مهدی آیتی گفت: سال ۹۸ آقای خاتمی تصمیم گرفت در سایه و موضع مشاورهای قرار بگیرد. به نظر من آقای کواکبیان حرف درستی در این زمینه زده و آقای خاتمی در موضع مشاوره قرار گرفته است و دیگر نقش محوری ایفا نمیکند. اگر دقت کنید این روزها ایشان خیلی کمتر حرف میزند و بیانیه میدهد و اظهارنظر میکند.
آیت ماندگار- معصومه معظمی: مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ موضوعی است که این روزها بیش از هر دیگری رهبران احزاب اصلاحطلب به آن فکر میکنند. برخی احزاب این جناح سیاسی مثل کارگزاران معتقدند باید تحت هر شرایطی در صحنه حضور داشته باشند و برای انتخابات نامزد معرفی کنند، ولی گروهی دیگر از اصلاحطلبان تاکید دارند به دلیل نارضایتی عمومی از شرایط موجود و اینکه پایگاه اجتماعیشان متزلزل شده، بهتر است این دوره کنار کشیده و تنها نظارهگر و رصدکننده تحرکات جریان رقیب باشند. مهدی آیتی فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده دور ششم مجلس در اینباره معتقد است: این بار حتی «تکرار میکنم» خاتمی هم دیگر برای مردم رنگ باخته و جایگاه خود را از دست داده است.
البته جدای از بحث مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات، چیزی که محل مناقشه جبهه اصلاحات شده، نقش «پدرخواندگی» یا رهبری خاتمی بر این جریان است. برخی مثل مصطفی کواکبیان تاکید دارند که رهبر جریان اصلاحات باید نقش مشاورهای در انتخابات داشته باشد و این جریان باید از فرد محوری جدا شوند، ولی علی صوفی وزیر دولت اصلاحات در واکنش به اظهارات کواکبیان، حزب مردمسالاری را به فردمحوری و قبیلهگرایی متهم میکند و معتقد است همه انسجامی که بین اصلاحطلبان وجود دارد، حاصل محوریت خاتمی است.
اصلاحطلبان و حواشی انتخاباتی
تنها هشت ماه تا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ زمان باقی است و اصولگرایان از آنجایی که پایگاه اجتماعی خاصی جز همان سبد آرای سنتی مشخص خود ندارند، بدون توجه به سطح مشارکت مردمی که تا چه میزان پایین خواهد بود، تبلیغات زودهنگام انتخاباتیشان را از مدتها قبل شروع کرده و حتی اسباب و اثاثیهشان را برای نقل مکان به پاستور جمع کردهاند. اما اصلاحطلبان این بار جدای از دوراهی همیشگی مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات، به این فکر میکنند که بزرگان اصلاحات از جمله خاتمی در انتخابات پیشرو نقشمحوری داشته باشد یا مشاورهای!
موضوعی که مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری چند روز پیش در مصاحبهای به آن اشاره کرد و گفت: «ما هم احترام آقای موسویخوئینیها و هم آقای خاتمی را داریم ولی معتقدیم که نباید فردمحوری کرد و عقل جمعی باید حاکم باشد. باید از بزرگان مشورت بگیریم ولی اینکه بگوییم ۳۰ حزب هیچ نظری ندهند و تابع یک شخص باشند اینگونه نیست، احزاب باید نظرشان را بگویند و از بزرگان نیز مشورت بگیرند. به اعتقاد بنده باید یک جایگاه مشورتی برای آقای خاتمی در نظر بگیریم، حزب برای خودش استقلال دارد و خودش باید تصمیم بگیرد.»
خاتمی مدعی رهبری اصلاحات نیست
البته این سخنان همانطور که تصور میشد بیپاسخ نماند و علی صوفی وزیر دولت اصلاحات نسبت به آن واکنش نشان داد و گفت: «آقای کواکبیان و امثال وی سخنانی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه گویا خاتمی مدعی رهبری است یا مثلا اگر این اعتبار و جایگاهی که خاتمی بین مردم دارد را کنار بزنند لابد امثال کواکبیان جایگزین او میشوند! خاتمی مدعی رهبری اصلاحات نیست. برخی مانند کواکبیان یا هر کس دیگری، زبان گویای جریان رقیب شدهاند.» او همچنین در ادامه انتقادات تند خود مدعی شد: «ما تصور میکنیم اگر فلان شخصیت را کنار بگذاریم، موفق شدهایم. اگر در پشت پرده، عدهای میخواهند به نام اصلاحطلب این خدمت را به جریان رقیب کنند و آنهایی که از خاتمی و تاثیرش در صحنههای انتخابات ضربهها دیدهاند اینها میتوانند، سربازان آنها باشند و این قابل فهم است.»
وزیر دولت اصلاحات در ادامه افزود: «گاهی شورای هماهنگی را علیه شورایعالی سیاستگذاری عَلم میکنند گاهی پارلمان اصلاحات را علیه خاتمی عَلم میکنند اما بعد میگویند که خاتمی و ریاستش را قبول داریم و نباید برای مسائل دیگر، هزینه شود.»
صوفی همچنین در ادامه انتقادات خود گفته است که نباید برخی حرفها پشت تریبون گفته شود و جای این صحبتها را در شورای هماهنگی و جمع اصلاحطلبان دانست چراکه ممکن است این اظهارنظرات به اصلاحطلبان آسیب بزند.
