صرفنظر از نحو و نحلههای مختلف، شعر معاصر، آنجا که به قابلیتهای «ژنریک» خویش معطوف است، طرز و ترازوی دیگری برای کفه شدن میطلبد که عموماً برآیند همین خاصیت ژنریک، وجه همهشمول، دغدغهها و تمنیات جمعی جامعهٔ مخاطب است. درواقع توجه به ذائقهٔ طیف مختلف مخاطب و متعاقباً برتافتِ مناسبات جمعی، عوالم زیست شده و مشترک جهان مخاطب و دیالوگ همواره و اثربخش با او، اگر که نه به دادوستدی کاسبکارانه منتج گردد، بیتردید میتواند به ساخت و ساحتی متدولوژیک و البته مخاطب مدار برسد. پارامترهایی ازایندست، به لحاظ پاسخگویی به نیاز مخاطب و رابطه مستقیم با وجه اقناعی و اثرگذاری شعر، معمولاً به بدویترین عنصر شعری بدل میشود. توجه به عنصر عاطفه، اجتماع و محیط پیرامون و نیز موجودیت زن، دغدغهها، آمال، مسائل و مصائب جامعهٔ زنان در مجموعه شعر «زنی دور، از خاورمیانهای نزدیک»، این مجموعه را در ساحت معنایی ویژهای برجسته و برچسبگذاری میکند. تعدد و تواتر زوایای جنسیتی در نُرمی نرم از زبان که پیوسته در بازارچههای متنوع معنایی تجدید استراتژی میکند، معنا مندی را بهمثابهٔ اصلی بنیادین سرلوحه میکند. بخصوص آنجاهایی که شاعر عدسیاش را به سمت مناظر اجتماعی ـ جنسیتی میچرخاند، شعر، پارامترهای دیگری به رخ میکشد که خوانش های منظر شناختی ویژهای طلب میکند که در این مجال امکان طرح تمام زوایای آن نیست. حال اگر که نخواهیم مجموعه شعر یادشده را بر ترازوی «آوانگاردیسم» کفه کرده و مترو معیارهای پیشرو و پیشنهاددهنده تمنا کنیم،مجموعهای درخور اعتنا است، اهمیت این مجموعه اما نه صرف سویه شدگی معنا و تطمیع مخاطب آسانیاب که درگرو زبان سهل و ممتنع، نگاه نافذ و منفرد شاعر به محیط پیرامون، جهان هست و نیز نگرههای اجتماعی، حساسیت گزارههای رمانتیک و درواقع کنش کرد عنصر عاطفه در سازوکار شعر است.
ترتیب و انتظام زندگی انسان امروز اما لزوماً بر پایه کلیشهها و حوائج نوعی و فردی نیست که گاه در طرح و توالی خواستهای برانگیزندهٔ جسمی و روحی است. مصادیق رخنمون در مجموعه شعر موردبحث اما رأساً در روح و روحیهٔ یک زن منجلی است که ازقضا شاعر است و محقق و منتقد. ترتیبی که شاعر از عوالم روزمرگی خویش سیاهه کرده و دست میدهد، دغدغههای جنسیتی جامعهٔ زنان را بدواً دُرشت و سپس در کمرکش سیاهه، به دستور نحوی «تودروف» میرسد و درواقع؛ دلمشغولیهای دیگر زن ـ شاعر که در سه سکشن مجزا، سویهٔ معنایی شعر را از ساحت روزمرگی، به منظری علمی و آکادمیک میرساند. شاعر با طرح مناسبتهای بایسته و البته فراموششدهٔ جامعه، یعنی مطالعه و رجوع به منابع علمی درخور، وجه التزام این مهم و رجوع و رجعت انسان را هوشمندانه گوشزد میکند.
شماره 12 دوهفته نامه آیت ماندگار