گاهی اوقات چه در سطح پایین و چه در سطح بالای کشور اتفاقاتی به وقوع میپیوندد که اگر درست مدیریت نشود میتواند حادثهای بزرگتر را در پی داشته باشد. اما سوال مهم این است که مدیریت درست یعنی چه؟
در وهله اول در مواقعی که یک جنبش اعتراضی به واسطه برخی از افراد جامعه رخ میدهد میبایست این نارضایتی را جدی گرفت و برای این اعتراض یک شرایط بحرانی قائل شد. یعنی تصمیمگیران و تصمیمسازان در آن حوزه باید بپذیرند که یک اتفاق ناخوشایند رخ داده است. پذیرش بحران توسط مدیران ارشد دارای دو حسن است: 1- منتقدان میفهمند که صدای آنها شنیده شده است و این موضوع تا حد زیادی خشم آنان را فروکش میکند. 2- وقتی به یک اعتراض بصورت یک بحران توجه شود آنگاه میتوان به تصمیمگیریهای آتی امیدوار بود.
بطور مثال اگر در اعتراضات اخیر که در نقاط مختلف کشور رخ داد و متاسفانه باعث از دست رفتن تعدادی از هموطنان ما شد این دو نکته مورد توجه قرار میگرفت، اوضاع روند بهتری پیدا میکرد. اگر در زمانی که اعتراضات هنوز شکل راهپیماییهای خیابانی را به خود نگرفته بود، مسئولین در راستای رونق اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار تصمیمات قاطعی را میگرفتند هیچگاه شاهد اینگونه رفتارهای خشن از سوی برخی افراد نبودیم.
در شرایطی که مدیران کشور به ارائه آمار و ارقامهای غیرواقعی عادت کردهاند و همیشه در صدد نشان دادن عادی وضعیت کشور هستند نمیتوان از مردم انتظار داشت که سکوت کنند و نظارهگر این اوضاع و احوال باشند.
هرچند اعتراضات اخیر مردمی با همراه شدن فرصتطلبانی توام شد و در همین راستا در برخی نقاط کشور با حادثههایی هم مواجه شدیم اما در بین این افراد، مردمی هم بودند که از فرط آشفتگی اقتصادی سر به اعتراض برداشتند.
حال که اعتراضات فروکش کرده برخی به دنبال این هستند که تمام افرادی که در این چند روز نارضایتی خود را علنی کردند را به نوعی ضدانقلاب و فتنهگر جلوه دهند در حالی که در این بین، بسیاری از مردمی حضور داشتند که همیشه و در تمام صحنهها برای آبادانی کشور قدم برداشته بودند و هرگز فکر آن را نمیکردند که این اعتراضات با چنین حوادث ناجوانمردانهای توام شود.
همین مثال را میتوان برای مالباختگان موسسات مالی و اعتباری زد. در شرایط بد اقتصادی فعلی که دخل و خرج تودههای مردم با هم نمیخواند، عدهای پس از سالها گرفتار بازپسگیری اصل پول خود از برخی موسسات مالی و اعتباری هستند.
فارغ از آنکه این مشکل ریشه در تصمیمات چه افرادی داشته و دارد باید توجه کرد که امروز نظام طرف حساب این افراد است پس شایسته است که به هر ترتیبی این مشکل حل شود و اگر اکنون عدهای بگویند به ما مربوط نیست و ما مسئول اشتباهات گذشتگان نیستیم باید منتظر اعتراضات گسترده این افراد بود.
در همین رابطه میتوانیم مثال دیگری بزنیم. چندی پیش عدهای از افراد سرشناس و حتی معمولی در فضای مجازی، هشتگ پشیمانم را داغ کردند که به نوعی ابراز پیشیمانی در رایی بود که در سال 96 به نام حسن روحانی در صندوقها ریختند. بلافاصله پس از فراگیر شدن این کمپین اجتماعی، برخی حامیان دولت با ابراز حمایت از رای خود به مقابله با این حرکت اجتماعی رفتند. شاید همین احترام نگذاشتن به مخالف و مبارزه برای برتری در جنگ حنجرهها باعث آن شده که همیشه احساس شود اعتراض طرف مقابل ریشه در کارهای افراد همیشه معارض دارد در حالی که باید پذیرفت معترضین همیشه از سر کینه و حب و بغض به میدان نمیآیند و هستند افرادی که براساس شواهد و دانستههای خود به مخالفت برمیخیزند.
به امیدی روزی که به مخالف و رقیبی که در کمال اخلاق پا به میدان نهاده احترام گذاشته و بحران حاصل از اعتراضات پذیرفته شود زیرا عادی جلوه دادن اوضاع و کمشمار خواندن معترضین در ابعاد مختلف اجتماعی بیش از آنکه به حل مشکل کمک کند آتش این هیزم را شعلهورتر خواهد کرد.
شماره 47 دوهفته نامه آیت ماندگار