آیت ماندگار- «آینه سیاه» (Black Mirror) عنوان سریالی بریتانیایی است که از سال ۲۰۱۱ میلادی تاکنون در فصول مختلف تولید و پخش شده است.
آنچه بیش از فرم باعث جذب مخاطب میشود، محتوایی است که به آیندهای نه چندان دور و شاید حال حاضر ما اختصاص مییابد؛ محتوایی که درگیری اعضای جامعه با پیامدهای دنیای دیجیتال را به تصویر میکشد و روایتگر سیطره شبکههای اجتماعی و سایر عناصر فناورانه بر زندگی شهروندان است.
مشابه اوضاع آینه سیاه را کم و بیش و با شدت و ضعف مختلف میتوان در دنیای واقع نیز مشاهده کرد. بسیاری از چهرههای سیاسی در سراسر جهان به شدت درگیر آینه سیاه پیشروی خود شدهاند که تشبیهی از صفحه تیره کریستال مایع در صفحات تبلت، گوشیهای هوشمند و... است.
این وضعیت از دید کاربران دربردارنده مزیتهایی است از جمله اینکه سیاستمدار در رفتار و گفتار سیاسی میکوشد هنجارها، ارزشها و نیز مطالبات جامعه یا دست کم طیف وسیع کاربران فضای مجازی را رعایت کند و پیراسته و قاعدهمند گام بردارد.
با این حال بسیاری میگویند این شرایط میتواند به سلبریتیزه شدن سیاسیون و بعضاً دولتمردان و مسئولان منتهی شود و حتی کارویژه این دو را با هم عوض کند.
چه بسا مسئولانی که نقش اصلی خود یعنی مدیریت حوزه مسئولیت را فرو گذاشته و به جای آباد کردن خانههای از پایبست ویران یا حداقل ویران نکردن آن، تمام هم و غم خود را معطوف نقش ایوان ساختهاند.
اخیراً رسانهها از کامنت شهردار تهران پای یکی از پستهای ایسنتاگرامی یکی از سلبریتیها خبر دادند.
«پیروز حناچی» شهردار تهران در واکنش به پست اینستاگرامی «کامبیز دیرباز» بازیگر سینما و تلویزیون در انتقاد به کار کودکان در تهران نوشت: سامانه ثبت اطلاعات پاکبانان و متولیان جمعآوری زباله راهاندازی شده که با ثبت چهره از فعالیت افراد زیر ۱۸ سال ممانعت به عمل میآید.
این سلبریتی روز قبل از آن در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: تهران شهر زندگی، شهر دوست داشتن و پایتخت جغرافیایی به نام ایران است که آن را به عنوان مهد فرهنگ و ادبیات میشناسند. شایسته این شهر نیست که در آن جان و جسم کودکان قربانی سوداگری شود.
نکته قابل توجه اینکه گفتههای وی بر اساس یافتههای پژوهشی با عنوان «یغمای کودکی» صورت گرفت که در پوشش ضعیف اطلاعرسانی و کمتوجهی مسئولان شهری چند روز پیش رونمایی شد.
«کامیل احمدی» مردمشناس و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی در صفحه اینستاگرام خود درباره این پژوهش نوشته است: در شش ماه اخیر، افتخار سرپرستی پژوهشی کمنظیر را با عنوان یغمای کودکان داشتم. این پژوهش را به همراه تیمی جوان و پرتلاش و مشترکاً با انجمن حمایت از حقوق کودکان انجام دادم و چه بسیار یاد گرفتم، متاثر شدم و در دل گریستم...
نکته قابل تامیل اینکه شهردار تهران نه در مقابل پژوهشگران و فعالان و کارشناسان این حوزه که در برابر یک سلبریتی نه چندان مشهور با چند صد هزار فالور خود را موظف به پاسخگویی و خبررسانی درباره راهاندازی سامانه مربوطه میداند. همچنین، برخی رسانهها اوایل ماه جاری از قول شهردار در همایش روز جهانی مقابله با کار کودک نوشتند: شهرداری در این زمینه وظیفهای ندارد.
پاسخگویی شهردار تهران هرچند فیذات امری مثبت است اما این پرسش را برمیانگیزد که نقش و جایگاه سلبریتی کجا است و شان و وظیفه مسئول چگونه تعریف میشود؟
شماره ۷۹ دوهفته نامه آیت ماندگار