بررسی دلایل عدماعتماد افکار عمومی به پاسخگویی مسئولان در مورد شیوع بیماری کرونا
آیت ماندگار- کرونا همچون سراسر جهان به ایران هم آمد با این تفاوت که به همان دلایل سیاسیکاری بیش از اندازه در هر بخش و جریان دولتی، حتی صدای نمایندگان مجلس، فرمانداران و نمایندگان وزیر بهداشت در شهرستانها را هم درآورد. از یک سو، آنها دولت را به پنهانکاری در مورد زمان اعلام رسمی بروز بیماری در کشور متهم میکنند و از سوی دیگر، نحوه مدیریت بحران در جلوگیری سریع و بهموقع از انتشار ویروس در سراسر کشور و آمار رسمی وزارت بهداشت را زیر سئوال میبرند.
در شب انتخابات مجلس، صداوسیما در برنامه 20:30 طی پخش گزارش میدانی از سطح شهر قم نشان میدهد که مردم روال عادی زندگی خود را دارند و همه وجود کرونا را تکذیب میکنند و این حرفها را شایعه میدانند!
نمایندگان شهرهای قم، گیلان، تهران در اظهارنظراتی متفاوت دولت را متهم به اعلام آمار غیرواقعی و مهندسی آمار میکنند. از سوی دیگر در نبود اعتماد عمومی به آمار دولت، مردم به دو دسته تقسیم شدهاند، دسته اولی که تصور میکنند میلیونها نفر مبتلا و هزاران نفر کشته شدهاند و دولت همچون عدمشفافسازی در حوادث آبانماه، آمار را کوچک میکند و دسته دومی که فکر میکنند ماجرا خیلی کوچکتر از آن است که نشان داده میشود و مسئله بزرگ نیست.
اگر به مخالفین و منتقدان دولتها در دیگر کشورها نگاه کنیم حداقل بر سر اعلام آمارهای مبتلایان و کشتهشدگان با دولت حاکم، اختلافنظر ندارند و آمار رسمی را میپذیرند. دموکراتها در آمریکا و اپوزیسیونهای دولتهای مستقر در اروپا و کرهجنوبی و ژاپن و نمایندگان مجالس این کشورها اختلافی بر سر آمار و زمان انتشار آن با دولت مستقر ندارند، اما در ایران اوضاع متفاوت است، چرا؟
رسیدن به دلیل این امر چندان دشوار نیست، حداقل عملکرد دولت مستقر در ایران در سال ۹۸ خود بخشی از جواب سوال است.
رییسجمهور در حالی که جلوی دوربین میخندد میگوید خودش هم از زمان گرانی بنزین بیاطلاع بوده و با وجود گذشت چهار ماه از حوادث دلخراش آبانماه همچنان از انتشار آمار خسارتهای جانی و مالی طفره میرود، در حالی که مردم فشار اقتصادی را محسوس در زندگی احساس میکنند، دولت در زمینه رشد اقتصادی آمار میسازد! مقامات دولتی اعلام میکنند در زمینه مواد ضدعفونیکننده و ماسک در بازار هیچ مشکلی وجود ندارد در حالی که مردم با نبود آن در بازار روبرواند! مردم کدام حرف مدیران را در زندگی خود صحیح و درست لمس کردند که به سخنانشان اعتماد کنند؟ محرم ندانستن مردم در اموری که مربوط به کشوری که صاحبان اصلی آن خودشان هستند، سنگ اول بیاعتمادی است.
در حالی که خود نمایندگان استانها و شهرها اعدادی از فوتشدگان بهدلیل کرونا ارائه میدهند که جمع این اعداد در دو فقره به بیش از ۲۸۸ نفر میرسد، وزارت بهداشت تنها به تکذیب بسنده میکند و بس!
