پس از موفقیت تیم دیپلماسی دولت تدبیر و امید و بسته شدن پرونده فعالیتهای هستهای ایران و توافق مهم با قدرتهای جهانی که با توجه به عملکرد ماجراجویانه و بیخردانه دولتهای نهم و دهم، قطعاً دستکمی از معجزه نداشت و در همان ابتدای اعلام این توافق تاریخی، حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان صحبت از آغاز تلاش برای به سرانجام رساندن برجام داخلی کرد. برخی از کارشناسان مسائل سیاسی این اظهارنظر را بهنوعی جهتگیری و خط و نشان کشیدن رئیسجمهور بهواسطه اعتمادبهنفس دست داده پس از موفقیت برجام، برای رقبای سیاسیاش دانسته وعدهای دیگر نیز تلاش برای به ثمر رساندن برجام داخلی را ادامه حرکت رئیس دولت برمدار پیشبرد وعدههای انتخاباتیاش به مردم میدانستند. آنچه اما دراینبین کمتر بر سرش اختلافنظری وجود داشت، مصداقهای موردنظر رئیسجمهور برای برجام داخلی بود.
از همان ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، برخی جناحهای سیاسی که در طول هشت سال زمامداری دولتهای نهم و دهم، تمام تلاششان را در جهت تخریب و حذف گروهها و جناحهای رقیب کرده بودند و در سر تداوم دولتی همسو با خود را میپروراندند و در این راه شکست سنگینی از خواست و اراده مردم خورده بودند، تمام تلاش خود را معطوف به سنگاندازی در پیش پای دولت کردند. این افراد دو سناریو را همزمان پیش میبردند. اول حمله به دولت و تلاش برای فاصلهاندازی بین دولت و خاستگاه اصلیاش جریان اصلاحات و دوم تمرکز بر مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی بر سر برجام و تلاش برای به مقصود نرسیدن این توافقات. هنگامیکه در بخش بینالمللی و با درایت تیم دیپلماسی کشورمان برجام به فرجام رسید و دست کاسبان تحریم و خواهندگان ایران منزوی از این بخش کوتاه شد، تلاشها درراه ایجاد فشارهای داخلی بر دولت و جریانهای همسو با آن افزونشده و به نقل معروف آتشش تندتر شد. به همین دلیل شاید بتوان گفت درستترین گام و اصولیترین هدف دولت پس از رسیدن به آرامش خارجی، تلاش برای رسیدگی به برجام داخلی بوده است. برجام داخلیای که قطعاً مکمل برجام بینالمللی بوده و بی حصول این، آن نیز به مقصود نمیرسید.
مصداقهای برجام داخلی کدام است؟
هشت سال زمامداری دولت قبلی در کنار تمام مضراتی که بهواسطه نوع مدیریت رئیس دولت وقت برای کشور در پی داشت، شکافهای عمیقی نیز در میان چهرهها و جریانهای سیاسی کشور ایجاد کرد. گروهی تمامیتخواه و به قول حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان، اقلیتی پر سروصدا که تنها زمانی که آرای مردم به نفعشان باشد از طرفداران سینهچاک دموکراسیاند، بیتوجه به جناح، طرز فکر و سابقه، سعی در به حاشیه راندن نیروهای اصیل و دلسوز انقلابی داشتند. این گروه همواره تمام تلاش خود را معطوف به ایجاد اختلاف میان ارکان نظام و نیروهای وفادار به انقلاب و رهبری کردهاند. شعار قالب این جریان، یا با مایی و یا بر ما است. در چنین فضایی نیاز اصلی کشور، برقراری آرامش در فضای سیاسی و سوق دادن فضای سیاست کشور به سمت همگرایی و رفاقت در عین تکثر آراست. نیازی که جز با یک آشتی ملی امکانپذیر نیست. پس اولین مصداق برجام داخلی، برقراری آرامش و وفاق میان نیروهای خدوم فارغ از جناح و تفکر سیاسی است.
