آیت ماندگار- یکی از مباحث مهم و مورد نیاز در شرایط امروز جامعه ما، لزوم پرداختن به بحث سلامت روان و آرامش روحی است. در شرایطی که مشکلات اقتصادی، تورم و تحریمها ثبات پولی و مالی را دستخوش نوسان ساخته و قیمت کالاها را -بهویژه در شهرهای بزرگ- تا چندبرابر افزایش داده، گسترش مشکلات روانی و مصادیق آن همچون خشونت و افسردگی، از دید جامعهشناسان و روانشناسان قابل پیشبینی است. این سخن بهدین معنا است که شرایط اجتماعی از زندگی فردی و روانی افرادی که در اجتماع زندگی میکنند جدا نبوده، و در صورت بروز و تداوم مشکلات و مضیقههای اجتماعی، نمیتوان انتظار افرادی سالم از منظر فردی و روانی را داشت.
ویژگیهای روانی و فردی افراد را زمانی میتوان محدود و مشخص به روانشناسی و در سطح تحلیل خرد ارزیابی کرد که این میزان در ابعادی کوچک بوده و یک اقلیت را در بر بگیرد؛ اما زمانی که مشکلات تسری یافته و وجههای کلان مییابند، یعنی اکثریتی از انسانها را درگیر خود میسازند، این موضوع علاوه بر نگاهی در قالب روانشناسی اجتماعی یا جامعهشناسی روانی، نیاز به فوریت و اولویتی در بررسیهای تخصصی دارد.
سخن از خشونت و افسردگی در جامعه ایران، بهواسطه آمارهایی که دائماً در باب بحرانی بودن بحث سلامت روان در جامعه منتشر میشوند، یکی از مهمترین مواردی است که تاکنون صاحبنظران و مسئولان متعددی بر آن صحه گذارده و در باب آن هشدار دادهاند؛ چنانچه رییس سازمان نظام پزشکی، افسردگی را شایعترین معضل امروز جامعه ایران دانسته و از دولت تقاضای تخصیص یارانههایی در باب درمان و بهبود سلامت روان را داشته است.
در تازهترین رویکرد در این باره، سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صحبت از بسیج ملی آمایش بیماریهای اعصاب و روان در سطح کشور کرده و گفته بود: از برنامههای پیشروی ما، بحث سلامت روان جامعه است که آمایش آن به شیوه بسیج ملی و با همان شیوه که پیشتر آمایش فشار خون عمومی صورت گرفت، قرار دارد. آمایش سلامت روان جامعه و ادغام این آمایش به شیوه یک شبکه در نظام سلامت کشور برنامه مشخص و تعبیه شدهای است که پس از پرداخت در زمان آتی به استحضار مردم خواهد رسید. طرح سلامت روان جامعه محدود به بیماری خاصی از مجموعه بیماریهای اعصاب و روان نیست و رویکرد وزارت بهداشت، نگاه جامع به بهداشت روان جامعه بوده و بحث ما این است که بهداشت روان جامعه نیاز به تلطیف و تعدیل دارد. این بهداشت روان ابعاد گستردهای دارد. خشونت متبلور در جامعه، بهم ریختگیهای روحی و روانی متظاهر و افسردگی که مسبب رنجش مردم هستند، نیاز به همت و همیاری عمومی دارد تا با تلطیف فضاهای اجتماعی و تعدیل رفتارهای اجتماعی مرتفع شوند.
بر این اساس لازم به ذکر است که تردیدی در ارتباط با بحرانی بودن وضعیت سلامت روان در جامعه وجود نداشته و آنچه محل تضاد و عدمتفاهم است، شیوه مقابله و برخورد با این داستان است. از سوی دیگر توجه به این نکته ضروری است که سلامت روان را بهدلیل ابعاد ناشناخته و متفاوت روان آدمی نسبت به جسم، لزوماً نمیتوان به شیوههایی پزشکی مرسوم و روشهایی چون آمایش فشار خون مورد بررسی و درمان قرار داد. بر این اساس باید در انتظار نشست تا راهکارهایی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در عمل به کار میگیرند را مورد مداقه و قضاوت قرار داد.
