سازمان تأمین اجتماعی در بیش از نیمقرن گذشته همواره به دلیل اشکالات ساختاری قبل از آنکه به نفع کارگران و مستمریبگیران باشد به سود دولتها بوده و بهصورت قلک و خیاط خلوت دولت ایفا نقش نموده است.
اگر کارگران و مستمریبگیران بیمه پرداز بهجای واریز ۳۰% حقوق خود در طول ۳۰ سال به صندوق تأمین اجتماعی، آن را در سپرده مرکب درازمدت بانکها و یا بیمه عمر بگذارند یا آن را تبدیل به طلا و دلار نمایند بهمراتب بیشتر سود میبرند تا اینکه آن را به صندوق تأمین اجتماعی بسپارند! سازمان تأمین اجتماعی چه قبل و چه بعد از انقلاب هرگز نتوانسته نه در موضوع درمان و نه در موضوع رفاه و بازنشستگی کارگران دردی از دل این مردم متوسط و پایین جامعه را دوا نماید. سازمان تأمین اجتماعی با ثروت عظیم و هنگفتی که از پول کارگران در طول سالهای متمادی دریافت کرده است هرگز نتوانسته بهعنوان یک سازمان سالم و موفق اقتصادی – اجتماعی عمل کند و همواره یا مورد سوء مدیریت قرارگرفته و یا مورد سوءاستفادههای مالی و رانتی واقعشده است.
گزارش اخیر تحقیق و تفحص مجلس از این سازمان شاید برای چندمین بار نشان میدهد که دولت یکبار برای همیشه به کمک مجلس میبایستی ساختار نوین، مدرن و سالمی برای این سازمان تدوین و تصویب نماید و با استفاده از تجربه کشورهای پیشرفته، سازمانی را از نو بنا سازد که واقعاً مدافع حقوق فقرا و متوسطین جامعه باشد و برای رفاه، آسایش و بازنشستگی آنها مأموریت شفاف و روشن ایفا نماید.
از طرف دیگر چون این سازمان از پول مردم بسیار ثروتمند شده است حق ندارد در یک سیستم دولتی، غیر دلسوزانه باعث حیفومیل پول مردم شود که امروز ما شاهد آن هستیم که این سازمان بسیار ثروتمند چگونه مقروض، بدهکار و ورشکسته شده است! بهراستی چه کسانی در این سالها باعث حیفومیل حقوق کارگران شدهاند و چه کسانی باید بازخواست شوند؟
شماره 9 دوهفته نامه آیت ماندگار