حضور در مسابقات المپیک برای هر ورزشکاری یک آرزوست. عرصهای برای دیده شدن و حتی نامآشنا شدن. بیتردید حضور موفق یک ورزشکار یا یک تیم در این عرصه بینالمللی که لااقل دو میلیارد بیننده دارد میتواند آینده قهرمانان را تضمین کند؛ همانطور که یک بازیکن فوتبال با درخشش خود در جام جهانی میتواند بستری را برای پیشرفت خود چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ مالی تضمین کند؛ اما به اعتقاد اکثر مردم و کارشناسان، مدال طلای فوتبال المپیک از ارزش ویژهای برخوردار است. حال که این مسابقات به اتمام رسیده و تا المپیک ۲۰۲۰ ژاپن چهار سال باقیمانده است فرصت خوبی است که دلایل عدم حضور ۴۴ ساله تیم ملی فوتبال المپیک ایران بررسی شود. بیشک سرزمین ایران به لحاظ استعداد فوتبال، مستعدترین کشور در آسیا و یکی از مستعدترین کشورها در جهان است؛ اما اینکه نتوانستیم در بیش از چهار دهه در سطح تیم ملی امید موفق شویم نشان از آن دارد که راه را کج رفتیم، بهطوریکه عراق جنگزده و غرق در بحرانهای داخلی نهتنها به این مسابقات راه پیدا میکند، بلکه در مقابل میزبان و قهرمان این مسابقات بهتساوی صفر بر صفر هم میرسد. به نظر من این کج روی را نه در بین بازیکنان که در بین مدیران فوتبالی باید جستجو کرد. وقتی به گذشته تیم امید کشورمان مینگریم میبینیم که همیشه افرادی در رأس کار بودند که اگر قرار بر شایستهسالاری بود، حتماً نفرات اصلی و تصمیم گیر تیم ملی امید نبودند. انتخاب محمد خاکپور بهعنوان سرمربی نهتنها ظلم به مردم است که حتماً ظلمی بزرگ در حق این بازیکن خوشاخلاق دهه ۷۰ فوتبال کشورمان است. حال وقتی گذشته مدیریت فوتبال تیم ملی امید را ورق میزنیم با چنین سوء مدیریتهایی روبرو میشویم که همیشه گریبان فوتبال را گرفته است. عدم نظارت به تیمهای فوتبال پایه همیشه کار را برای سرمربی تیم ملی امید سخت و فوتبال ملی را با مشکل روبرو ساخته است. کسانی که تا دیروز سابقه یک بغلپا زدن را نداشتند امروز با پررویی تمام، بخشهای فوتبال پایه را دست گرفتند. افرادی که فوتبال بازی کردند میدانند که در بخش پایه که مهترین زیربنای فوتبال یک کشور است، مربی و کادر فنی و حتی مدیران آن فقط باید روی کارآموزشی متمرکز باشند. در دهههای گذشته خیلی از افرادی که از وضعیت جسمی خوبی برخوردار نبودند کار فوتبال پایه را به دست گرفتند که این موضوع جای تأمل دارد. بیشک فدراسیون فوتبال مقصر اصلی این اتفاقات است و مدیران فدراسیون باید تاکنون تلاش میکردند که جلوی این رابطهها و بینظمیها را میگرفتند نه آنکه خود کمکی به شرایط موجود کنند. متأسفانه مدیران فوتبالی ما، توجه خاصی به کیفیت کار ندارند و مرتب خود را گرفتار کمیتها کردهاند. فوتبال یک عرصه بسیار وسیعی است که بهوسیله آن میتوانیم بسیاری از حرفهای غیرورزشی خود را به دنیا بزنیم. بهطور مثال پیروزی بزرگ و ارزشمند فوتبال کشورمان در مقابل آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ خود پیامهای زیادی را در برداشت که اگر صدها هزار میلیارد در بخشهای دیگر هزینه میشد اینگونه بازخورد نداشت. اعتقاددارم وزارت ورزش و جوانان بهصورت کلی به فوتبال نگاه میکند و تصمیمات نهایی و ریزتر را طبق قانون در اختیار خود فدراسیون گذاشته است ولی پیشنهاد میشود که وزارتخانه کمی جدیتر از گذشته به موضوع فوتبال ورود پیدا کند، نه آنکه افرادی از وزارتخانه بیایند و تیم بگیرند بلکه با همفکری با مدیران فوتبالی، بستری را برای آینده بهتر رقم زنند. شاید با وضعیت کنونی که فوتبال کشور با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند، درراه صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ با مشکل روبرو شویم. ان شاا... آقای تاج، رئیس فدراسیون فوتبال و آقای اسدی، دبیر کل فدراسیون که یکی از افراد شاخص فوتبال کشور است باصداقت کامل به مشکلات پیشرو فوتبال ورود کنند و راه را برای صعود بیدغدغه تیم ملی به جام جهانی و شکستن طلسم ۴۴ ساله عدم حضور تیم ملی امید به المپیک را هموار کنند.
شماره 19 دوهفته نامه آیت ماندگار