آیت ماندگار- ترور سردار سپهبد سلیمانی، جان همه ما را بسوخت و ما را در چنان گردابی از بهت، شوک و ناباوری و غم فرو برد که به آسانی نتوان راهی برای خروج از آن یافت.
برخی این حالت را حسی ملی میدانند و اگرچه بر هویت اسلامی او تاکید دارند، اما تنها پاسخی که برای این معادله چند مجهولی دارند ملی بودن این واقعه است. البته که این استدلال خالی از قوت نیست، چراکه سردار، نماد غیرت، توانایی، قدرت، آرامش و امنیت ایران بود و هر ایرانی، جدای از نگرش سیاسی، احساس میکند به ایرانی بودنش توهین شده است و نماد و علمدار غیرتش بر زمین افتاده است و در این شرایط است که حس ناب ایرانی و غیرت ایمانی و وطنی میجوشد و همه ما را بیدار میکند. عجیب آن که رییسجمهور غیرمتعادل آمریکا دائماً نمک بر زخم این خیل عزادار میپاشد و اندک ایرانیان مردد را هم به این سیل ملحق میدارد؛ آنجا که میگوید حتی مراکز فرهنگی ایران را هدف قرار میدهیم!
اما سخن من چیز دیگری است و میخواهم از موضعی فراتر از ملیت و دین، مساله را واکاوی کنم. ای انسانهای سراسر جهان، جان همه ما بسوخت و ما ناچار همه جان و سر شدیم، انسانیت و اخلاق را آماج حمله و هجوم دیدیم و فراتر از ملیت و دین، به یک احساس مشترک انسانی رسیدیم. او نماد انسانی فرهیخته و اخلاقی و باغیرت و اهل عمل بود. او همان کسی بود که از انسانها در ایران، عراق و سوریه دفاع کرد. نه مرز شناخت نه دین. او معتقد به مرز انسانیت بود و ما به داشتن چنین اسطوره و رستمی همواره شادمان و فخرفروشان بودیم و اینک در صبحگاهانی دریافتیم که انسانیتمان به تاراج رفته است. هر آنچه ما از یک انسان به معنای انسانیاش خواهان بودیم. از اینروست که وقتی او مورد هجوم دشمن واقع میشود جانمان میسوزد و انسانیتمان درد میگیرد.
بهراستی آیا میتوان در برابر هجوم به انسانیتمان سکوت کنیم. دشمن درب خانه را شکسته و به وطن، فرهنگ و دین ما توهین روا داشته و فراتر از همه، انسانیتمان را سوزانده است. آیا ما انسان نیستیم؟ آیا نباید در برابر این تعرض و جسارت، پاسخی در خور دهیم.
در پایان لازم میدانم شگفتیام را از دو گروه اندکشمار بیان دارم. به باور نویسنده این افراد کمتر از پنج درصد از ملت ایران هستند. گروهی مذهبیان چندآتشه که حتی به خود زحمت تغییر پروفایل هم ندادهاند و معتقدند فقط برای امام عصر (عج) باید چنین عزاداریهایی کرد. به باور من، اینان هم سلیمانی هستند، اما نه قاسم سلیمانی که هم ردیف سلیمان بن صرد خزاعی از علمای شیعه هستند که قیام امام حسین را جایز ندانست! خطاب به این دوستان میگویم که شما همیشه عقب هستید و در توهم یاری دین خدا! امروز نماد دینداری و مذهب ما قاسم سلیمانی است، اگر تا این حد در فهم این مساله عاجزید که باید برای علاج این فلج مغزی تدبیری کنید.
گروه دوم مدعیان ملیت و وطنپرستی هستند که یا در حمایت از قاسم سلیمانی مردد هستند یا سکوت کرده و یا حتی به عکس، علیه او سخن میگویند. ای مدعیان وطن! وطن امروز سلیمانی است و ایران امروز قاسم است. شما از کدام وطن سخن میگویید که ما در آن نیستیم و یا ما در کدام وطن هستیم که شما در آن نیستید؟ به خود آیید و سردار سورنای زمانه را حمایت کنید.
شماره ۸۸ دوهفته نامه آیت ماندگار