آیت ماندگار- اجازه دهید ابتدا نگاهی بیاندازیم به 50 ثانیه از سخنان آقای حسن روحانی که سال 92 در فیلم تبلیعاتی خود از تلویزیون پخش کردند و امروز در فضای مجازی دست به دست میشود. ایشان در بخشی از فیلم تبلیغاتی خود و در نقد دولت احمدینژاد می گویند: «مگر در دنیای امروز، اقتصاد دستوری هم معنا و مفهومی دارد؟ و مگر میتوان در یک شعار، در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که نرخ دلار (از 3500 تومان) باید به 700 تومان تقلیل پیدا کند و بعد از چندماه دلار به چندبرابر قیمت افزایش یابد. مشکل کجاست؟ مشکل در عدممشورت، مشکل خودشیفتگی، مشکل عدماستفاده از ابزار علمی برای اداره کشور، مشکل بیثباتیها...»
غرق رویای 92 در کابوس 99
آقای روحانی که اقتصاد دستوری و دلار 3500 تومانی را حاصل خودشیفتگی و عدممشورت و کار علمی در دولت احمدینژاد میدانست، امروز در حالی که 9 ماه دیگر باید انتخابات ریاستجمهوری را برگزار کند، لطفاً پاسخ دهند دلار 24 هزار تومان و سکه 11 میلیون تومان و پراید 100 میلیونی و تورم افسار پاره کرده و وضعیت اقتصادی که دستوریتر از هر زمان دیگری است، نتیجه بهکار بردن کدام ابزار دقیق علمی و مشورتها و فرمولهای سیاسی و اقتصادی در اداره کشور است؟
اگر پاسخ، تحریمهاست باید گفت در زمان احمدینژاد تحریمها نه فقط از طرف آمریکا، بلکه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود داشت و برجامی هم در کار نبود.
سقوط 700 درصدی ارزش پول ملی نسبت به سال 92 که آقای روحانی بر سر کار آمدهاند ناشی از چیست؟ معنی این جمله برای مردمی که در جامعه زندگی میکنند این است که ارزش دارایی و سرمایه و قدرت خریدشان نسبت به سال 92 به یک هفتم کاهش پیدا کرده است. پاسخگوی این ضرر بزرگ مردم را دولت چگونه میدهد؟ جالب است که دولت وضعیت موجود را بهروی خود هم نمیآورد!
نتیجه عملکرد اصلاحطلبان و میانهروها در هفت سال اخیر در دولت و مجلس، معجزه دلار 24 هزار تومانی و سکه بالای 11 میلیون و بیکاری و فقر و بدبختی و افزایش جرم و سرقت و زورگیری حاصل از کرونایی که دولت توان حمایت از بخشهای آسیبدیده را بهطور جدی جز وامهای یک الی دو میلیونی آن هم به بعضیها را ندارد و وزیر بهداشت که خبر از ناآرامیهای آینده در این مورد میدهد، است.
دولتی که اصلاحطلبان و میانهروها بر سر کار آوردند کارش بهجایی رسیده که انگشت اتهام بدبختیهای مردم را بهسوی خودشان و دسیسه دشمنان و مخالفان اشاره رفته و خود را بهعنوان مسئول حل دردسرهای مردم در نقش تماشاچی گذاشته است؛ شیوع بیشتر کرونا تقصیر مردم است چون رعایت نمیکنند! سقوط ارزش پول ملی و تورم افسار پاره کرده عملیات روانی و کار دشمن است! برای پایینآمدن قیمتها، مردم نخرند! هرکس آمار یا گزارشی مستقل از بحران کرونا و یا نقد و سئوال از بورس داشته باشد، مخل امنیت کشور است!
گویی خواب و کابوس میبینیم! یک ملتی اراده کردند که آقای روحانی را به ریاستجمهوری برسانند که چنین سخنانی از میکروفن دولت شنیده نشود و با این وضعیت و چنین رفتار و گفتاری و برخوردی از دولت روبرو نشوند و اکنون چیزهایی میبینند و میشنوند که بیشتر شبیه به کابوس است تا واقعیت! کل این وضعیت به گل نشسته مردم از گرانی و سیاست داخلی و خارجی و فساد و... تقصیر مردم و دشمن است!
سئوالی که در این بین پیش میآید این است که شما بهعنوان دولت احیاناً چهکاره هستید؟ وزرای اقتصاد، صمت و رییس بانک مرکزی شما چهکارهاند؟ اگر شما در جایگاه دولت هیچ کارهاید یا به قول بزرگ اصلاحات تنها تدارکاتچی هستید و بههر دلیلی نمیتوانید کاری کنید و با تصمیمات و دستورات هر روزه فقط وضع را بدتر میکنید، بیش از یکسال است که این سئوال از دولت محترم پرسیده میشود که چرا کنار نمیروید؟ هیچ اجباری برای ماندن دولتی که نمیتواند وزنهای را بلند کند، نیست و در سابقه و تاریخ سیاسی این کشور از زمانی که ارگانی بهنام دولت از زمان صدور فرمان مشروطیت پدید آمده بارها شاهد استعفاء یا عزل رییس دولت بودهایم و این چیز عجیب و غریبی نیست و لزوماً هر رییس دولتی که استعفاء دهد یا عزل شود مثل هویدا یا بنیصدر نخواهد شد. مهندس بازرگان هم در دولت موقت وقتی دید نمیشود و نمیتواند (حال بههر دلیل) استعفاء کرد و کنار رفت.
