کارشناسان در گفتوگو با «آیت ماندگار» نیاز به تغییر در سیاستهای ساختاری کشور را مطرح کردند؛
آیت ماندگار- امید یک تصور ذهنی از وضعیت مطلوب در مقایسه با وضعیت موجود است و ما زمانی ناراضی و ناامید میشویم که تصور میکنیم وضعیت بهتری نسبت به شرایط موجود وجود دارد، اما عملاً راهی برای دسترسی به آن نداریم. معمولاً ناامیدی به نارضایتی ختم میشود و با مسائل روزمره مردم در ارتباط است.
در واقع انتظار میرود که حاکمان برحسب وظیفه حکمرانی در سیاستگذاری و برنامهریزیها به وضعیت معیشت مردم توجه کنند. وقتی این انتظار برآورده نشود نارضایتی در جامعه شکل میگیرد؛ بحرانی که در جامعه امروز ایران به طور ملموس به چشم میخورد.
کارشناسان معتقدند این سرخوردگیها پدیده جدیدی نیست و مطالعات 20 سال اخیر نشان میدهد که جمعیت افراد ناراضی از وضعیت موجود و ناامید از یک چشمانداز مطلوب برای آینده، روز به روز در کشور افزایش پیدا کرده است. در حقیقت ما در انتهای فرایندی هستیم که از مدتها قبل شروع و طبیعتاً ابعاد آن نسبت به گذشته پیچیدهتر شده است.
مشکلات معیشتی و بیثباتی اقتصادی
اگر سری به سطح شهر بزنید متوجه خواهید شد که مردم از موارد مختلفی گلایه دارند اما فصل مشترک همه آنها وضع بد معیشت و اقتصاد است. یک معلم 50 ساله میگوید: حقوقی که دریافت میکنم کفاف زندگیام را نمیدهد و برای تامین هزینههای روزمره باید مسافرکشی کنم.
«امیر» هم که شغل دولتی دارد اظهار میکند: افزایش سرسامآور قیمتها شرایط را برای زندگی ما حقوقبگیران سخت کرده است. قیمتها روز به روز بالا میرود در حالی که درآمدمان تغییری نمیکند.
به نظر میرسد بازاریها هم، دلخوشی از شرایط موجود ندارند. به عقیده «وحید» که یک بازاری است، بیثباتی بازار، شرایط ناامنی برای فعالان اقتصادی ایجاد کرده و افراد زیادی دچار ضرر و زیان شدهاند. او میگوید: بحران سکه، دلار، مسکن و خودرو خیلیها را زمین زد و معلوم نیست چه زمانی به وضعیت ثبات خواهیم رسید.
«محدثه» زن خانهداری است که از ناامنیها گلایه داشته و میگوید: روزی نیست که در محله ما سرقت نشود. مردم مشکلات جدی معیشتی دارند و بسیاری از مسئولان چشمشان را بر روی حقیقت بستهاند.
حذف محدودیتهای اجتماعی
یک عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران میگوید: در شرایطی که مردم رضایت چندانی از وضعیت کنونی ندارند دولت باید سطح آزادیهای اجتماعی را افزایش دهد و امکان گفتوگوی آزاد را برای اقشار مختلف فراهم کند.
«علیاصغر سعیدی» خاطرنشان میکند: آزادی بیان و آزادیهای اجتماعی تا حدی، سطح استرس را در جامعه پایین میآورد و مردم را به آینده امیدوار میکند. این راهکار بهترین منفعت را برای نظام دارد چون مردم در یک فضای دموکراتیک و با تکیه بر خردجمعی بهتر میتوانند شرایط را درک کنند و با مشکلات کنار بیایند.
شاغلان فقیر!
اما «سعید مدنی» پژوهشگر علوم اجتماعی رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم را بسیار ضروری دانسته و میگوید: امروز بخش قابل توجهی از نارضایتیها حاصل ناتوانی مردم در تامین نیازهای معیشتی است. سطح اشتغال پایین است و راهحلی جز فعالسازی بازار کسب و کار نداریم. اگر اشتغال و نرخ رشد افزایش یابد طبیعتاً سطح نارضایتی هم تا حدی تعدیل شده و کاهش مییابد. به علاوه در حال حاضر با پدیده شاغلان فقیر روبرو هستیم که سال به سال بر تعداد آنها افزوده میشود. لذا اعمال سیاستها و برنامههایی که بتواند بازار کسب و کار و اشتغال را بهبود دهد، تا حد زیادی میزان رضایت و امید جوانها را افزایش میدهد؛ هرچند فعالسازی بازار کسب و کار تحتالشعاع سیاستهای کلان است و باید برای رفع موانع سرمایهگذاری و توسعه، این سیاستها را تغییر داد.
