آیت ماندگار- با اجرایی شدن تصمیم افزایش قیمت بنزین در ۲۴ آبانماه سال جاری، جامعه ایران با شوک جدیدی روبرو شد که بنا بر اهمیت این کالای اساسی در افزایش قیمت سایر کالاها، از این جهت که تامین نیازهای اولیه قشر زیادی از مردم را با مشکل روبرو میکند، قابل بررسی است.
به تعبیر اینگلهارت جامعهشناس معاصر، زمانیکه جامعه طی فرآیند صنعتی شدن بخش عمدهای از نیازهای اساسی خود نظیر خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش را به ترتیب تامین میکند، میل ذاتی اعضای جامعه بهسمت مرتفع کردن نیازهای دیگری چون احساس همدلی، شرکت در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی و سهمخواهی در قدرت، سوق مییابد. به پیروی از این نوع نیازها، ارزشهای متفاوتی نیز شکل میگیرند که این ارزشها، هادی رفتارهای جمعی و فردی است. بهعبارتی، جامعهای که همچنان در مرحله تامین نیازهای اولیه و اساسی خود که بیشتر دربرگیرنده ملموسات و نیازهای مادی قرار دارد، ارزشهای مادی را برای رفتارهای خود سرلوحه قرار داده و جامعهای که این نیازهای مادی را مرتفع کرده و به سطحی از رفاه رسیده، ارزشهای فرامادی نظیر دموکراسیخواهی و شکوفایی جامعه و... را بهعنوان راهنمای رفتارهای اجتماعی خود قرار میدهد. از این دیدگاه میتوان گفت رفتارهای اجتماعی نیز در رابطه با بسیاری از تصمیمات کلان، نسبتاً قابل پیشبینی است.
این میزان دستمزد و نرخ تورم که به گفته نعمتا... ترکی، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران، برای خانوادههای شهری این استان برابر با ۴۲.۲ درصد و برای خانوادههای روستایی برابر با ۴۳.۴ درصد است نشان میدهد که جامعه ایران در وضعیت کنونی در شرایط تامین نیازهای اولیه و نخستین با مشکل روبروست که بهنوعی ارزشهای مادی را برای این جامعه بههمراه دارد. متناسب با این توزیع نیازها و ارزشها در بین افراد، منطقه سکونت بخش زیادی از جمعیت نیز قابل توجه است. بهعنوان مثال در کلانشهر تهران و بنا بر تحقیقات انجامشده توسط «سیداحمد فیروزآبادی» در مناطق ۲۲ گانه شهر میتوان سه دستهبندی بالا، متوسط و پایین به لحاظ شاخصهای توسعه را جستجو کرد. نتایج یافتههای تحقیق وی حاکی از این است که مناطق سه، دو، یک، پنج، چهار، شش و ۲۲ در دسته مناطق با شاخص توسعهیافتگی بالا، مناطق 13، 14، هفت،20، هشت، 15، 11 و ۲۱ در دسته مناطق با شاخص توسعهیافتگی متوسط و مناطق 10، 12، 18، 9، 17، 16 و 19 در دسته مناطق با توسعهیافتگی پایین قرار دارند که غالباً مشاغل ساده (با کمترین میزان تخصص) نظیر مسافرکشی و سایر مشاغل خدماتی را برای گذران زندگی در اختیار دارند. بدین ترتیب هرگونه تهدیدی برای این نوع از مشاغل، میتواند فرد را با هرگونه واکنشی برای رفع آن ترغیب کند.
بنا بر گزارش خبرگزاری خانه ملت و به نقل از «موسویلارگانی»، هماکنون تعداد زیادی از خانوادههای ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمکهای مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امرار معاش میکنند. با این وضعیت حتی عدهای شرایط آن را ندارند که تحت پوشش کمیته امداد و یا بهزیستی قرار بگیرند، چراکه این افراد برای اینکه تحت پوشش این نهادها قرار بگیرند باید بالای ۶۰ سال سن داشته باشند یا از کار افتاده ۱۰۰ درصد بوده و یا بیسرپرست و بدسرپرست باشند.