در حالی که به گفته خود دولت فقط هزینه پیشگیری از کرونا بیش از یک میلیون تومان در ماه به هزینههای خانوادهها افزوده در حالی که درآمدهایشان اکثراً کاهش یافته دولت طوری در مسله کرونا همه چیز را به گردن رعایتنکردن مردم انداخته گویا این هزینه یک میلیون تومانی را به هر خانواده پرداخت میکند، ولی آنها بهجای خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده آن را در پیکنیک خرج میکنند! گویی در مسائل دیگری که مردم باید رعایت کنند و نیاز به قانون و اجرای آن هست مثل پرداخت خلافی و عوارض خودرو و قبوض آب و برق و گاز و تلفن و مالیات، دولت هیچ فشاری نمیآورد و اعمال قانونی نمیکند که مردم رعایت کنند و فقط از مردم خواهش میکند که رعایت و پرداخت کنند!
آقای روحانی جوری بر کنارهگیری نکردن تا روز آخر پافشاری دارند (در حالی که در شرایطی گیر کردند که نمیشود و نمیتوانند سروسامانی به اوضاع دهند) گویا با این وضعیت آن هم در سال پایانی دولتشان، با وقوع معجزهای، انتظار دارند سرنوشتی بهتر از خاتمی و احمدینژاد پس از پایان ریاستجمهوریشان قسمتشان شود. اما آیا ممکن است دلیل دیگری وجود داشته باشد که آخرین شانس دولت در سال پایانیاش باشد؟
آخرین بلیط شانس در آخرین سال
احتمال اینکه دولت آخرین بلیط شانس خود در سال پایانیاش را بر روی شکست ترامپ و پیروزی نامزد دموکرات ریاستجمهوری آمریکا یعنی جو بایدن گذاشته باشد کم نیست. اگر بایدن در انتخابات، ترامپ را شکست دهد بعید نیست که با همراهی کنگره در دست دموکراتها با بازگشت به برجام و لغو احتمالی برخی تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا و از سرگیری مذاکرات در چهارچوب 1+5 تغییر و تحولهای سریعی در سال پایانی دولت بهوجود آید. این نکته را روحانی بارها در سخنانش ذکر کرده که اگر آمریکا به برجام بازگردد و تحریمهای یکجانبهاش را لغو کند ما آماده گفتوگو هستیم. اما حتی اگر این اتفاق هم رخ دهد چیزی به سرمایه اصلاحطلبان و میانهروها باز نمیگردد، زیرا مدیریت و سیاست داخلی فشل آنان که حرمت رایدهندگان و سرمایه عظیمخواهان اصلاحات را نابود کرده است با رفتن ترامپ و آمدن بایدن درست نمیشود. فسادهای مالی اطرافیان و وابستگان و اقوام وزرا و وکلا و چهرههای اصلاحطلب و میانهرو هم از اثرات تحریمها و زیر سر ترامپ است؟
شعار اصلاحطلبی شیفتگان قدرت
اگر به آنچه در ابتدای این نوشته از فیلم تبلیغاتی آقای روحانی برگردیم، حتی اگر به مناظرات تلویزیونی سال 96 و سخنان آقایان روحانی و جهانگیری نگاه کنیم، مردم رایدهنده به روحانی در آن دوقطبی بزرگ سال 96 واقعاً فکر میکردند کلید آقای روحانی حلال مشکلات داخلی و خارجی و ادامهدهنده راه اصلاحات بر زمین مانده گذشته خواهد بود. مردمی که خواستهای خود را در کمپینهای انتخاباتی آقای روحانی یک صدا، رسا، واضح و شفاف فریاد میزدنند و آقای روحانی به آنها دست تکان میداد، همه آن مطالبات که بر زمین ماند هیچ، وضعیت بدتر هم شد. این دولت و مجلس دهم که بزرگترین سرخوردگی را بخش عظیم اصلاحطلب و تحولخواه جامعه در 40 سال اخیر بهوجود آوردند با حمایت مستقیم همه اصلاحطلبان و میانهروها و بزرگان آنان برسرکار آمدند. اگر حمایت چهرههای شاخص اصلاحطلب و میانهرو از آقای روحانی و نمایندگان مجلس دهم نبود، هیچکدام به قدرت نمیرسیدند. همه این آقایان و جبههها و تشکلها و چهرهها چه آنان که هستند و چه آنان که درگذشتند در بهوجود آمدن این وضعیت دخیل و مقصرند، زیرا آن زمان که دیدند این دولت و مجلس آن چیزی نیست که وعده داده بودند باید از قطار آن پیاده شده و دست از حمایت آن میکشیدند، از آن اعلام برائت میکردند و از مردم عذر میخواستند. و این کاری است که هنوز هم نمیکنند و این یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم شیفتگی به قدرت صندلی است که کمتر از نیمروز از عمر آن نمانده است.
