آیت ماندگار- «ایران در چهار کهکشان ارتباطی» عنوان کتابی است نوشته دکتر مهدی محسنیانراد که تاریخ ارتباطات سرزمین ایران را بهصورت جامع بیان کرده و با ذکر نظریه جدیدی ثابت میکند که ایران بهجای سه کهکشان مورد ادعای مارشال مک لوهان، نظریهپرداز مفهوم دهکده جهانی، از چهار کهکشان ارتباطی برخوردار است. آنچه از نظر گرامیتان میگذرد کوتاهشده شرح یک رویداد مهم تاریخی است که در این کتاب منتشر شده و به چگونگی ضرب نخستین سکههای اسلامی میپردازد. پس از اینکه سرزمین ایران و برخی قلمروهای تابع امپراتوری روم از جمله سوریه و مصر توسط مسلمانان فتح شد، تا مدتها سکههای ساسانی و رومی در امور اقتصادی سرزمینهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت و حتی تا دوره امویان نیز سکههای ساسانی با تصویر خسرو پرویز همراه با آیهای از قرآن و به خط کوفی ضرب میشد و کاربرد داشت. اما رویدادی که موجب شد خلافت اموی مبادرت به ضرب سکه اسلامی کند به دوران خلافت عبدالملک بن مروان پنجمین خلیفه اموی بازمیگردد. ماجرا از این قرار بود که پیش از اسلام در امپراتوریهای ایران ساسانی و روم شرقی یا بیزانس، لباسها و اجناس، نشان و برچسب ویژهای داشتند که به آن تراز میگفتند. مثلاً در کارگاههای نساجی ایران ساسانی، تار و پود منسوجات را با نخهای رنگین و رشتههای طلا بههم میبافتند و نقشی همراه با نوشتهای به زبان پهلوی بر روی لباسها حک میکردند که مشخص میکرد هر فرد متعلق به کدام طبقه از جامعه است که معمولاً پادشاه، افراد را در ایام نوروز با این مشخصه در دربار از یکدیگر تمیز میداد. از دیگر سو و در امپراتوری روم، علاوه بر تراز یا نشان منسوجات، کالاهایی هم که ساخته میشد، با برچسبی کاغذی و مصور که بهوسیله صمغ یا سریش بر روی آنها نصب میشد، آمیخته با جملاتی در ستایش حضرت عیسی(ع) بود که به زبانهای قبطی و سُریانی نوشته شده بود و در بازارهای سراسر قلمرو روم و ایران بهفروش میرسید. پس از اینکه مصر و سوریه از قلمرو رومیان خارج شد و بهدست مسلمانان افتاد، این تبادلات بازرگانی کماکان ادامه یافت و مسلمانان چون آن را نوعی تزیین میپنداشتند بیآنکه از مضمون ترازها اطلاعی داشته باشند از این کالاها همچنان استفاده میکردند. یک روز برحسب اتفاق، عبدالملک بن مروان که در مجلسی نشسته بود توجهش به این خطوط و تصاویر جلب شد و کنجکاو شد که بداند مفهوم آنها چیست. وقتی مترجمین دربار این ترازها و نشانها را برایش ترجمه کردند، وی بسیار برآشفت و بیدرنگ فرمانی برای والی مصر صادر کرد و دستور داد از این به بعد کارگاههای نساجی و مصنوعات مصر بهجای ترازی که نام و تصویر مسیح بر آن حک شده از جمله لا اله الا هو استفاده کنند. از آنجا که بخشی از تولیدات تراز مصر به قلمرو امپراتوری روم صادر میشد، دولت روم بلافاصله از ماجرا آگاه شد و قیصر طی نامهای همراه با هدایای فراوان از خلیفه اموی خواستار ادامه رسم کهن و تجدید نظر در فرمانش شد. عبدالملک هدایا را پس فرستاد و به نامه امپراتور پاسخی نداد. همین موضوع سبب شد تا دولت روم که سکههایش در امور اقتصادی دنیای اسلام مورد استفاده قرار میگرفت عصبانی شود و عبدالملک را به انجام اقدامی مشابه تهدید کند، بدین ترتیب که امپراتور با ارسال نامهای به عبدالملک تهدید کرد که اگر شیوه تولید کالاها در کارگاههای تحت حکومت مسلمانان به روال اول برنگردد، بر روی تمامی سکههای رومی عبارتی ناسزا بر ضداسلام حک خواهد کرد. این تهدید موجب شد تا عبدالملک دستور دهد نخستین سکههای اسلامی بهنام درهم و دینار با ذکر آیاتی از قرآن در سال 76 هجری در دمشق ضرب و وارد تبادلات بازرگانی شود.
شماره ۸۶ دوهفته نامه آیت ماندگار