برخی افزایش فشارها و مشکلات متعدد برای آحاد و اقشار مختلف جامعه و گروهی سرخوردگی مردم از تحقق وعده و شعارهای اعلانی در صحنههای مشارکت خیز سیاسی را عامل سردی و کرختی موجود میدانند.
آیت ماندگار- جهانگیر مصلی: افزایش فشارهای اقتصادی و تنگناهای معیشتی، انعکاس آسیبهای مدنی، اوضاع نامطلوب و رخدادهای نگران کننده در شبکههای اجتماعی، رسوب مطالبات سیاسی سالیان گذشته، بروز اعتراضات کارگری و نارسایی واحدهای تولیدی و خدماتی در تأمین مایحتاج ادامه کار و پرداخت دستمزدها، پیامد چالشهای اقلیمی از جمله اعتراض کشاورزان خواهان حق آبه مناطق مرکزی و ساکنان نواحی ریزگردخیز غرب و جنوب غربی کشور در کنار تحولات نسلی که نیازها و خواستههایی گسترده را در زمینه سبک زندگی متفاوت با هنجارهای پیشینی، سنتی و حاکمیتی به وجود آورده سبب شده تا بسیاری از نخبگان سیاسی چشم اندازهای پیش روی جامعه را با نگرانی بنگرند.
در کنار مؤلفههایی که از آن یاد شد، عوامل مختلف داخلی و خارجی که تشریح آن فرصتی مجزا را میطلبد، دست به دست هم داد تا پویایی، امید و سرزندگی که طی سالهای اخیر و به ویژه در برهههای انتخاباتی خرداد ۹۲، اسفند ۹۴ و اردیبهشت ۹۶ شاهد بودیم رو به سردی نهد.
در این میان، برخی افزایش فشارها و مشکلات متعدد برای آحاد و اقشار مختلف جامعه و گروهی سرخوردگی مردم از تحقق وعده و شعارهای اعلانی در صحنههای مشارکت خیز سیاسی را عامل سردی و کرختی موجود میدانند. در این میان برخی ناظران از بروز نوعی ناخرسندی و اعتراض نهادین در جامعه سخن می گویند که بر اثر این دو عامل گسترش یافته و افزون بر آن افشای فسادهای خرد و کلان اقتصادی و ناکارآمدی برخی نهادها آن را عمیقتر میکند.
این شرایط سبب شده تا جریانهای سیاسی، نگرانی خود از آینده و چگونگی جلب اعتماد و کسب آرای مردم را آشکار ساخته و چند و چون ارتباط گیری مجدد با مردم و ترغیب آنان به حضور تعیین کننده پای صندوقهای رأی را به شکلی جدی مورد توجه قرار دهند.
در همین پیوند، طیفهایی از اصولگرایان چاره را در ایجاد تشکلهای جدید و طرح شعارهایی نو، معطوف به نیازهای مردم و غالباً انتقادی میجویند. اوضاع کنونی گویا اصلاح طلبان را به شکلی عمقیتر نگران ساخته تا جایی که برخی چهرههای کلیدی و پرسابقه اصلاح طلب گزینه عبور از خود برای تداوم اندیشه اصلاحات را مطرح ساختهاند.
طرح شعارهایی مبنی بر پایان ماجرای اصلاح طلب - اصولگرا در اعتراضات دی ماه پارسال، چالشهای پیش روی جریانهای سنتی عرصه سیاست ایران را برجستهتر از قبل ساخت و اکنون اوضاع به گونهای است که برخی در قامت کارشناس و در صدا و سیما از مردم درخواست میکنند که دیگر «گول اصلاح طلب و اصولگرا را نخورند»
در این میان برخی گویا در محیطی کاملاً مجزا از جامعه و خلائی خودساخته، با جدیت، برآمدن از صندوقهای رأی را هدفگذاری کردهاند. این در حالی است که مناسبات موجود میان طیف موسوم به «دلواپس»، «تندرو»، «اقتدارگرا» و ... با کانونهای قدرت و ثروت، در مقایسه با رقبا نیاز چندانی را برای دستیابی آنان به مناصب انتخابی ایجاد نمیکند.
با این حال، این جریان از یک انتخابات تا انتخابات بعدی همه امکانات خود را بسیج کرده و سیاستگذاری و موضع گیریهای خود را به شکلی سامان میدهد که گویا همه چیز در رقابت بر سر قدرت خلاصه شده و تنها با قرار گرفتن نخبگان این جریان در مناصب و مصادر قرار است گره از هر کار فروبستهای گشوده شود.
مهمترین شاخصه این جریان سیاسی رویکرد سلبی است که باعث شد بخش عمده توان رسانهای، تبلیغاتی و عملیاتی آن صرف تخریب رقیبان بالفعل و بالقوه شود. علاوه بر اینکه این طیف به شکلی مزمن با محدودیتهای کمتری به لحاظ تأیید صلاحیت نامزدها و بهره گیری از انواع تریبونها در مقایسه با رقبا برخوردار بودهاند.
شماره 71 دوهفته نامه آیت ماندگار