به نقل از آقای جهانگیری گفته شده که ایشان نامزد ریاستجمهوری 1400 خواهند بود. ایشان بهعنوان چهرهای شاخص از اصلاحطلبان در این دولت و بهعنوان معاون اول رییسجمهور، با آن همه آتش تند حملات و افشاگری در سال 96 بر روی آنتن زنده تلویزیون به کاندیداهای اصولگرا، امروز نامه فدایتان شوم برایشان مینویسند که تمام ادعاهایشان در سال 96 را زیر سوال ببرند. چرا برای حفظ اصالت اصلاحطلبی و اثبات صدق ادعاهاشان در مناظرات سال 96 استعفاء ندادند و از قطار دولت پیاده نشدند؟ چه کردند که میخواهند با تکیه بر آن بیایند رای مردم را برای ریاستجمهوری بگیرند؟
اگر ما نبودیم وضع بدتر میشد!
خندهدارترین استدلال اهالی دولت و حامیانشان که امروز برای مردم رایدهنده به آنان از گریه غمانگیزتر است و زیر بار نابودگر فشار همهجانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بحران کرونا، کارشان از گریه گذشته است و بدان میخندند، ادامه سیاست کلان و قدیمی اصلاحطلبان بر بد و بدتر است که اگر ما بد هستیم جناح مقابل ما بدتر است، پس اگر ما نبودیم اوضاع از این هم بدتر میشد!
در جواب این سخنان اول باید گفت که در نزد مردم کل این استراتژی اصلاحطلبان که ما بد هستیم و اصولگرایان بدتر و مردم چارهای جز انتخاب ما ندارید به کل از بین رفته است و مردم دیگر نمیخواهند انتخاب بد کنند.
مطلب دوم اینکه این آقایان به چیزی استناد میکنند که وجود ندارد و اتفاق نیفتاده! شما مگر پیشگویی بلدید؟ از کجا معلوم که بدتر از این میشد؟ مردم شما را انتخاب کردند که اینطور نشود حالا مدعی هستید که خدا را شکر کنید اگر ما نبودیم وضع بدتر میشد؟ شما مسئولیت کار خود را بپذیرید اینکه دیگران بودند چه میشد را به اهالی علوم غریبه واگذارید و مسئولیت آنچه بهبار آوردید را گردن بگیرید.
مگر در برابر این همه گرفتاری که مردم با آن دست به گریباناند شما چه میکنید که اگر طیف مقابل جای شما بود قرار بود انجام ندهد؟
کمر مردم زیر بار اقتصاد دستوری شما و سقوط آزاد ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی که شما آن را عملیات روانی میدانید در حال شکستن است. شما در حال چه کاری هستید بهجز سخنرانی و گفتن اینکه اینها کار دشمن است تقصیر ما نیست؟ حداقل مردم را هم محرم نمیدانید که به رایدهندگان خود پاسخ دهید و واقعیتها در ناتوانیهایتان را بگویید. وقتی هم که این سوالات مطرح میشود مشاوران و اطرافیان محترم رییسجمهور، پرسشگران را متهم به دشمنی، پی ریزی فتنه علیه دولت، عامل دشمن خارجی و دسیسه برای براندازی دولت میکنند!
متاسفانه این آقایان گویا در جریان نیستند با این ویرانهای از اقتصاد از هم گسسته، تورم افسار گسیختهای که خیل زیادی از مردم را در اجارهخانه و نان شب محتاج کرده، دیگر تلفن همراه و چه و چه که قیمت آنان در بازار صد تا هزار برابر شده بماند، و لطمهای که به اعتماد و اطمینان مردم به دولت خورد و مردم حرفشان را دیگر باور ندارند و از سوی دیگر دولتی که آفتاب لب بام است و 9 ماه به انتخابات جانشیناش باقی مانده نیازی به دسیسه برای براندازی ندارد! این دولت خود فروپاشیده و کارش از اکنون تمام است.
این دولت و اصلاحطلبان و میانهروهای حامی ایشان با آن مجلس دهم که باعث سرافکندگی اصلاحطلبی بود آنقدر کارشان خراب گشته که با آن پشتوانه تاریخی رای 24 میلیونی روحانی، امروز با یک وزش باد مجلس اصولگرایی که تنها نماینده 42 درصد و اقلیت جامعه واجد شرایط رایدهنده کشور است میتواند معزول شود و هیچ اتفاقی هم نمیافتد که احتمالاً عدهای شادیکنان به خیابان خواهند آمد نه اعتراض و حمایت از دولت معزول!