شواهد حاکی از آن است که ارتباط بین تغییرات در نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری بهطور قابلملاحظهای در طول زمان و طی چرخه اقتصادی و بسته به کشور یا مناطق تحت مطالعه متفاوت بوده است. ارتباط مذکور یک ارتباط ثابت نیست بلکه بر اساس آنچه گفته شد میتواند بسته به زمان و شرایط کشورها وضعیت به گونه دیگر باشد. بهطور مثال بهرهوری افزونتر در یک اقتصاد ممکن است منجر به تغییر این رابطه گردد. عدم ثابت بودن این ارتباط در بسیاری از اقتصادها مانند ایالت متحده آمریکا و اندونزی ملاحظه میشود. یکی از جدیدترین تحقیقات مطالعه اخیر صورت گرفته توسط سازمان بینالمللی کار است که نتایج آن نشان میدهد که ارتباطی ثابت بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری وجود ندارد.
باید یادآور شد ارتباط بین رشد اقتصادی با اشتغال از شاخصهای کلیدی بازار کار نیز میباشد که بانام کششهای اشتغال مطرح میشود. کششهای اشتغال مقیاسی عددی از چگونگی اشتغال با رشد خروجی اقتصاد است؛ یعنی رشد اشتغال چه مقدار با یک واحد درصد رشد اقتصادی مرتبط است؟ این شاخص همراه با شاخصهای دیگری مانند نرخ رشد اقتصادی و رشد نیروی کار و فقر و تعداد ساعات کارمزد اطلاع مهمی از روندهای بازار کار فراهم میسازد. اول باید این موضوع را در این بخش تحقیق بیان کنیم که اثرات بیکاری در هر جامعه ۲ اثر کلی بر پیکر جامعه کشور بر جای میگذارد: اثر مادی و اثر معنوی.
اثر مادی مانند تأثیر اقتصادی هم برای فرد بیکار و هم برای کشور که در بخشهای قبلی در موردش صحبت شد اما اثر معنوی آن بههرحال سنگینتر از اثر مادی است و تأثیرش جبران ناشدنی میباشد؛ مانند خودکشی.
هزینههای اقتصادی بیکاری در ایران بهعنوان یک چالش بزرگ اقتصادی تا حد زیادی شفاف و آشکار و قابلمحاسبه است اما نتایج غیراقتصادی یا معنوی معمولاً مخفی است و بهراحتی نیز قابلمحاسبه نیست.
نتایج بررسیها نشان میدهد که بیکاری مهمترین عامل فقر در ایران است. حدود ۶۰ درصد از خودکشیها در ایران بهطور مستقیم با مسئله بیکاری در ارتباط است.
فقدان فرصت شغلی مناسب برای قشر تحصیلکرده و نخبگان جامعه ایران موجب بروز معضل فرار مغزها شده است و برآورد میشود که سالانه بین ۱۰۰ تا ۲۲۵ هزار نفر از متخصصان و تحصیلکردههای ایران کشور خود را ترک میکنند.
آمار منتشرشده توسط مرکز آمار ایران تعداد بیکاران را ۲ میلیون و ۹۴۹ هزار نفر اعلام کرده است. به گفته کارشناسان یکی از مهمترین دلایل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور بیکاری است. جامعه شناسان میگویند از بالا رفتن سن ازدواج گرفته تا افزایش آمار طلاق در ده سال گذشته رد پای بیکاری در همه این معضلات اجتماعی مشهود است. معضلاتی که سرانجام به افسردگی و سرخوردگی جوانان میانجامد منجر میشود تا میزان نشاط اجتماعی را باوجود داشتن جمعیتی جوان کاهش دهد. حتی جامعه شناسان به آمار معتادان اشارهکرده و بیکاری را یکی از متهمان پرونده اعتیاد جوانان میدانند.
در این بخش با پیامدهای بیکاری بر جامعه ایران آشنا شدیم و میشود گفت این پدیده بهسرعت بهسوی پیشروی میباشد. در بالا گفتیم تعداد بیکاران توسط گزارش مرکز آمار ایران ۲ میلیون و ۹۴۹ هزار نفر میباشد اما مرکز آمار ایران اعلام کرده که تا ۱ یا ۲ سال آینده این جمعیت بین ۳ تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار خواهد شد. به امید آن روز که این معضل از کشور عزیزمان ایران ریشهکن شود. در بخش بعدی پیشنهادهای ارائهشده برای حل بیکاری را بررسی خواهیم کرد.
پیشنهادها و ارائه راهحلهای رفع بیکاری در جامعه ایران:
برای رفع مشکل بیکاری راهحلهای زیر پیشنهاد میگردد که بهاختصار هرکدام را توضیح میدهیم:
راهحل اول: افزایش ساخت مسکن میباشد، زیرا ساخت مسکن سبب ایجاد مشاغل متنوع میشود. چنانچه این امر موردتوجه قرار بگیرد نهتنها نیاز اصلی اکثر جوانان که نیاز به مسکن است را تأمین میکند از طرفی سبب ایجاد مشاغل متعدد گشته و همچنین کارگاهها و کارخانههای کوچک و بزرگ هم میتوانند از آن بهره گیرند.
راهحل دوم: توسعه جهانگردی و گردشگری میباشد. با توجه به اینکه کشور ما از جاذبههای گردشگری فراوان برخوردار است با توجه بیشتر به این بخش میتوان از این طریق باعث ایجاد شغلهای جدید در جامعه شد.