عبور جامعه از اصلاحطلب و اصولگرا
این سخنان در حالی مطرح میشود که آگاهان سیاسی مدتهاست میگویند اکثریت جامعه از اصلاحطلبی و اصولگرایی عبور کرده و دغدغهشان تهیه نان شبی است که به آن محتاجند و در تهیه ارزاق اساسی زندگی خود ماندهاند. برای مردم بریده از فشار اقتصادی تفاوتی ندارد خاتمی «تکرار» کند یا مشاوره بدهد؛ حتی کسی از جنس پوپولیستی هزاره سوم بیاید یا سرداری جهت زندگی جهادی!
انتخابات ۹۸ مجلس شورای اسلامی به خوبی نشان داد که عدم رضایت مردم از شرایط عمومی و اقتصادی منجر به حداقل سطح مشارکت خواهد شد، چیزی که قطعا برای نظام جمهوری اسلامی برازنده نیست و باید فکری برای عدم رضایت عمومی و ناامیدی حاصله از فشارهای اقتصادی اندیشید.
ریزش آرای اصلاحطلبان به دلیل اشتباهات ۱۰ ساله
مهدی آیتی، نماینده دور ششم مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب درباره نقش مشاورهای یا محوری خاتمی در انتخابات ۱۴۰۰ به «جهانصنعت» گفت: «اشتباهاتی که جبهه اصلاحات در یک دهه گذشته انجام داده است کم نیست و بخشی از این اشتباهات مربوط به برخی عملکردهای آقای خاتمی است. از آنجایی که ایشان فرد باهوشی است، شرایط پیش آمده و عدم اقبال و رویگردانی مردم به سیاستمداران را به خوبی میشناسد و درک کرده است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: «در شرایط فعلی آقای خاتمی به خوبی درک کرده و میداند که به خاطر اشتباهات یک دهه گذشته اصلاحطلبان، این جریان با ریزش آرای مردمی و ریزش محبوبیت و مقبولیت مواجه شده است. به همین دلیل ایشان قبل از انتخابات ۹۸ اعلام کرد که قصد ندارد در شورایعالی اصلاحطلبان نقشی ایفا کند. بعد از طرح این موضوع بود که آقایان عارف و موسوی لاری هم از شورایعالی اصلاحطلبان استعفا دادند. همین امر باعث شد که این شورایعالی در فضای عمومیتری قرار بگیرد.»
آیتی تاکید کرد: «این تصمیم درست بود، ولی دیرهنگام گرفته شد، چرا که وقتی «تکرار میکنم» آقای خاتمی منجر به رایآوری و رییس جمهوری شدن آقای روحانی شد، بدتر از آن حمایت، سکوتی بود که آقای خاتمی درقبال عملکرد غلط آقای روحانی ادامه داد و همین امر زمینه دلسردی مردم و ریزش محبوبیت و مقبولیت اصلاحطلبان را ایجاد کرد.»
این نماینده ششم مجلس تصریح کرد: «بنابراین سال ۹۸ آقای خاتمی تصمیم گرفت در سایه و موضع مشاورهای قرار بگیرد. به نظر من آقای کواکبیان حرف درستی در این زمینه زده و آقای خاتمی در موضع مشاوره قرار گرفته است و دیگر نقش محوری ایفا نمیکند. اگر دقت کنید این روزها ایشان خیلی کمتر حرف میزند و بیانیه میدهد و اظهارنظر میکند.»
آیتی این اتفاق را نشانگر تصمیم خاتمی برای سایهنشینی و سکوت اختیار کردن دانست و گفت: «این سکوت و سایهنشینی نشانگر هوشیاری سیاسی آقای خاتمی است. ایشان احساس میکند الان زمانی نیست که دیگر مردم به «تکرار میکنم و توصیههای ایشان توجه کنند، چرا که مردم از موضوع «تکرار میکنم» آقای خاتمی عبور کردهاند و بهتر است که اجازه داده شود جریانهای سیاسی با پتانسیلهای خودشان و نه توصیههای پدرخواندگی ایشان به میدان بیایند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب نسبت به نقش «پدرخواندگی» خاتمی انتقاد کرد و گفت: «اقدامی که به نظرم اشتباه بود همین نقش پدرخواندگی آقای خاتمی در انتخابات ۹۲ و ادامه آن نقش تا سال ۹۶ بود. این کار به جبهه اصلاحات آسیب زد. البته آقای خاتمی این اشتباه و آسیب را متوجه شده، به همین دلیل در موضع و جایگاه مشاوره این جریان قرار گرفته که موضع درست و عاقلانه و هوشمندانهای است و نباید اجازه داده شود، دیگران بیش از این او را خرج خواستههای خود کنند.»
لازم به ذکر است، جدای از اینکه کدام گروه، حزب یا دسته نظر درستی دارند و خاتمی باید به نقش محوری و رهبری جریان اصلاحات ادامه دهد یا کنج عزلت گرفته و تنها نظارهگر عملکرد جریان اصلاحات باشد و نقش مشاورهای خود را ایفا کند؛ حتی بدون توجه به اینکه آیا اصلا جامعه تمایلی به مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ دارد یا نه، باید به این نکته توجه کرد که جریان اصلاحات خوب یا بد به نام افراد و بزرگانی همچون خاتمی گره خورده و جامعه خواهناخواه این جریان را با این اسامی میشناسند. بنابراین جای سوال است که چرا برخی همواره سعی دارند پروژه عبور از بزرگان را رقم بزنند و انسجام و وحدت را نادیده گرفته و جریان را به سویی که خود میخواهند هدایت کنند که البته نتیجهای نامعلوم دارد.