گام دوم برجام داخلی را باید کوتاه کردن دست کاسبان تحریم از اقتصاد کشور دانست. حجم عظیم اختلاسها، نابسامانیهای اقتصادی و حیفومیلهای گسترده بیتالمال که میراث منحوس دولت قبلی است و در سایه شوم تحریمهای ناجوانمردانه دول غربی به وجود آمده بود، دمل چرکینی است که هنوز اثرات مخربش را بر اقتصاد قشر آسیبپذیر کشور میتوان دید. اقتصاد درگیر با تحریمهای خارجی، در داخل نیز با چنان بریزوبپاشها و دستاندازیهای بیسابقهای مواجه بود که تصورش حتی برای بسیاری هنوز سخت است. برای رفع این معضل اساسی که از دغدغههای رهبری انقلاب نیز هست، باید دست کاسبان تحریم و دستاندازان به بیتالمال از نهادهای اقتصادی کوتاه شود. در راستای همین امر هم تلاشهایی با همراهی دولت، نهادهای امنیتی و قوه قضاییه صورت گرفته و بسیاری از این غارتگران اموال مملکت به سزای اعمال خود رسیدهاند و یا در حال محاکمهاند. ادامه این روند و بازگشت امنیت و آرامش به اقتصاد ایران یکی دیگر از مصداقهای برجام داخلی است.
سومین مصداق برجام داخلی، مبارزه با ماجراجویان و تندروهای داخلی است. در طول دوران دولت گذشته، عدهای که همواره سعی داشتند خود را سینهچاک و کفنپوش نظام معرفی کنند، در سکوتی مشکوک چشم بر تمام رفتارهای خلاف قانون دولت بسته بودند و حتی صدایشان در برابر بزرگترین فجایع اجتماع، اقتصادی و سیاسی آن دولت نیز درنیامد؛ اما بهمحض روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، این افراد دوباره در میدان حاضرشده و سختترین لطمهها را به وجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد کردند. تندروها که حالا بیش از هر زمان دیگری موجودیت خود را در معرض خطر میبینند، سعی دارند با اعمال فشارها، رفتارهای فراقانونی و ماجراجویانه و ازایندست رفتارها، اجازه ندهند کشور به آرامش رسیده و اهداف موردنظر دولت به سرانجامی نیک ختم شود. حمله به سفارت عربستان پس از جنایت هولناک اعدام شیخ نمر، در حالی رخ داد که حاصل این حرکت خودسرانه، چیزی جز برونرفت عربستان از مخمصهای سیاسی و تبدیلشدن آن کشور از بدهکار به طلبکار در میان اذهان عمومی جهان نبود. ماجراجوییهای این طیف معلومالحال به تخریب، توهین و فحاشی به چهرههای خوشنام نظام و افراد دولت نیز رسید. تریبونهای این طیف خودسر و تندرو، حتی از فحاشی به افراد و بستن تهمتهای ناروا به دولت و متصدیانش کوتاهی نکردند. مقابله جدی با این دست افراد و تفکر خطرناک نهفته در پس رفتارهایشان که آرامش داخلی و خارجی کشور را نشانه گرفته، باید از اصلیترین سرفصلهای برجام داخلی باشد.
از تمام اینها گذشته، حفظ اعتماد مردم به دولت، بازگشت نیروهای دلسوز، مؤمن و معتقد بهنظام به رهبری به صحنه سیاسی، سروسامان دادن به شرایط نهچندان به سامان اقتصادی و معیشتی مردم و ایجاد ثبات داخلی چه از منظر سیاسی و چه از منظر اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی، از دیگر ملزومات برجام داخلی است.
بر کمتر ناظر بیطرفی پوشیده است که اهمیت آنچه رئیسجمهور از آن بهعنوان برجام داخلی یادکرده است، اصلاً کمتر از برجام بینالمللی نیست و رسیدن به آن عزمی میخواهد از همان دست که رخ داد تا زورگوییها، تهدیدها و تحریمهای دولتهای غربی را درهمشکسته شود و دیپلماسی برآمده از تفکرات اسلامی و انقلابی، بر یاوه بافی ها، زورگوییها و تمامیتخواهیهای کشورهای غربی چیره شود.
شماره 10 دوهفته نامه آیت ماندگار