بیاعتمادی مردم به دولت در این زمینه منجر به ایجاد دو دیدگاه فاجعهانگاری و سهلانگاری در بین مردم شده است، زیرا اعتمادی وجود ندارد که مبنی بر واقعیت باشد و این در حالی است که دولت به هیچ منبع و خبرگزاری دیگری اجازه ورود به این قضیه را در جهت راستیآزمایی نمیدهد و بارها نیز از رادیو و تلویزیون تهدید کرده است هرگونه دخالت در این امر با پیگرد قانونی (حال کدام قانون معلوم نیست!) و معادل تشویش اذهان عمومی و با بازداشت مواجه خواهد شد.
مهندسی آمار ساده است
رییسجمهور پیش از انتخابات نگرانی خود از در معرض تهدید بودن جمهوریت کشور و مهندسی انتخابات اعلام کردند در حالی که دولت ایشان خود به نوعی در قضیه کرونا به آمارسازی روی آوردند.
همه متخصصان عفونی و ریه و بالینی، تحقیقات در چین و سازمان بهداشت جهانی عقیده دارند ویروس کرونا بهگونهای واضح دستگاه تنفسی و ریهها را درگیر عفونت میکند که با انجام یک سی تی اسکن از ریهها و شناسایی طرح عفونی درافتاده در آنها بیماری قابل شناسایی است در حالی که وزارت بهداشت تنها مرجع قابل استناد برای برچسبزدن بیماری به فرد را کیت تشخیصی و تست مثبت کرونا اعلام کرده است و این در حالی است که این تست تنها از بیماران نیازمند به بستری یا دم اتاق آی سی یو گرفته میشود! معنی تحتاللفظی این عمل این است که با نپذیرفتن روش تشخیصی بالینی و انجام ندادن گسترده تست کرونا از همه افراد مشکوک، دولت بدش هم نمیآید حتی خودش هم نداند دقیقاً آمار از چه قرار است!
همچنان این شیوه مواجهشدن با قضیه به بیاعتمادی مردم به دولت دامن میزند آن هم در حالی که مدیران میان رده دولتی و پزشکان و متخصصان که در میدان اصلی و عملیاتی مبارزه هستند، در فضای مجازی آمارهایی ارائه میدهند که نشان از این است که این شیوه آماردهی دولت، آمارسازی است.
چرا قرنطینه نه؟
معاون وزیر بهداشت در حالی که سرفه میکند، عرق پیشانی را خشک میکند و آب مینوشد و در حالی که مبتلا به کرونا است میگوید قرنطینه قدیمی است و خود چین هم از کارش راضی نیست و اساساً این کار علمی نیست! و دقیقاً معلوم نیست در همان کنفرانس خبری چند نفر را خودشان مبتلا به کرونا کردند!
این سخنان در حالی عنوان میشود که همه متخصصان همهگیریشناسی عقیده دارند اگر در چین قرنطینه انجام نمیشد، چین اکنون در سراسر کشورش با میلیونها نفر بیمار و آلوده به ویروس روبرو بود!
اکنون ایتالیا هم تمام کشور را رسماً قرنطینه اعلام کرده است. جالب است که این کشورها از روشهای غیرعلمی و منسوخ استفاده میکنند! رییسجمهور قرنطینهسازی را هدف دشمن خواند، بد نیست بدانیم دشمن ایتالیا و دیگر کشورهایی که احیاناً در آینده به این عمل دست خواهند زد کیست؟
دولت اکنون بهطور غیررسمی قرنطینهای نصفه نیمه و دیرهنگام به اجرا گذاشته که هر شهر از ورود افراد غیربومی جلوگیری کند که اجرای آن هم رسمی نیست. نتیجه استفاده نکردن از همین روش قدیمی و به دردنخور از دیدگاه مقامات این شده است که ویروس از کانون اولیه خود یعنی قم به سراسر کشور منتقل شده است و اکنون همه استانها درگیر این مسئلهاند. اصرار مقامات بر انجام ندادن کاری که جواب داده است چه دلیلی دارد؟ یکی از دلایلی که منتقدین در فضای مجازی مطرح میکنند این است که اعلام قرنطینه عمومی و سراسری از سوی دولت، این وظیفه را به دوش دولت میگذارد که خسارات مالی ناشی از آن را برای مردم جبران کند و دولت اکنون چنین توانی ندارد.