راهحل سوم: توسعه فعالیتهای عمرانی.
راهحل چهارم: اصلاح قوانین کار در کشور مسئلهای که در مورد قوانین مربوط به کار ایران معروف است، گذاشتن بارهای زیاد برای کارفرمایان است. مثلاً قوانین، دست کارفرمایان را در خصوص اخراج کارکنان و تعدیل نیروی کار با تغییر تکنولوژی بسته است و امنیت کاذب برای کارگران به وجود آمده که کارگری میتواند بدون انجام کارهای محوله همچنان به شغل خود ادامه دهد درحالیکه بازدهی او پائین است؛ بنابراین با توجه به این شرایط، هزینههای کارنکرده و عدم مهارت نیروی استخدامی را کارفرما میپردازد درحالیکه در کشورهای پیشرفته، دولت اینگونه هزینهها را میپردازد تا کارفرمایان متضرر نشوند؛ بنابراین اصلاح قوانین موجود و کاستن از هزینههای کارفرمایان، موجب افزایش سرمایهگذاریها و ایجاد اشتغال خواهد شد.
راهحل پنجم: توسعه فعالیتهای تکنولوژی اطلاعات توسعه فعالیتهای آی تی سبب بهکارگیری نیروهای جوان و بااستعداد کشور میشود و سبب اشتغالزایی و همچنین موجب ارزآوری قابلملاحظهای میشود.
راهحل ششم: جلوگیری از قاچاق کالاها قاچاق کالا سبب میشود بسیاری از شرکتهای تولیدی ورشکست شده و بسیاری از کارکنان آنها بیکار شوند جلوگیری از قاچاق و حمایت از کالای ایرانی سبب اشتغالزایی شده و از بیکاری جلوگیری میکند.
راهحل هفتم: حمایت از کارآفرینی و کارآفرینان این راهکار که اینجانب نیز با توجه به اطلاعات خود آن را پیشنهاد میکنم میتواند در اشتغالزایی بسیار مؤثر باشد. حمایت از جوانان ایرانی و استعداد آنها در زمینههای مختلف اعم از علمی و هنری باعث میشود آنها به خودباوری رسیده و بخش عمدهای از نیروی جوان و فعال از بیکاری رهایی یابند.
راهحل هشتم: این راهحل که کاملاً ابداعی ما میباشد این است که دولت میتواند یک مرکزی تحت عنوان مثلاً: «کشف استعدادها و حمایت از مبتکرین و خلاقان» ایجاد کند که در آن متخصصین در امور مختلف حضورداشته باشند و جوانانی که صاحب ایده جدید، هنری منحصربهفرد، مبتکرین، مخترعین، و حتی جوانانی که برای دولت دارای پیشنهادهای جدید هستند به این مکان مراجعه کرده و هیئت متخصص پس از بررسی میزان توانایی این جوانان انواع کمکهای دولت از قبیل اعطای وام و یا حتی استخدام آنها در مراکزی که به آنها نیاز است از آنها حمایت کنند.
با پیشنهادت و راهحلهای بیکاری در کشور ما ایران آشنا شدیم اما در بخش آخر تحقیق به نتیجهگیری کلی از تحقیقمان در مورد این معضل میرسیم.
نتیجهگیری:
ما در بخش اول تحقیق تعاریفی از مباحث تحقیق را داشتیم.
بیکاری بهعنوان یک معضل به افرادی اطلاق میشود که دارای کار نیستند و جامعه بهعنوان پایگاه بشری مجموعهای از افراد همگن است و رشد اقتصادی بهعنوان یک آرمان افزایش تولید در یک سال خاص در مقایسه با سال پایه است.
بنده سعی نمودم در بخش دوم رابطه رشد اقتصادی و بیکاری را بیان کنم و نتیجهگیری شد که رابطه ثابت و ریاضی میان رشد اقتصادی و بیکاری نیست و در بخش بعدی دلایل ثابت نبودن این رابطه را بیان کردم.
در بخش بعدی کشورهایی را بیان کردیم که به مباحث کار و کارآفرینی اهمیت خاص میدهند مانند آمریکا و ژاپن و کره جنوبی و مخصوصاً کشور عزیزمان ایران.
در بخش بعدی خدمات ارائهشده مربوط به بحث کارآفرینی از سوی این کشورها را طرح کردیم.
در بخش بعدی علتهای بیکاری را در کشورهای جهان سوم را عرض کردیم و در بخش آخر پیشنهادت و راهحلهای رفع بیکاری را بیان کردیم که راهبردهای بسیار مطلوبی بود.
اما نتیجهگیری کلی از این تحقیق این است که اگرچه بیکاری یک معضل خانمانسوز است و اثراتش چه مادی و چه معنوی پیکره جامعه را تحت تأثیر منفی خود میگذارد اما میشود با ارائه راهحلهایی مناسب با این معضل مبارزه کرد که بهترین راهحل آن این است که مسئولان عالیرتبه اشخاص بیکار که توانایی انجام کار را دارند را حمایت مالی و روانی کنند. به این معنا که ۱ شخص بیکار یک توانایی از خود نشان داده و مسئولان از این شخص حمایت و ایشان را درراه کسب شغل راهنمایی و کمک کنند.
شماره 26 دوهفته نامه آیت ماندگار