آیت ماندگار- جهانگیر مصلی: محمدحسن سرائی متولد 1368 از جمله نویسندگان و شاعرانی است که این روزها شعرها و نوشتههایش در بین اهالی شعر و داستان گوشی به گوشی میچرخد. در پاییز 96 مجموعه داستان کوتاه او با عنوان «زلفهای پرماجرا» منتشر شد و توانست مخاطبان زیادی را جذب داستانها و نوشتههایش کند و همچنین در آغاز سال 97 با انتشار مجموعه شعر کوتاه «گینس» مخاطبان بیشتری را جذب شعرها و داستانهای ایرانی کرد. در دانشگاه، معماری خوانده و چند سالی است در حوزه روزنامهنگاری فعالیت دارد و سعی کرده است از فضای هنر و ادبیات دور نباشد. گفتوگوی «آیت ماندگار» با این هنرمند جوان را در ادامه میخوانید:
از چه زمانی فعالیت در زمینه ادبیات را آغاز کردید؟
من در زمان دانشجویی علاقه فراوانی به حوزه نقد معماری داشتم و احساس میکردم دانشگاههای ما فقط دارند معماران طراح تربیت میکنند و به هیچ عنوان منتقد معماری تربیت نمیشود. از آن زمان بود که کمکم وارد این حوزه شدم و قلم به دست گرفتم و در نشریات مختلف با مشورت چند تن از اساتید در حوزه نقد معماری ورود پیدا کردم و درست در همان زمان داستانهای کوتاهی نیز مینوشتم که در نشریات مختلف چاپ میشد. در این بین وقتی بازخورد مردم را دیدم تصمیم گرفتم با دقت و وسواس بیشتری حوزه ادبیات را دنبال کنم که نتیجه آن بعد از چند سال انتشار یک مجموعه شعر و یک مجموعه داستان بود و همچنان دوست دارم در این مسیر فعالیت داشته باشم.
نوشتن در حوزه معماری باعث شد شما به سمت ادبیات کشیده شوید، آیا هنوز هم در زمینه معماری نقد مینویسید؟
نوشتن از معماری نیاز به زمان بسیار زیادی دارد، یعنی نقد یک بنا یا یک اثر معماری نیازمند وقت بسیار زیادی است. باید بنا، تحلیل و بررسی شود و بعد چند خط در مورد آن نوشته شود. این روزها بیشتر درگیر ادبیات هستم و کمتر فرصت تحلیل، بررسی و نوشتن از معماری را دارم، اما گاهی در این حوزه نیز مطالبی که احساس میکنم باید بیان شود را روی کاغذ میآورم و منتشر میشود.
سرعت انتشار شعر و داستان این روزها بیشتر از قبل است، بهنظر شما شعر و داستان ماندگار هم منتشر میشود؟
با توجه به اینکه به قول شما سرعت انتشار مجموعههای شعر و داستان بسیار شتاب گرفته است، طبیعتاً ماندگاری و ادامه دادن در این حوزه بسیار سختتر از قبل خواهد بود، اما نمیتوان گفت شعر، داستان یا محتوای ماندگار منتشر نمیشود. بههرحال در بین همین جوانانی که وارد فعالیت در زمینههای مختلف هنری شدهاند افرادی هستند که استعداد خوبی دارند و سلیقه مخاطبان و کیفیت آثار نیز مشخص خواهد کرد که چه کسانی تا چه میزان ماندگار خواهند بود.
بعضی از آثار واقعاً از کیفیت محتوایی پایینی برخوردار هستند و متاسفانه بهراحتی هم منتشر میشوند، چه ساز و کاری برای جلوگیری از تولید آثار کمارزش باید تعریف شود؟
برخی آثار ادبی از ارزش محتوایی پایینی برخوردارند، اما باید دقت کنید که برای برونرفت از این مشکل اولین مسئله، نظارت است. هم افرادی که در حوزه ادبیات تخصص دارند و هم افراد غیرمتخصص و معمولی با خواندن بعضی از آثار متوجه میشوند که هیچگونه نظارت و پایشی بر روی برخی شعرها و داستانها صورت نگرفته است و ادبیات ما این روزها از این موضوع دچار خسران شده است. مسئله دوم حضور برخی از ناشران در بازار کتاب بهعنوان دلال است که بیشتر از اینکه نقش متخصص حوزه خود را ایفا کنند، نقش دلال را دارند و با گرفتن پول از برخی جوانان، کتابهای آنها را بدون هیچ بررسی و نظارتی چاپ میکنند. از همه مهمتر اینکه در ارشاد نیز کتابهای ارسالی، نظارت فنی و کیفیتی نمیشود. منظورم این است که در هیچکجا مانع یا سدی برای بررسی کیفیت آثار چه از لحاظ محتوایی و چه فرم وجود ندارد و به همین علت هر شخصی به خود اجازه میدهد خودش را نویسنده بنامد.
راهحل چیست؟
راهحل در شناسایی مشکلات و آسیبها است. باید کسانی که سالها در زمینه ادبیات فعال بودهاند، آسیبها را بیان کنند و سپس یک کار دقیق علمی صورت بگیرد و توسط اساتیدی که در زمینه ادبیات مشغول تالیف و نقد هستند نظرخواهی شود و سپس به ارائه راهکار و راهحل پرداخت. قدم نخست این است که جامعه ادبی ما بپذیرد که مشکل وجود دارد، وقتی ما پذیرفتیم که مشکلاتی هست سپس با مشورت اهالی فن، راهکار ارائه خواهد شد. مشکل ریشهایتر این است که ما هنوز گام نخست را باور نداریم.
آثار منتشرشده از خودتان را در چه سطحی میدانید، مخاطبپسند یا ماندگار؟
اصلاً رمز ماندگاری در این است که مردم با آثار شما ارتباط خوبی برقرار کنند و در ترویج و گسترش آثار شما شریک شوند، بنابراین در ابتدا یک شعر یا اثر ادبی باید با مخاطبان خودش ارتباط خوبی برقرار کنند و مخاطبپسند باشد. با گذشت زمان متوجه خواهیم شد که چه آثاری ماندگار و چه آثاری دارای تاریخ مصرف هستند. دقت کنید که در یک کتاب که مثلاً 100 قطعه شعر کوتاه وجود دارد ممکن است فقط چند شعر وجود داشته باشد که قابلیت ماندگار شدن را دارا باشد و اگر همین میزان هم باشد واقعاً کفایت میکند تا شاعر یک اثر، کارهایش دیده شود و کل شعرها یا داستانهای منتشرشده در یک کتاب با استقبال مواجه شود. امیدوارم که این اتفاق در دو مجموعهای که از من منتشر شده است، بیفتد.
در پایان با چند شعر کوتاه، مخاطبان نشریه را مهمان کنید.
شكايت دارم / به سازمان ملل / از تو / این تو / که مرزهای عشق را جابهجا کردهای *** دلم را گره زدهای / به گوشه چشمی که هر مژهاش / حلقه وصل من و توست *** هرکس در زندگی / هرکاری میتواند بکند / اما من / فقط میتوانم / تو را دوست داشته باشم...
شماره ۸۶ دوهفته نامه آیت ماندگار