با کاهش قدرت ارزشافزایی زعفران ایران، کشاورزان و نیروی کار این حوزه توان اقتصادی خود را بهطور کامل از دست داده و زمینها را رها میکنند. حالا دیگر ایران به عنوان صادرکننده اول دنیا، قدرت ارزشافزایی به زعفران خام خود را ندارد
آیت ماندگار- «همه روی پیل از کران تا کران / پر از مشک بود و زعفران» این بیت یکی از کهنترین نمونههای شعر پارسی محسوب میشود که به زیور «طلای سرخ» آراسته شد. شاید رنگ ارغوانی زعفران خراسان و لعاب خوش عطر آن، حکیم طوس را واداشت که در سرایش پیروزی رستم بر افراسیاب، کیخسرو را مشتاق به پیشکشی مشک و زعفران به رستم توصیف کند. از سرایش شاهنامه، زمانی بس طولانی گذاشته است و دیگر طبع خراسانیها با یاد زعفران چندان هم شاعرانه نمیشود. زعفران برای آن دسته که هنوز اثر فاخر و سترگ فردوسی را ورق میزنند، تداعیکننده «اندوهی تاریخی» است. شاید اگر امروز بار دیگر رستم و افراسیاب از دل کاخ اسطورهای فردوسی ظهور میکردند و پنجه در پنجه یکدیگر میانداختند، دیگر کسی برای پیروزی رستم، زر به هوا نمیریخت و با زعفران کیلویی ۱۱ میلیون تومان! جشن نمیگرفت. جدا از اینکه، کامگشایی بر زعفران اصیل خراسان مانند پنجه انداختن با افراسیاب است که تنها پهلوان اسطورهای حکیم طوس توان بازگشایی آن را در بازو داشت. امروز حتی تولید و عرضه آن دستکمی از «هفت خوان رستم» ندارد؛ تا جایی که تولیدکنندگان طلای سرخ، عرضه آن را به دست «دلال» سپردهاند.
از آنجا که حجم تولید زعفران کشور به سالی ۵۰۰ هزار کیلوگرم میرسد، حاکمیت دلالان بلامنازع است؛ هرچند دولت هم خریدار است؛ خریداری که مانند دلال دست به نقد نیست و هنوز طلب سال ۹۸ و ۹۹ زعفرانکاران را پرداخت نکرده است. با در نظر گرفتن این واقعیت که حدود از ۸۰ درصد از زعفران کشور در خراسان رضوی و بیش از ۱۰ درصد از آن در خراسان جنوبی تولید میشود، میتوان گفت که این دو استان در میان سایر استانها در تولید زعفران سرآمد هستند؛ اما سهم خرده کشاورزان و کارگرانی که این زمینها را زیر کشت و برداشت میبرند، تقریبا هیچ است. حدود ۱۲۰ هزار خانوار (کارگر و زمیندار) اهل این دو استان که ساکن شهرستانهای تربت حیدریه، زاوه، تربت جام، تایباد، باخرز، فریمان، کاشمر، مهولات و قائن هستند، از زعفران اعاشه میکنند.
چرا قیمت خرید زعفران مهم است؟
قیمت خرید زعفران اینقدر مهم است، که از سالها پیش «شورای ملی زعفران» مرکب از کارخانهداران بزرگ تشکیل شده است؛ کارخانهدارانی که با وجود سالها فعالیت در این حوزه هیچگاه در عمرشان کشاورزی نکردهاند و صرفا سرمایهگذاران زعفران دوست، محسوب میشوند. به گفته کشاورزان، این کارخانهداران در مقام دلال، سرگل زعفران و ساقه آن را با قیمتهای پایینتر از نرخ مصوب دولت، از آنها خریداری میکنند. در حال حاضر قیمت مصوب هر کیلو سرگل زعفران ۱۳ میلیون تومان است؛ اما دلالان آن را به قیمت ۱۰ میلیون تومان از کشاورز خریداری میکنند؛ البته دست به نقد بودن دلال مانع از آن نشده است که کشاورز حاصل زمیناش را به دولت نفروشد. از آنجا که در هر هکتار زمین به طور متوسط ۵ کیلو زعفران به دست میآید و هر کیلو زعفران به طور متوسط ۵ تا ۷ میلیون میلیون تومان از بابت دستمزد کارگر، تراکتور، آب کشاورزی، هزینه بر دست کشاورز میگذارد، در هر کیلو زعفران به طور متوسط ۵ تا ۶ میلیون سود حاصل میشود.