تلطیف روان، بدون توجه به نیازهای اولیه غیرممکن است
عطاا... محمدی، روانشناس و مشاور در رابطه با صحبتهای اخیر وزیر بهداشت و نیاز جامعه به تلطیف فضای روانی در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: اولین زمینههای آرامش روانی در جامعه، داشتن رفتارهای سازگارانه و مهربانانه است و تلطیف روانی جامعه منوط به مرتفع شدن این نیازمندیهای اساسی انسان است و تا این نیازها برطرف نشود، این که به دنبال نیازهای مرتبه بالاتر باشیم، شاید کمی خواب و خیال به نظر برسد.
وی افزود: در شرایط فعلی مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بیثبات بودن وضعیت جامعه تامین نیازهای اولیه مردم را با مشکل و دشواری روبرو ساخته و بهخاطر همین مسائل، حتی میزان جرم افزایش پیدا کرده است. یکی از مسائلی که فقر و مشکلات اقتصادی را ایجاد میکند، بهصورت پایهای در مسائل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی است. بههمین دلیل، من بر این عقیده هستم که تلطیف فضای روانی جامعه، بدون توجه به نیازهای اولیه مردم شاید غیرممکن باشد.
روانشناس بازنشسته کانون اصلاح و تربیت و روانشناس فعلی مرکز مشاوره دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر در واکنش به این موضع که در صورت رفع مشکلات اجتماعی، چه راهحل روانشناختیای برای مشکلاتی چون خشونت و افسردگی و تلطیف فضا میتوان برشمرد، تصریح کرد: ما در روانشناسی، نظریه سلسه مراتب نیازها را داریم (نظریه روانشناس آمریکایی آبراهام مزلو) و این واقعیتی است که در سلسه مراتب نیازها، جزو اولین و پایهایترین نیازهای انسانی، احساس امنیت است؛ یعنی بعد از برآورده شدن نیازها و احتیاجات اولیه زیستی، بحث روانی و احساس امنیت آدمها مطرح است؛ وقتی این امنیت برهم بخورد با چه روشی میشود مسائل روانی را تلطیف کرد؟
محمدی خاطرنشان کرد: من فکر نمیکنم تکنیکی در دنیا برای تلطیف فضای روانی جامعه، بدون برقرار کردن مولفههایی اساسی چون امنیت روانی وجود داشته باشد که کشف نکرده باشند. تا جایی که من میدانم چنین روش روانشناختیای بدون برآورده کردن نیازهای اجتماعی امکانپذیر نیست؛ از طرف دیگر حتی ممکن است در برخی مواقع بحرانهای معیشتی و اقتصادی و... جوامع را دچار مشکل سازد.
این روانشناس در ارائه راهحلی برای بهبود این وضعیت اظهار داشت: شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه ممکن است در بهبود و تلطیف روانی کارساز باشند؛ شرایطی از قبیل داشتن آزادیهای دموکراتیک و گفتوگوهای آزاد در مورد مشکلات مردم و حق آزادی بیان اصناف. اگر کارگران، کشاورزان، زحمتکشان و کارمندان هرکدام سازماندهی فکری خودشان را داشته باشند و صحبتها و نیازها و حتی خشم خودشان را به روشی جامعهپسندانه ارائه دهند، بهترین تلطیف حالت روانی مردم خواهد بود؛ اما چون اینها نیست، راهحلی نداریم و اگر هم باشد صرفاً در یک قشر خاص که تمکن مالی دارد، جواب میدهد.
امروز حتی ورزشگاههای عمومی، پولی شده است و مردم اگر بخواهند ورزش کنند تا سلامت جسمیشان باعث افزایش تابآوری روانیشان شود، باید پول بدهند؛ یعنی حتی این امکانات را هم خصوصی کردهاند و مردم بهراحتی قادر به استفاده از امکانات دولتی هم نیستند؛ در این شرایط حتی مدارس بیشتر به سمت خصوصی شدن رفتهاند و خانوادههایی که فرزند دارند باید مقدار زیادی از درآمد سالانه خود را برای هزینههای تحصیلی -که از نظر قانون اساسی باید رایگان باشد- بپردازند. اینها همه مشکلاتی جدی است که روان مردم را آزرده میسازند. در نتیجه من راهی را برای این تلطیف بلد نیستم.
شماره ۸۳ دوهفته نامه آیت ماندگار