هر زمان که فضای کشور انتخاباتی میشود با شعاری تکراری و در بیشتر مواقع
توخالی سیاستمداران روبرو میشویم که میگویند: «آمدهایم تا مشکل بیکاری
را ریشهکن کنیم». حال پس از گذشت چند دهه از انقلاب و آمد و رفت چند صد
رییس جمهور، نماینده مجلس و اعضای شورای شهر میبینیم که نه تنها این درد
بزرگ بیکاری حل نشده بلکه روز به روز بیشتر دامن خانوادهها و مخصوصاً
جوانان فارغالتحصیل را گرفته است.
کاش سیاستمداران ما یک بار برای
همیشه دست از این شعار کلیشهای برمیداشتند و در میدان عمل و با خردجمعی
تصمیماتی را اتخاذ میکردند که اثرات آن در جامعه ملموس میشد. امروز حل
مشکل بیکاری، اعتیاد، آلودگی هوا در کلانشهرها و... در گرو تصمیمات فردی
مسئولین نیست بلکه حل این معضلات اساسی در گرو اراده یک نظام است. در
شرایطی که مردم مرتباً شاهد اختلاسهای بیحد و حصر فرصتطلبان هستند چطور
میشود فضایی آرام را برای کسب و کار مردم جامعه ایجاد کرد؟ مسئولین کشور
بهتر است بدانند قبل از آنکه بخواهند شعار اشتغالزایی را سر دهند باید با
نظارتهای همه جانبه خود جلوی فساد اقتصادی را بگیرند. وقتی فساد در تمام
سطوح رخنه میکند دیگر فرصتی برای تولید فکر در جهت رفع بیکاری جوانان باقی
نمیماند. از طرف دیگر وقتی میگوییم حل مشکلات کشور نیاز به اراده نظام
دارد یعنی مردم هم در این بین نقشی اساسی را ایفا میکنند.
یکی از
عمده دلایل بیکاری در کشور این است که افراد حاضر نیستند تن به هر کاری
دهند. به طور مثال در بسیاری از نقاط کشور نیاز به نیروی کار احساس میشود
اما بسیاری از افراد به دنبال آن هستند که کاری در شهر خود داشته باشند.
گاهی شغلهایی با حقوق پایینتر از حد انتظار برای افراد جویای کار موجود
میباشد اما فرد حاضر است بیکار باشد اما تن به حقوق پایین ندهد.
اکثر
کسانی که در اجتماع فرصت ظهور و بروز را به دست آوردند معتقدند حرکت در
جامعه و آشنا شدن با تجربیات مختلف باعث پیشرفت و ارتباطات بیشتر آنان شده
است. به نظر میرسد اگر افراد جویای کار حاضر باشند کمی سختی شغل و درآمد
پایین را تحمل کنند نه تنها به تجربهای بالا و فرصتهای شغلی بهتر در
آینده دست پیدا میکنند بلکه تا حد زیادی مشکل بیکاری در کشور حل میشود.
هرچند
مردم نقش بسزایی در حل مشکل بیکاری دارند اما باید قبول کرد که ابتکار عمل
در بیشتر مواقع به دست تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور است. برخی مدیران،
جوانان را دعوت به حضور در بخش خصوصی میکنند و معتقدند جوان نباید فقط به
دنبال استخدام و کار دولتی باشد. بیشک این حرف در جهت پویایی و پیشرفت
هرچه بیشتر جامعه است اما همین مسئولین باید توجه داشته باشند که جوان صفر
کیلومتر نمیتواند در بازار آشفته کار که هر روز شاهد نوسان انواع و اقسام
قیمتها است ورود پیدا کند و همان اندک داشتههای خود را فدای بازار
غیرقابل پیش بینی کشور کند.
شاید عدم ثبات بازار در بخش خصوصی کافی
باشد تا جوانان فارغالتحصیل و جویای کار برای آینده خود دست به ریسک نزنند
و همچنان منتظر باشند تا بدنه دولت با برگزاری آزمونهای استخدامی فرصتی
را برای جذب آنان قائل شوند. امروز تمام بخشهای دولت موظفند با ایجاد
فضایی آرام و منطقی بستری را آماده کنند تا افراد جویای کار و در راس آنها
جوانان با فراغ بال مسیر آینده کاری خود را رقم بزنند.
شماره 26 دوهفته نامه آیت ماندگار