همچنان میتوان دید نتیجه عدمشفافیت با مردم ایجاد حدس و گمانهایی است که به عدم صداقت دولت با مردم دامن میزند و نتیجه آن میتواند فاجعهبار باشد.
مدیریت دوگانه، بلاتکلیفی مردم
دولت از یک سو از مردم میخواهد در خانهها بمانند از سوی دیگر تعطیلی رسمی و سراسری بخشهای دولتی و خصوصی را جز مدارس و دانشگاهها اعلام نمیکند و ادارات و شرکتها و بانکها و بازار به کار خود ادامه میدهند. در این وضعیت مردم چگونه باید در خانه بمانند؟ بعید به نظر میرسد که توان تحلیل مدیران به این نرسد که وقتی ادارات و شرکتها و بازار و... باز هستند و در پایان سال مردم با باز بودن این مراکز بهدنبال کارهایشان باید به بیرون بروند چگونه در خانه بمانند؟ وقتی شب جادهای بسته و صبح باز میشود معلوم است که تصمیمگیریها مرکز واحدی ندارد. چرا دولت فکر میکند که تنها درخواست از مردم جوابگوی قرنطینه خودخواسته خواهد بود؟ در بهترین شرایط از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور، ۳۰ میلیون نفر به درخواست دولت لبیک میگویند، اما بقیه بهدنبال کار خود میروند.
استدلال کنترل انتشار، ۲ با ۲ ۵ تا!
در حالی که تمام مردم آزادانه در سراسر کشور چرخیدهاند و از زمان اعلام رسمی تایید و وجود کرونا در کشور که دوم اسفندماه است که دو مورد مبتلا، فردای آن روز فوت کردند منطقی است که با استناد به دادههای علمی که ویروس در وضعیت بد خود حدود دو هفته تا یک ماه طول میکشد تا فرد را از پای درآورد، میتوان نتیجه گرفت که ویروس در اواسط بهمنماه خاموش و آهسته وارد کشور شده و کار خود را در حالی که مقامات انکارش میکردند در حال انجام دادن بوده است. اواسط بهمن یعنی ۱۵ بهمنماه تا دوم اسفند یعنی ۱۵ روز آزادانه ویروس به هر کجا سرکشیده است. شاهد این مدعا هم حجم بالای خود مقامات حکومتی در ابتلا به بیماری آن هم، همگی در یک بازه زمانی است که با توجه به اینکه در همه سطوح مدیران مبتلا وجود دارد و احتمالاً تاریخ ورود ویروس در همه آنان مشابه است فرضیه ابتلای این حجم از مدیران در تظاهرات ۲۲ بهمن مطرح است که درستی یا غلطی آن را متخصصان باید بررسی کنند. تنها یک راه برای شکستن حلقه انتشار ویروس وجود دارد و آن هم، خانهنشینی همه مردم و قطع هرگونه تردد شهری است وگرنه تا زمانی که مردم در سطح شهر و معابر و اماکن در حال تردد هستند هیچ دلیل علمی برای کاهش انتشار ویروس وجود ندارد.
همه و همه این موارد تنها دره سرد و تاریک بیاعتمادی مردم به دولت را عمیقتر میکند و این بیاعتمادی به دولت و مدیران میتواند عواقب وخیمی داشته باشد که تشدید جو رعب و وحشت مردم و اقدامات خودسرانه و بهم ریختگی نظم اجتماعی حداقل احتمال ممکن است. آنگونه که در ویدئوی گفتوگوی تلفنی نماینده مجلس گفته میشود اگر قرنطینه اعلام نکنید مردم آتش به اختیار از جان خود محافظت خواهند کرد!