اولین اتوبوس در ایران توسط یک تاجر بلژیکی در شهر رشت به کار گرفته شد، اما به مرور زمان و با توجه به میزان کرایه، سودآوری و نبود زیرساختهای حمل و نقل، توجیه اقصادی نداشت و به یکی از تجار ایرانی بنام معینالتجار فرخته شد که وی پس از انقلاب مشروط آن را در تهران مورد استفاده قرار داد و با اخذ مبلغ ۳ شاهی، مسافرین را جابجا میکرد. بتدریج و توسط سایر تجار، اتوبوسهای دیگری خریداری و مشغول به کار شدند و این پایهگذار بوجود آمدن شرکتهای مسافری مختلف گردید و نهایتاً برای ارائه خدمات بهتر و منظمتر در یک مکان بنام پایانه مسافری یا ترمینال تجمیع شدند.
در تعریف علمی پایانه مسافری میتوان گفت که فضایی است برای پیاده و سوار کردن مسافران شهری و بین شهری که غالباً به شکل یک ساختمان بزرگ همراه با امکانات رفاهی طراحی شده که شرکتهای مسافربری دارای دفاتر فروش بلیط در پایانهها هستند و مسافران از طریق سکوهای مشخص، سوار و یا پیاده میشوند.
در اکثر شهرهای ایران پایانههای مسافری داخل محدوده شهرها واقع شدهاند، بجز یزد که علاوه بر مشکل امنیتی که مسافران با آن درگیر هستند، رفت و آمد آنها نیز معضل بزرگی میباشد. البته اینها اولین و کوچکترین مشکلات این مکان عمومی است. در ورودی به پایانه و در سالن انتظار، تلویزیونی برای رفاه مسافران نصب شده که اگر هزار سال نوری هم دنبال کنترل و تغییر شبکه باشید آن را پیدا نخواهید کرد، به عبارتی سالن انتظار، تداعیکننده اردوگاهی نظامی است که به نیروهای خود یک رادیوی یک موجی داده و آنها فقط حق گوش دادن به آن را خواهند داشت.
تصور کنید توریستی رسیده و چون پایانه خارج از شهر واقع شده وسیله نقلیه مناسبی پیدا نمیکند که وی را به محل اسکانش ببرد و مجبور است با کرایه وسیله نقلیهای دربست و با نرخی بالا به مقصد برود. ذکر این نکته ضروریست که در پایانه مسافری یزد هیچ خبری از معرفی مکانهای تاریخی و یا نقشه راهنمای گردشکری نیست اما تا بخواهید جمعی از بیکاران و علافان شهر که به سبک خود در حال کاسبی هستند را میتوانید ببینید.
در زمینه تعهد کاری در پایانه مسافری، حرفها و انتقادات زیادی است. به عنوان مثال، مسافری بلیط حرکت برای ساعت ۵ عصر را خریده و براساس نوشته داخل بلیط باید یک ربع زودتر در ترمینال حاضر باشد و عدم حضور به معنای جاماندن وی محسوب شده و مجبور به رعایت آن است اما آیا طرف مقابل تعهدی دال بر حرکت سروقت دارد؟ مسافر بیچاره باید در ترمینال بیش از یک ساعت آواره و سرگردان باشد تا مثل عصر حجر صاحبان اتوبوس مسافران خود را تکمیل کرده و میل سفر نمایند به عبارتی در این مکان، زمان، بیمعنیترین امر ممکن است.
شماره 59 دوهفته نامه آیت ماندگار