همچنین طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس در آذر ۹۷ تحت عنوان «خط فقر ایران در سال ۱۳۹۵ و مروری بر روش محاسبه آن» ارائه شده، در سال ۱۳۹۵، حدود ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار خانواده با جمعیتی بالغ بر ۱۳ میلیون و ۳۲۶ هزار نفر، یعنی نزدیک به ۱۶.۷ درصد کل جمعیت، زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند که از تامین غذای کافی برنیامدهاند.
با توجه به وضعیت کنونی جامعه ایران و در پی افزایش قیمت بنزین و کاهش میزان سهمیه بنزین با ۵۰ درصد افزایش قیمت، از روز جمعه (اجرای طرح سهمیهبندی) تا چند روز پس از آن، اعتراضات خیابانی زیادی در شهرهای مختلف بهوقوع پیوست و در برخی موارد به اغتشاش و تخریب اموال عمومی نیز منجر شد. همچنین با توجه به گزارشات صورت گرفته مبنی بر مکانهای شکلگیری اعتراضات میتوان به این نکته مهم نائل آمد که افزایش قیمت بنزین منافع و تامین نیازهای آن قشر از جامعه را هدف قرار داده که بیشترین میزان آسیبپذیری را دارند. بنا بر گزارش رسانهها، مناطقی که بیشتر بهعنوان شهرهای اقماری و یا خوابگاهی تهران نظیر شهریار، اسلامشهر، ملارد، اندیشه، کرج و... شناخته میشوند و یا شهرستانهای کوچک و بزرگ کمتر برخوردار بیشتر درگیر این اعتراضات بوده است.
گرچه دامنه گستردگی این اعتراضات در قسمتهایی از تهران هم ادامه داشته است ولیکن باید به این نکته توجه داشت که مطابق با فرضیه کمیابی اینگلهارت، اولویتهای نیازها و ارزشهای فرد تا حدود زیادی بازتاب محیط اجتماعی - اقتصادی است که در آن افراد برای چیزهای کمیاب، ارزش بیشتری قائل میشوند. بنابراین میتوان متوجه این نکته شد که اعتراضات در مناطقی از تهران نظیر صادقیه و... از این حیث قابل تامل است.
شاید در نگاه نخست این اعتراضات در قیاس با اعتراضات سال ۹۶ و یا ۸۸ قرار بگیرد که میتوانند تحت کنترل درآمده و یا آرامآرام از شدتشان کاسته شود، اما نکته افتراق این اعتراضات با سایر اعتراضات دقیقاً در این است که این اعتراضات بیش از آن که طبقات بالای جامعه به لحاظ شاخص توسعهیافتگی را در بربگیرد، بیشتر شامل حال طبقات آسیبپذیر است که اعتراضات این قشر از آن جهت که مستعد شورش و انحراف هم هست، از اهمیت زیادی برخوردار است.
همچنین، باید در نظر داشت که کلیت اصلاح نظام اقتصادی یکی از موارد مهمی است که همواره مدنظر دولتمردان بوده و هست، بنابراین نمیتوان منکر اهمیت قشر ضعیف جامعه از سوی مسئولان بود. چنانچه حسن روحانی بهعنوان رییس دولت و تعدادی از کارشناسان اقتصادی نظیر سعید لیلاز طی اظهارات متعددی عنوان داشتند که این طرح، در راستای منافع تمامی طبقات جامعه بهخصوص قشر آسیبپذیر جامعه بوده و نهایتاً اصلاح ساختار اقتصادی جامعه را در پی دارد که میتواند تا حدود زیادی از فساد و رانت جلوگیری کند.
از اینرو باید نسبت به اصلاح قیمت بنزین توسط دولت با نگاهی آیندهنگر و چشماندازی بلندمدت نگریست که میتواند منافع کلیه اقشار اجتماعی را در پی داشته باشد، اما این مهم باید به گونهای باشد که اقناع طبقه متوسط و رو به پایین را هم بههمراه داشته و با آگاه کردن این قشر از مزایای طرح مزبور از اعتراضات موجود به نفع گروههای معاند جلوگیری و هزینهها و تبعات اجتماعی آن کاهش پیدا کند.
شماره ۸۷ دوهفته نامه آیت ماندگار