پس از اختتامیه مسابقات المپیک ریو، بسیاری از مسئولین ارشد ورزش و حتی مردم به دنبال بررسی عملکرد کاروان ورزشی ایران هستند و دراینبین عدهای هم با نارضایتی در حال نقد تکتک ورزشکاران ناکام این دوره از مسابقات هستند. باید قبول کرد که ما برای شرکت در این رویداد بزرگ ورزشی چیزی را نکاشتیم که حالا بخواهیم برداشت کنیم. در روزهای آتی هم شاهد خواهیم بود که پرونده عملکرد کاروان ایران در این مسابقات تا المپیک بعدی بسته خواهد. درحالیکه مسئولین ارشد ورزش کشور باید بدانند که اتفاقاً کار از فردای بعد از المپیک شروع میشود. متأسفانه بسیاری از افراد بانفوذی که پستهای مدیریت ورزش را اشغال کردند برعکس این تفکر را دارند و تصور میکنند برنامهریزی برای کاروان ورزشی کشور از شش ماه مانده به اعزام ورزشکاران شروع میشود. نقش رسانهها برای تغییر تفکر مدیران ورزشی بسیار حائز اهمیت است زیرا غفلت آنها از نقش و عملکرد مدیران ورزشی باعث میشود که آنها همچنان و بدون توجه به چشمهای تیزبین اهالی رسانه همچنان راه غلط خود را ادامه دهند. باید به مدیران ورزشی کشور گفت که دیگر دوره وعدهووعیدهای توخالی تمامشده است. باید به این مدیران فهماند که برگزاری مراسم برای بدرقه ورزشکاران و قولِ دادن پاداشهای میلیونی در صورت کسب مدال، تنها راه بالا بردن انگیزه کاروان اعزامی نیست. این ورزشکاران محتاج به حمایت مداوم و چهارساله مسئولین وزارتخانه و روسای فدراسیون خودشان هستند. مگر میشود مرتب با دستخالی و با کمترین حمایت وارد عرصههای مهم ورزشی شد و بعد مدالهای ارزشمند برای کاروان به ارمغان آورد؟ ما چارهای نداریم جز آنکه یک برنامه و طرح ۲۰ ساله برای موفقیت ورزش داشته باشیم. طرحی که با تعویض دولتها دستخوش تغییر نشود. امروز به دلیل نداشتن برنامه بلندمدت، شاهد آن هستیم که تیم ملی فوتبال المپیک کشورمان، ۴۴ سال در آرزوی حضور در المپیک مانده است. بهراستی بااینهمه استعداد در فوتبال کشور ما نمیتوانستیم نمایندهای شایسته برای آسیا در این تورنمنت باشیم؟ وقتی باشگاههای فوتبال ما از آمادهسازی جوانان و ساختن چهرههای جدید غافل هستند نتیجه آن میشود که ۴۴ سال در حسرت صعود فوتبال کشورمان در المپیک هستیم. وقتی یک نگاه گذرا به بدنه ورزش کشور میاندازیم میبینیم که بسیاری از مدیران ورزشی، افراد غیرمتخصص هستند. متأسفانه برخی از افراد پیشکسوت ما که حاضرند بیمنت دانش خود را در اختیار ورزش کشور بگذارند با نامهربانی هرچهتمامتر، خارج از گود در انتظار یک تعارف نشستهاند. در حال حاضر رابطه و اعمال سلیقه در ورزش کشور تبدیل به یک اصل شده و باید گفت تا زمانی که نگاه مدیران اینچنین باشد، امیدی به آینده نیست. وقتی یک مربی که برای موفقیت به زمان نیاز دارد قربانی تصمیم آنی مدیران ورزشی غیرمتخصص میشود نباید خیلی انتظار موفقیت از تیمهای ملی رشتههای مختلف داشت.
شماره 19 دوهفته نامه آیت ماندگار