ساختمان های زیادی در شهر تهران وجود دارد که از نظر سازه ای و ایمنی در وضعیت خطرناکی قرار دارند که با تن ندادن مالکان آنها به رفع خطرات و عدم توجه به اخطارهای ایمنی شهرداری راه را برای بروز حادثه ای دیگر هموار می کنند. الته این پافشاری های نادرست بی دلیل نیست.
قانون به مالکان در برابر احکام شهری برتری داشته داده و این برتری باعث شده تا شهرداری نتواند با قاطعیت با مالکان ساختمان های خطرناکی که جان و مال مردم و امنیت شهری را تهدید می کنند برخورد کند. قوه قضاییه را هم نمی توان مقصر دانست چراکه شرع چیزی متفاوت از احکام شهری می گوید.
اما حال با وضعیت موجود چه باید کرد از طرفی به شهرداری فشار می آورند که باید نظارت و برخورد با ساختمان های مستعد ریزش را پیگیر باشد و از طرفی احکام صادره را مالکان با بردن شکایت به دیوان عدالت و قوه قضاییه می شکنند، شهر در وضعیت نابسمانی قرار گرفته و مسئولان در چالش مانکن شرکت کرده اند.
محمد تندگویان عضو شورای اسلامی شهر تهران در این باره گفته است: زمانیکه شهرداری با پلمپ یا جلوگیری از فعالیت ورود می کند به علت نبود وحدت رویه بین قوه قضاییه و شهرداری اگر مالک به قوه قضاییه یا دیوان عدالت مراجعه کند حکم می تواند فک پلمپ و یا حتی در مواردی حکم جلب برای اجرا کننده ها حتی در حد شهردار منطقه را بگیرد.
با این وضعیت، تن ندادن مالکان به اخطارها و حتی ترغیب برای دریافت حکم جلب مجری احکام شهرداری، امری بدیهی خواهد بود. این روند در اجرای قانون و بند 14 ماده 55 شهرداری ها هم مشکل ایجاد می کند. بندی که در گزارش هیات ملی گزارش حادثه پلاسکو به عنوان اصلی اجرا نشده و موثر در بروز حادثه مطرح شده است.
هداوند،عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیات ملی گزارش حادثه پلاسکو با بیان اینکه تکلیف نگهداری عمده از ساختمان پلاسکو بر عهده مالک یعنی بنیاد مستضعفان بوده است ولی با وجود اخطارها مبنیبر نا ایمن بودن ساختمان در برابر حریق اقدام جدی صورت نگرفته است، گفت: شهرداری تهران در اجرای کامل و به موقع بند 14 ماده 55 قانون شهرداری و تبصره آن کوتاهی داشته است همچنین درباره اجرای مبحث 22 مقررات ملی ساختمان برای تعیین روش نگهداری و بهرهبرداری ایمن و مطمئن بناهای موجود علیرغم ابهامات آن حساس نبوده است.
زمانیکه رویه اجرای احکام و گرفتن فک احکام به نفع مالکان است و وحدت رویه ای هم بین شهرداری و قوه قضاییه به چشم نمی خورد بروز چنین حوادثی دور از انتظار نخواهد بود. کم نیستند ساختمان هایی که برای خود و مردم خطراتی بالقوه اند و با کوچکترین اتفاقی آماده تبدیل شدن به بزرگترین حادثه شهر را دارند.
پلاسکو اولش بحران ملی نبود اما زمانی از یک حادثه نقطه ای به بحرانی ملی تبدیل شد که شروع به آزمایش توان و تجهیزات مدیریت بحران کرد. آن لحظه ای که آتش شعله ور بود و از هز گوشه زبانه می کشید تا لحظه ای که آوار شود شاید 30 دقیقه بیشتر طول کشید اما اتفاقی را رقم زد که در 30 سال گذشته بی بدیل بود.
درهم تنیدگی قوانین و عدم صراحت در آن باعث شده امروز دستگاه ها به جان هم بیافتند و انگشت اتهام را به سمت یکدیگر نشانه بروند. این رفتارهای تنش زا خود دردی از مردم دوا نمی کند و نمی تواند آنچه که مدیریت بحران و نظام قانون گذاری و اجرا را زیر سوال برد، مانند صورت مساله پاک کرد.
پلاسکو امروز برای همه نماد است. نمادی از بی تدبیری، نمادی از بی توجهی و نمادی از ضعف و ناتوانی در مدیریت بحران نقطه ای. امروز تهران در شرایط اضطرار قرار دارد هم ساختمان هایش فرسوده هستند هم مدیریت و افکار مدیرانش. این تفکرهای کهنه و چروکیده آتش زیرخاکستر است که در چنین موادری شعله ور می شود و همه چیز را می سوزاند.
تندگویان تشکیل نهادی مشترک بین این دستگاه ها را امری ضروری می داند که و خواستار این است که در کنار شهر بایستد و به جای اینکه برای مالک حکم صادر کند پشتیبان حکم اجرایی شهر باشد تا بتوان به اهداف شهر دست یافت وگرنه هیچ وقت در این موضوع موفق نخواهیم بود.
به هرحال شهر در حال خورده شدن است! مدیریت ناهماهنگ و قوانین روشن ما پیچیده و مبهم بین دستگاه ها و عدم مسئولیت پذیری خطری بزرگتر از حوادثی مثل زلزله و سیل است این مشکل وقتی دیده می شود که موضوع امداد رسانی، مواجهه با بحران و حوادثی نظیر پلاسکو پیش بیاید. آنگاه تصویری روشن تر از امروز را خواهیم دید که بوی خون می دهد.
شماره 33 دوهفته نامه آیت ماندگار