فرضیه چوپان دروغگو
دلسردی مردم از دولت روحانی نکته دیگری است که یک دانشجوی علوم سیاسی به آن اشاره کرده و میگوید: دولت روحانی را خیلی قویتر دیده بودم. به ویژه در سطح بینالملل، اما به نظر میرسد رییسجمهور تغییر جهت داده و مردم سهمی در تصمیمگیریها ندارند.
«کاوه» یک دانشجو است و اعتقاد دارد: ما به روحانی رای دادیم تا شرایط تغییر کند اما ایشان آنطور که انتظار داشتیم به وعدههایش عمل نکرد. هر روز به مردم قول میدهند که وضعیت بهتر میشود ولی فشار اقتصادی کمر ملت را خرد کرده و کسی به فکر چاره نیست.
«سعید مدنی» معتقد است ناکارآمدی و عدم ارائه راهحلهای راهگشا از سوی متولیان امر بر تشدید نارضایتی مردم اثر گذاشته است.
او میگوید: در شرایطی که به طور مکرر و طی سالیان طولانی به عموم مردم گفته شده که دولتمردان راههایی برای بهبود وضعیت دارند و چشماندازی خوب را ترسیم کردهاند، اما عملاً شرایط تغییر نکرده و حال با پدیده «چوپان دروغگو» روبرو هستیم.
برخورد با تبعیض و قانونگریزی
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز با اذعان به این مطلب که هیچ رویداد اجتماعی تکعلیتی نیست، میگوید: امروز با آن که کشور ما مشکل امنیتی ندارد احساس عدم امنیت در بین مردم مشاهده میشود و این یعنی حس درونی افراد آرامش و ثباتی از آینده به آنها نمیدهد.
«محمدمهدی لبیبی» معتقد است در چنین شرایطی بحث عدالت اجتماعی مطرح میشود که باید برای تامین آن، تبعیض را کنار بگذاریم و قانونمدار باشیم. گرچه رفع تبعیض در دین، عرف، اخلاق و قانون آمده اما در عمل به طور واقعی اجرا نمیشود. گاهی امتیازهایی به برخی افراد داده میشود که مبنای شایستهسالاری ندارد. خود همین تبعیضها در جامعه سرخوردگی ایجاد میکند و منشا بسیاری از آسیبهای اجتماعی است.
این جامعهشناس میافزاید: بحث دیگری که در عدالت اجتماعی مطرح میشود قانونمداری است، یعنی اجرای تمام و کمال قانون درباره همه افراد. بین قانونمداری و تبعیض هم یک رابطه دوطرفه وجود دارد یعنی اگر قانونمداری ملاک عمل قرار گیرد خود به خود تبعیض برچیده میشود.
صحبتهای «زهرا نامداری» هم به عنوان خواهر یک شهید جالب توجه است، او میگوید: جوانهای ما رفتند که وضعیت بهتر شود و مردم امنیت و آرامش داشته باشند و کسی حق کسی را نخورد. به نظرم این جامعهای نیست که برایش شهید دادیم و مسئولان باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
روحانی مردم را ناامید کرد
به عقیده یک جامعهشناس، ریشه مشکلات موجود، ناکامیهای اجتماعی و سیاسی است که در شکل اقتصادی بروز کرده است.
«سعید معیدفر» میگوید: در انتخابات سال 96 اصلاحطلبها همه تخممرغهایشان را در سبد روحانی ریختند. فکر میکردیم انتخاب ایشان آخرین امید ایران برای برونرفت از وضعیت موجود است، اما انتظارها برآورده نشد.
پاسخگویی و شفافسازی
«سعید مدنی» میگوید: پاسخگویی به مردم یک اصل است و اگر این روش به درستی و در زمان خود صورت نگیرد، موجی از نارضایتی را در جامعه ایجاد میکند.
مردم را در تصمیمگیریها شریک کنید
مدنی در ادامه افزود: جلب مشارکت عمومی و دخالت دادن مردم در تصمیمگیریها یک راهکار مناسب برای بالا بردن میزان رضایتمندی در جامعه است. بکارگیری و استفاده از نظرات عمومی در تصمیمگیریهای کلان میتواند جامعه را امیدوارتر و رضایت بیشتری برای آنها ایجاد کند. مثلاً همهپرسی در مسائل مهم که در قانون اساسی هم پیشبینی شده میتواند تا حدود زیادی مسئولیت همگانی ایجاد کند.
شماره ۸۰ دوهفته نامه آیت ماندگار