فقیر شدن زعفرانکاران خراسانی
در نتیجه اگر کشاورزی ۱ هکتار زمین داشته باشد، قاعدتا باید حدود ۳۰ میلیون تومان از فروش زعفران خود درآمد داشته باشد؛ اما از آنجا که بیش از ۱ سال است که دولت دست زعفرانکاران را خالی گذاشته است و پرداخت هم به شکل تدریجی یا به قول طلبکاران به شکل «قطره چکانی» و بدون در نظر گرفتن جبران کاهش ارزش پول (به نرخ قرارداد) انجام میشود، عملا هیچ سودی نصیب کشاورز نمیشود. در همین حال باید در نظر داشت که کشاورزان زعفرانکار اهل استانهای خراسان، به ویژه خراسان جنوبی به دلیل محدودیت در دسترسی به آب، با محدودیت شدید در کشت محصولات دیگر مواجه شدهاند. در واقع به حکم دولت، ملزم به رعایت قاعده «تک محصولی» هستند. از آنجا که کل زمان برداشت زعفران ۴۵ روز (از اواسط مهر تا انتهای آبان) است، از دست رفتن فرصت کشت سایر محصولات، زعفرانکاران خراسانی را فقیرتر کرده است.
کشاورز قربانی کاهش ارزش پول ملی
عباس سالاری، زعفرانکار اهل شهرستان زاوه واقع در خراسان رضوی با اشاره به گسترش فقر در میان خرده مالکان و کارگران، گفت: «با وجود اینکه گردش مالی این صنعت در جهان، ۸ میلیارد دلار است؛ اما سهم ایران از بازار جهانی به ۵۰۰ میلیون دلار میرسد؛ در حالی که ۹۰ درصد از زعفران جهان در ایران و به طور عمده در خراسان رضوی و مقداری هم در خراسان جنوبی تولید میشود. در حال حاضر قیمت هر کیلو زعفران در بازار جهانی ۷ هزار دلار معادل حدود ۱۷۵ میلیون تومان است؛ اما در ایران آن را به قیمت هر کیلو ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار از کشاورز میخرند. بنابراین کشاورز به عنوان سرحلقه تامین زعفران کشور، قربانی کاهش ارزش پول ملی در برابر دلار و قربانی قیمت پایین زعفران ایران در جهان میشود. از این جهت همه سود میکنند به جز کشاورز و در نهایت کارگری که با دستمزد روزی ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار تومان کار میکند. در این میان دلالان امان زعفرانکاران را بریدهاند و دسترنج آنها را آسان میبلعند.
سالاری با اشاره به گلایههای زعفرانکاران از خامفروشی زعفران، گفت: «از ۵۰۰ تن طلای سرخی که در ایران تولید میشود، حدود ۲۰ درصد در داخل مصرف میشود و بیش از ۸۰ درصد به صورت خام صادر میشود. در واقع ایران فلهای و بسیار ارزان به اسپانیا و کشورهای دیگر صادر میکند و آنها با بستهبندی شرکتهای خود به کشورهای دیگر صادر میکنند و به دلیل خردهفروشی در قالب برندهای متنوع، چند ده برابر ایران، از زعفران ایران درآمد ارزی دارند. اسپانیا به عنوان پادشاه صنعت زعفران، از ضعف ایران در فرآوری این محصول نهایت بهره را میبرد. اینگونه، میلیاردها دلار سودی که باید به جیب کشاورزان، کارگران، شرکتهای فرآوری و داخل خزانهداری برود، مستقیم نصیب دلال ایرانی و خارجی و شرکتهای اسپانیایی میشود. در واقع ما میکاریم و آنها تا بینهایت درو میکنند و اشتغالی که باید از ناحیه فرآوری زعفران در داخل سهم روستایی فقیر شود، در اقتصاد اسپانیا و کشورهای دیگر به جریان میافتد.»
