‌که تئاتر خصوصی واقعاً توانسته به جریان اجرایی تئاتر کمک کند. جریانی‌که طبیعتاً سالن‌های دولتی و تعداد این سالن‌ها پاسخ‌گوی علاقمندان تئاتر و افراد مشتاق کارگردانی، نیست. امکانات بسیار کم و ناچیز است و سال‌هاست که چیزی به تئاتر اضافه نکرده‌ایم و فکر می‌کنم با توجه به این‌که تئاترهای خصوصی به این جریان وارد شده و مکان‌های خصوصی را معرفی کرده‌اند، هم‌اکنون دولت و حامیان تئاتر دیگر امکاناتی به تئاتر اضافه نخواهند کرد و از نظر من دیگر دولت به‌طور کل عقب‌نشینی خواهد کرد. طبیعتاً دغدغهٔ ساخت سالن تئاتر نیز وجود نخواهد داشت. با این وجود در مواردی نیز حضور این تئاترهای خصوصی را مؤثر می‌دانم به این جهت‌که کمکی کرده است تا بسیاری از کارگردان‌ها پشت در بسته نمانند و بتوانند هر سال تئاتری را به روی صحنه ببرند و حتی بیشتر از یک کار در طول یک سال اجرا کنند. بحثی‌که وجود دارد این است‌که تئاتر خصوصی تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا هر مکان و نقطه‌ای را با هر امکاناتی را صرفاً می‌توان سالن تئاتر معرفی کرد و آیا سالن‌هایی‌که مجوز دارند، همگی شایسته و بایستهٔ اجرای تئاتر هستند؟ و به لحاظ فنی و تکنیکی آیا بررسی شده‌اند؟ آیا صلاحیت اجرای تئاتر در آن مکان از سوی مراکز معتبری که بانیان تئاتر هستند، تأیید شده است؟ چرا بایستی به این سادگی و با تصور افتتاح یک رستوران چنین امری با این میزان اهمیت، صورت گیرد؟ البته تعدادی از سالن‌هایی‌که به مجموعه‌های تئاتر اضافه شده‌اند دارای امکانات هستند و توانسته‌اند شرایط مطلوبی را برای کارگردان محیا کنند ولی ماجرا این است‌که بسیاری از دوستان تئاتر خصوصی نگاهی اقتصادی داشته و سرمایهٔ خویش را با توجه به جوابدهی اقتصادی این عرصه به سمت کار تئاتر سوق داده‌اند؛ و صرفاً نگاه مادی به این مسئله دارند. البته در تئاتر خصوصی هستند افرادی که واقعاً دغدغهٔ صرفاً اقتصادی نداشته و کمی خود را با افراد و شرایط تئاتر همراه کرده‌اند و جدا از این‌که مسئلهٔ اقتصاد تئاتر، گروه‌ها و اقتصاد سالن نیز بسیار مهم است، به این جریان کمک کرده‌اند و نگاه کاسب‌کارانه نداشته‌اند. من نیز فکر می‌کنم این‌گونه نگاه در تئاتر خصوصی بیشتر دیده می‌شود.

آیا در فضای تئاتر هم مشابه سینما جریاناتی مافیایی وجود دارند که باعث شوند کاری نسبت به دیگر کارهای روی صحنه بیشتر دیده شود یا که مهجور بماند؟
 نمی‌توان گفت‌که این مسئله وجود ندارد و این گروه‌ها، شبکه‌ها و دسته‌ها که تعداد اندکی نیز هستند، صرفاً نگاه اقتصادی به تئاتر دارند و کیفیت، شان و ارزش نهانی تئاتر را در نظر نمی‌گیرند. بعضاً برخی از بازیگران سلبریتی عزیز از سالنی به سالن دیگر مراجعه می‌کنند و در اختیار چند گروه نیز بیشتر نیستند؛ که طبیعتاً گروه‌هایی چون ما قادر نخواهند بود که سمت این افراد رفته و با شرایط ایشان کار کنند.

با توجه به این‌که شما مدتی هم در شهرستان مشغول به فعالیت در تئاتر بوده‌اید، وضعیت تئاتر در شهرستان‌ها را نسبت به تهران چطور بررسی می‌کنید؟ آیا رشد و پیشرفت قابل توجهی داشته‌اند؟
من فکر می‌کنم نسبت به دورانی‌که در شهرستان کار می‌کردم در حال حاضر تئاتر شهرستان بسیار رشد کرده و از فضای راکد سابق دور شده‌اند و برخی از شهرستان‌ها حتی از تئاتر تهران نیز پیشی گرفته‌اند. این مورد را در جشنواره‌های فجر شاهد بوده‌ایم. با تلاش خودجوش و بدون حمایت دولتی پیشرفت بسیاری در تئاتر شهرستان‌ها شاهد هستیم. صرفاً دولت از این مورد به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده کرده است؛ و امکانات مناسبی را در اختیار این افراد قرار نداده است. تئاتر شهرستان کاملاً به‌صورت خودجوش جایگاه و سطح کاری خود در این عرصه را ارتقا داده است.

فکر می‌کنید استقبال از کارهایی‌که سلبریتی‌های سینمایی در آن حضور دارند به دلیل صرفاً مواجهه با چهره‌ها است یا مخاطب از این طریق در پی کیفیت بالاتر آثار می‌گردد؟
کسانی‌که دنبال‌رو تئاتر هستند به دو دسته تقسیم می‌شوند. دسته‌ای‌که دنبال چهره‌ها هستند. در واقع چهره‌های محبوبشان را بواسطهٔ تئاتر که عنصر زنده‌ای است از نزدیک می‌بینند و به‌طبع مشتاق امضا و عکس گرفتن با این اشخاص هستند. این دوستان شاید در ابتدا دنبال کیفیت آثار بواسطهٔ این چهره‌ها هستند ولی وقتی بار اول مواجه می‌شوند، آثار کیفی را در چهرهٔ محبوبشان نیافته و بار دوم یا به سمت تئاتر گرایش یافته یا کلاً قید تئاتر را می‌زنند؛ و به دیدن سلبریتی‌ها از تلویزیون و سینما قناعت می‌کنند. دستهٔ دوم افرادی هستند که تئاتر را دوست دارند و در حقیقت دغدغهٔ این هنر را دارند. این افراد در طی سال‌ها دیگر گروه‌ها و کارگردان‌ها را شناخته‌اند و بر اساس این شناخت دست به انتخاب می‌زنند.

وضعیت رکود اقتصادی که در جامعه شاهدش هستیم، چه اندازه بر جامعهٔ تئاتری تأثیر گذاشته است؟
طبیعتاً رکود اقتصادی بی‌تأثیر نیست و این شرایط نه در تئاتر بلکه در تمام رشته‌های هنری، اقتصاد خانواده و... تأثیر مستقیم گذاشته است. البته در شرایط اقتصادی همیشه نوک پیکان سمت هنر بوده است و در حقیقت اولین موردی که یک خانواده در این شرایط حذف خواهند کرد، تماشای تئاتر یا سینما و عدم حضور در سالن‌های فرهنگی، هنری و کنسرت‌های مختلف است چرا که این موارد را می‌توان حذف کرد اما خورد و خوراک و هزینهٔ زندگی روزمره را خیر.

در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید.
ممنونم از وقتی که گذاشتید و این‌که شما نیز به‌نوعی به جریان تئاتری که صرفاً سلبرتی و چهره ندارد کمک می‌کنید.

شماره 63 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر:
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار
پربازدیدترین ها