بعد از کودتای ۲۸ مرداد بسیاری از مبارزان در دادگاههای رژیم سلطنتی از آرمانهای خود دفاع کردند اما بدون اغراق، هیچکدام از آن دفاعیهها بهاندازه دفاعیات گلسرخی شهرت پیدا نکرد.
چند سال قبل فیلم دفاعیات زندهیاد خسرو گلسرخی از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران، برای اولین بار پس از سال ۵۷ و با حذف برخی قسمتها پخش شد و پسازآن متن کامل دفاعیاتش بر روی سایتها قرار گرفت. خسرو گلسرخی در دفاعیات معروفش در مقابل دادگاه نظامی، سعی میکند مواضع و نظراتش را بهعنوان یک مارکسیسم- لنینیسم درباره اسلام بیان کند. در این فیلم خسرو گلسرخی از دینش به «مولا حسین» میگوید و او را شهید خلقهای خاورمیانه میخواند و «مولا علی» را اولین سوسیالیست جهان میداند. گلسرخی هدفش بهروزی و سعادت انسانهای کشورش بود و در این راه جانش را تقدیم خلقش کرد. ما باید در برخوردمان نخست انصاف را رعایت کنیم و سپس او را فرای نقد شخصی در آزمون تاریخ قرار دهیم.
گلسرخی عضو هیچکدام از سازمانهایی که مبارزه مسلحانه را در دستور کار خود قرار داده بودند نبود؛ در آن زمان بسیاری از هنرمندان در وصف سیاهکل شعر یا نمایشنامه ساخته بودند و نمونه تیپیک این روشنفکران احمد شاملو، ساعدی و خود گلسرخی بودند. درواقع این را باید پذیرفت که جنبش مسلحانه در جامعه موج ایجاد کرده بود.
گلسرخی شاعر مبارزه بود و همراه با شاعران سوسیالیست دیگر چون احمد شاملو، رضا براهنی، علی میرفطروس، اسماعیل خویی، سعید سلطان پور و... شعر را برای خلق و در خدمت مبارزه برای رهایی آنان از چنگال استثمار و استعمار میدانستند.
گفتههایی از گلسرخی در مورد چگونگی شعر سیلیای دیگری ست به روی روشنفکران تسلیم طلب و سازشکار درباری که مقام شعر را در سطح فقط انعکاس امیال مبتذل و هرزه و اکثراً جنسی تنزل میدادند و در روزگارانی که جوانان برومند این مرزوبوم جان خود را درراه مبارزه نثار خلق میکردند از گل و معشوق و باغ و...میگفتند.
دستگیری خسرو گلسرخی و حلقه یارانش در حالی اتفاق افتاد و محاکمه آنان بسیار سریع شروع شد که اکثر یارانش در خط مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی با چشمانی اشکبار و ابراز ندامت و پشیمانی تقاضای عفو کردند، اما وی باهم رزمش کرامت دانشیان در دادگاه نظامی که با فشار سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی بهطور علنی برگزار شد به مقاومت کمنظیر پرداخت، بر مواضع خویش اصرار ورزید، از خلقش دفاع کرد و از بورژوا کمبرادور تا دستگاه سانسور رژیم و انقلاب سفید سال ۴۱ را به مضحکه گرفت و بهشدت انتقاد کرد.
او دفاعی از خودش نداشت و همه دفاعش از خلق بود. خودش را در اقلیت میبیند اما میگوید که چه باک وقتی مولا حسین هم در اقلیت بود.
تأثیر دفاعیات دانشیان و گلسرخی این بود که شاه میخواست این افراد که افراد مشهوری در سطح روشنفکران و هنرمندان جامعه بودند، در دادگاه ضمن ابراز ندامت علیه گروههای مسلح موضع بگیرند، در این گروه، بهجز دانشیان و گلسرخی، کسی از مبارزه مسلحانه دفاع نکرد و برخی به ندامت پرداختند که بالطبع تأثیرات منفی داشت اما دفاعیات آن دو تمام رشتهها را پنبه کرد و دادگاه را تبدیل به دادخواهی در مقابل رژیم شاه کردند و نام این دو تن در تاریخ ماندگار شد.
نام خسرو گلسرخی و همرزمش بیشک در تاریخ پرافتخار ایران هم چون مشعل تابانی حک است و نمادی از مقاومت و استواری و منبع الهام کلیه شاعران و هنرمندان انقلابی و مبارز به شمار میرود.
شماره 11 دوهفته نامه آیت ماندگار