این زعفرانکار زاوهای با اشاره به ضعف نهادهایی مانند شورای ملی زعفران در بهبود شرایط اقتصادی فعالان این حوزه، گفت: «این نهاد در سالهای گذشته نتوانست منافع خرده مالکان روستایی را که با کمترین درآمد در فقر و فلاکت به سر میبرند، در مقابل دلالان حفظ کند؛ آنهم به این دلیل که شرکتهای بزرگ که بازار زعفران بستهبندی شده داخل و انحصار صادرات را در اختیار دارند، توانستهاند که در این ساختار صدایبلندتری داشته باشند؛ درحالیکه کشاورز قدرت دریافت طلبش را هم ندارد. در این شرایط، «حمایت از تولید ملی» بیمعنا و شعاری بیمحتواست. کشاورزان و کارگرانی که با زعفران سر و کار دارند هر روز فقیرتر و فقیرتر میشوند و ابتداییترین حمایتهای اقتصادی مانند، جبران خسارتهای ناشی از سرمازدگی محصول هم نصیبشان نمیشود. امروز کارگرانی که در کارهای مربوط به تولید زعفران کار میکنند، هیچ چتر حمایتی را بالای سر خود ندارند؛ حتی دریغ از بیمه بیکاری برای این گروه از کارگران که شاغل فصلی محسوب میشوند.»
سرگردانی کارگران فصلی زعفران
سالاری افزود: «کارگران فصلی این حوزه، بیشتر روزهای سال، سرگردان و به قول محلیها «آفتابنشین» هستند؛ درحالیکه صنعت زعفران ظرفیت ایجاد شغل دائم را برای آنها دارد. در حال حاضر، این کارگران در فصل تابستان به استان تهران مهاجرت میکنند و ۵ ماه در کورهپزخانههای پاکدشت، قرچک ورامین و اسلامشهر کار میکنند. سرگردانی این کارگران در بیکاری و غوطه خوردن آنها در مشاغل کم درآمد و موقت، شان اجتماعی آنها را از بین برده است و در ضمن جمعیت بیثبات کار کشور را هم افزایش داده است. تبعات اجتماعی این امر، برای کشور هم ناگوار است؛ درحالیکه میشد در همین صنعت از اشتغال آنها حمایت کرد.»
چرا زعفران ایرانی ایجاد ارزش نمیکند؟
یکی از دلایل رونق نگرفتن این صنعت و پایین آمدن سهم اشتغال آن از بخش کشاورزی، مکانیزه نشدن کاشت و برداشت و پایین آمدن بهرهوری نهادههای تولید است. در این حوزه میتوان با بکارگیری تکنولوژیهای هوشمند، امکان آبیاری بدون هدررفت منابع آبی را فراهم کرد و ماشینآلات مدرن برای جمع کردن و پاک کردن گل زعفران و خشک کردن آن استفاده کرد. در همین حال جدا از ضعف ایران در برندسازی و جهانیسازی برند، قطع ارتباط تجار خارجی با زعفرانکاران به دلیل تحریمها، بالا رفتن عوارض گمرکی، ایجاد محدودیت برای صادرات چمدانی و توجه دولت افغانستان به زعفرانکاران افغان و رویگردانی از بازار ایران مانع از موفقیت تجاری و ایجاد مشاغل پایدار در این صنعت شده است؛ به نحوی که ایران به عنوان صادرکننده اول دنیا، قدرت ارزشافزایی به زعفران خام خود را ندارد. با ادامه این شرایط، کشاورزان و نیروی کار این حوزه توان اقتصادی خود را به طور کامل از دست میدهند و زمینها را رها میکنند.
منبع: ایلنا