یکی از پرسشهای مهمی که هنوز دولتمردانی که در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ زمام امور را در دست داشتهاند و اصولگرایان و دلواپسانی که آنها را حمایت کردهاند به آن پاسخ درستی ندادهاند این است که چرا در فاصله این ۸ سال با درآمد حاصل از فروش نفت بشکهای ۱۱۰ دلار آمار بیکاری در کشور کاهش نیافت و تکرقمی نشد؟
این در حالی است که در همین روزهای پایان سال که دولت یازدهم با شفافیت از آمارهای بیکاری و اشتغال خبر دادهاست خبرگزاری های منتقد دولت گزارشهای مرکز آمار ایران را چنان برش دادهاند که گویی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ از صفحه روزگار محو شدهاست.
به گزارش آیت ماندگار برای نمونه خبرگزاری نسیم با ساخت نمودارهایی که صرفاً از برخی اعداد شروع میشود در حالی خبر از اشتغالزایی ۴/۵ برابری دولتهای نهم و دهم نسبت به خالص اشتغالزایی دولت یازدهم میدهد که دو عامل مهم مقایسه را جا انداخته است؛ نخست آنکه دولت نهم و دهم ۸ سال فعال بوده و هنوز دولت یازدهم ۴ سالش را به پایان نبرده است که خالص اشتغالزایی یک دوره ۸ ساله را با یک دوره ۳/۵ ساله مقایسه کرد!
دوم اینکه دولتهای نهم و دهم بیش از هر دوره دیگری در ایران درآمد حاصل از نفت داشته است و برخلاف دوره جنگ تحمیلی یا دوره سازندگی کارويژهای نداشتهاست. این در حالی است که وقتی سکان قوه مجریه به حسن روحانی سپرده شد خزانه دولت خالی بود و از نفت بشکهای ۱۱۰ دلار هم خبری نبود؛ یک وضع دیگر هم حاکم بود؛ تحریمهای گسترده نفس ایران و ایرانی را بند آورده بود.
*کاری که با نفت ۱۱۰دلاری نتوانستند انجام دهند
رسانههای منتقد دولت این روزها در حالی بر طبل ناتوانی دولت در افزایش خالص اشتغالزایی میکوبند که خود نتوانستند با درآمد سرشار حاصل از فروش نفت بشکهای ۱۱۰دلار بیکاری را تک رقمی کنند. حال سخن از آن میگویند که «خالص اشتغال دولتهای نهم و دهم به طور میانگین سالانه 194 هزار نفر بوده است. بنابراین خالص اشتغال دولتهای نهم و دهم 4.5 برابر خالص اشتغال دولت یازدهم بوده است.»
حال باید پرسید اگر خالص اشتغال دولتهای نهم و دهم چنین بوده چرا نرخ بیکاری در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ نه تنها تکرقمی نشدهاست بلکه نموداری سینوسی و فاقد ثبات داشتهاست؟ به ویژه آنکه در اوج سالهایی که درآمدهای نفتی بالا بود بیکاری در کشور نیز افزایش یافته است. به گونهای که در سال ۱۳۸۹ نرخ بیکاری در کشور ۱۳/۵ درصد بودهاست.
*دولت روحانی چقدر بیکار تحویل گرفت؟
براساس آمارهای مرکز آمار ایران دولتهای نهم و دهم نرخ بیکاری ۱۱/۵درصدی را تحویل گرفتند و پس از ۸ سال آن هم در شرایطی که بنابر آمارهای اوپک ۵۷۸میلیارددلاردرآمد حاصل از صادرات نفت داشتند نرخ بیکاری ۱۲/۲درصدی را به دولت بعدی تحویل دادند.
آنچه این روزها تحت عنوان بیکاری انباشته شناخته میشود و به عبارتی هرچه اشتغال هم ایجاد شود با تراکم به جا مانده از سالهایی که با وجود درآمدبالای دولت اشتغال ایجاد نشدهاست نمیتوان به سادگی از پس آن برآمد.
*افزایش نرخ مشارکت را هم حساب کنید؟
رسانههای منتقد دولت فقط برخی مولفهها را مد نظر قرار میدهند و میخواهند بر طبلی بکوبند که به نظرشان آواز خوشتری دارد. اما نکته اینجاست که اشتغال و تولید با صدای طبلها و دهلهایی که دولت نهم و دهم در دنیا به صدا درآورد گوشهگیر شدهبود. ضربالمثلی است که میگوید سرمایهگذاران و سرمایهداران دل گنجشگ دارند و مثل موش هراسانند. برای همین هم وقتی سیاستهای غلط دولت نهم و دهم به تحریمهای گسترده علیه ایران منجر شد فقط سرمایهگذاران خارجی از مراوده با ایران رویگردان نشدند. سرمایهداران و سرمایهگذاران ایرانی هم محتاط و نگران از آینده شدند و دست به عصا حرکت کردند یا اصلاً حرکتی نکردند.
در چنین شرایطی فرصتهای تولید و ایجاد اشتغال به حداقل ممکن رسید. در حال حاضر ما با مولفهای دیگر هم مواجهیم. در تابستان ۱۳۹۵ نرخ مشارکت جمعیت ۱۰ساله و بیشتر به ۴۰/۴ درصد رسیدهاست و این در حالی است که این مولفه در تابستان ۱۳۹۲ عدد ۳۹/۱درصد را نشان میدادهاست.
«سیدهادی موسوینیک» کارشناس اقتصادی دراینباره میگوید: «به عبارت دیگر دلیل افزایش نرخ بیکاری به رغم افزایش خالص اشتغالزایی، افزایش نسبت جمعیت فعال (شاغل یا در جستجوی کار) به جمعیت در سن کار بودهاست که آن را نرخ مشارکت مینامیم.»
*درآمد نفتی پس از برجام
خبرگزاریهای منتقد دولت در حالی این روزها بر طبل بالابودن تعداد بیکاران میکوبند که فراموش کردهاند نفت ایران به عنوان مهمترین درآمد کشور توسط امثال بابک زنجانی به واسطه فروخته میشد و در آن فسادکلان و گم شدن دکل نفتی رقم خورد و خریداران نفت ایران نمیتوانستند پول به ایران بپردازند. شاید لازم باشد به آنها یادآوری کنیم که هند به عنوان یکی از خریداران انرژی از ایران نمیتوانست دلار بپردازد و میخواست ایران را وادار به دریافت روپیه کند.
دولت روحانی در چنین شرایطی زمام امور اجرایی کشور را به عهده گرفت و در نخستین اقدام مؤثر خود توان خود را برای رفع تحریمها به کاربست تا سرانجام توانست برجام را محقق کند. اما در همین دوره علاوه برآنکه تحریمها موجب حذف ایران در بسیاری از بازارهای فروش انرژي شده بود قیمت نفت نیز به شدت کاهش یافت تا آنجا قیمت نفت در دولت روحانی به نصف قیمتی رسید که احمدینژاد آن را میفروخت و هیچ گاه در قبال آن اشتغال موثری در کشور ایجاد نکرد.
شماره 30 دوهفته نامه آیت ماندگار