در حال حاضر یکی از اساسیترین مطالبات مردم با توجه به تحریمهایی که با آن مواجه هستیم و همچنین بدعهدی آمریکا در نقض برجام و افت قیمت نفت، رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی خانوادهها است. در همین راستا یکی از اصلیترین دغدغههای جوانان کشور، حل معضل بیکاری است. در یک برهه زمانی، اشتغال فقط حضور در نهادهای دولتی بود اما واقعیت این است که اشتغال یعنی چرخه تولید و صادرات در کشور بچرخد. این اتفاق بدون عزم دولت به وقوع نمیانجامد. متاسفانه دولتها در میدان عمل نتوانستند در این راستا توفیقاتی داشته باشند. ما باید وارد بازار جهانی شویم. دولت باید از تولیدکنندگان حمایت همه جانبه کند. دولت باید از نگاه دانش بنیان دانشجویان حمایت کند. مراکز تولید علم، بهترین راه برای تولید ثروت است. دولتها قبل از روی کار آمدن، شعار ریشهکن کردن بیکاری را میدهند ولی در میدان عمل خیلی نمیتوانند کاری کنند زیرا مشکلات زیرساختی زیادی در این رابطه وجود دارد. بودجه کشور در سه سال گذشته دوبرابر شده، این یعنی حجیم شدن دولت. همین حجیم شدن دولت، مشکل اساسی است؛ یعنی دولت به خودش فکر میکند. اینقدر که به اضافه کار کارمندان یا بیمه تکمیلی آنها فکر میشود، برای اشتغالزایی فکر نمیشود. از طرف دیگر فساد مالی در سالهای اخیر ضربه مهلکی به جامعه زده است. اختلاسهای میلیاردی و برداشتهای غیرقانونی و غیرشرعی، جیب ملت را خالی کرده است. مطمئناً در این فضا خیلی نمیشود به معضل بیکاری جوانان پرداخت. یکی از مشکلاتی که در جهت رفع بیکاری جامعه با آن دست به گریبان هستیم این است که ما راه اشتغال را در میدان عمل بلد نیستیم. مسئولین بیشتر به سمت و سوی صنایع سنگین رفتند و امروز شاهد هستیم که بسیاری از کارخانههای ما تعطیل شدند. در این سالها اگر بیشتر به جوانان اعتماد میکردیم و برای مهارتهایی که به آنها آموزش دادیم بهایی بیشتر قائل میشدیم، وضع به مراتب بهتر از این بود. گزارشهایی داریم که بعضی از کارخانهها بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان از دولت گرفتهاند اما یک نفر را بر سر کار نبردهاند. اگر همین پول بین جوانان و براساس شایسته سالاری توزیع میشد نتایج بهتری برای کشور به ارمغان میآمد.
شماره 26 دوهفته نامه آیت ماندگار