وقتی ورزش کشور را با شرایطی که در ۴۰ سال گذشته داشته مقایسه میکنیم، میبینیم که قهرمانان ما در ورزشهای انفرادی بهتر از امروز بودند. یک مطالعه تطبیقی بین ایران و دیگر کشورهای همسطح ما نشان میدهد که نهتنها پیشرفت نداشتیم که حتی پسرفت هم کردهایم. وقتی در دهههای گذشته یک فرد غیر مرتبط، سکان مدیریت قسمتی از ورزش کشور را به دست میگرفت، بسیاری از این موضوع تعجب میکردند ولی امروز برعکس است و اگر کسی از بدنه ورزش، مدیریت حوزهای از رشتههای مختلف را به دست گیرد جای تعجب دارد. مدیران غیرورزشی ازآنجاییکه به چموخم کار آشنا نیستند، ساختارها را تغییر میدهند و ورزش کشور را در دستاندازها میاندازند. وقتی سازمان تربیتبدنی به وزارت ورزش و جوانان تبدیل شد انتظار جامعه ورزش بالا رفت و این اهالی تصور میکردند با این تغییر چارت از قدرت بیشتری برخوردار میشوند که متأسفانه امروز شاهد این قدرت و صلابت نیستیم. روزگاری در همین کشور عده زیادی از متخصصین ورزشی گرد هم آمدند و طرح جامع ورزش کشور را تدوین کردند ولی هیچگاه این زحمت درازمدت به مرحله اجرا نرسید و همیشه در همان حد تئوری باقی ماند. البته هر طرحی پس از اجراشدن، نقاط ضعف و قوت خود را نشان میدهد ولی باید گفت کاش این طرح به مرحله اجرا میرسید زیرا تدوینکنندگان این طرح افرادی بودند که زندگی خود را در ورزش این مملکت خرج کرده بودند. با تغییر دولت و روی کار آمدن دکتر سجادی دریکی از بالاترین سطوح وزارتخانه، پیشبینی میشد این طرح که خود ایشان روزگاری از حامیان آن بود اجرا شود که متأسفانه این اتفاق نیافتاد. امروز متخصصین ورزشی ما در رأس کار نیستند، امروز وضعیت تغذیه ورزشکاران و امکانات سختافزاری دریکی از بدترین شرایط خود قرار دارد و آمار و ارقام ناامیدکنندهای از میزان فضای ورزشی در جایجای کشور به گوش میرسد. در این سالها اگر والیبال در آسیا و جهان افتخاراتی کسب کرد به خاطر مدیریت صحیح و با درایت افراد ورزشی مثل یزدانی خرم و داورزنی بود. کسانی که از دل ورزش کشور برخاستند و با مدیریت توأم با مشورت، الگویی شایسته را برای دیگر رشتهها بجا گذاشتند. در اکثر رشتههای ورزشی با مشکل پراکندگی متخصصین مواجه هستیم. وقتی حرف از پیشنهاد میشود همه روی به انتقاد میآورند و با مخالفت با نظرات یکدیگر کار را صد درجه سخت و پیچیدهتر میکنند. برای پیشرفت همهجانبه ورزش کشور نیازمند به تشکیل آکادمی تربیتبدنی و تربیت مربی در رشتهها و سطوح مختلف هستیم. ما در ورزش باید به دنبال خودکفایی باشیم و نمیتوانیم مرتب از بخش خصوصی تقاضای کمک کنیم. باید امکان رشد و توسعه در زمینه داوری و مربیگری را هموار کنیم. باید این فرصت را در اختیار داوران و مربیان بگذاریم که اگر شایسته هستند بهصورت جهشی و ضربتی راه پیشرفت را ادامه دهند. امروز باید فضایی را برای کسب تجربه ورزشکاران در عرصههای مختلف بینالمللی ایجاد کنیم. هیچوقت نباید از نتیجه نگرفتن و شکست در مقابل حریفان بترسیم. عدم اعزام تیمهای ورزشی به دلیل شانس کافی نداشتن برای موفقیت، نگرشی صد در صد اشتباه است که امیدوارم با شجاعت روسای فدراسیونها این تفکر از ورزش کشور پاک شود.
شماره 19 دوهفته نامه آیت ماندگار