گروه اجتماعی: تعداد زنان سرپرست خانوار روزبهروز در حال افزایش است و به گفته کارشناسان، افزایش آمار طلاق ممکن است این آمار را با رشد عجیبوغریب روبهرو کند. نقص آماری در کشور ما از مهمترین معضلاتی است که بر سر راه رسیدگی به مشکلات قرار دارد، این موضوع در خصوص آخرین آمار از تعداد زنان سرپرست خانوار در کشورمان نیز صدق میکند. بر اساس آمار سرشماری سال ۸۵ تعداد زنان سرپرست خانوار و بیسرپرست یکمیلیون و ششصد و چهلویک هزار نفر بوده است اما هرروز که میگذرد بر تعداد وعدههای مسئولان کشور برای بهتر کردن وضعیت آنها افزوده میشود ولی هنوز هم که هنوز است مسئولان نتوانستهاند آنطور که بایدوشاید کاری برای این زنان انجام دهند.
اعتیاد نیز یکی از مشکلاتی است که خانوادههای زیادی با آن دستبهگریباناند. این در حالی است که تعداد زیادی از مردان سرپرست خانوار که معتاد هستند در هیچ آماری محاسبه نشدهاند تا بتوان با استناد به این آمار تعداد زنان سرپرست خانوار مشخص و معلوم شود که چه تعداد از خانوادهها علاوه بر حمایت مالی نیاز به مشاوره برای حل مشکلات ناشی از اعتیاد در خانوادهدارند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور بیش از سه میلیون نفر است. حمایت از زنان سرپرست خانوار به عهده سازمان بهزیستی و کمیته امداد امامخمینی (ره) گذاشتهشده، اما تعداد زنان سرپرست خانواری که حمایتهای این سازمانها مشکلات آنها را رفع نمیکند یا هیچ کمکی از این دو نهاد دریافت نمیکنند زیاد است.
مشاغل نیمه تخصصی در انتظار زنان سرپرست خانوار
مشکل دیگر این زنان نداشتن مسکن است که به دلیل پایین بودن درآمد نمیتوانند مسکن مناسبی اجاره کنند و مجبورند در مناطق نامناسب که اجاره کمتری دارد، سکونت داشته باشند پس بهطورکلی اقتصاد بهعنوان اصلیترین مشکل زنان سرپرست خانوار مطرح است.
اگرچه در برنامههای چهارم و پنجم توسعه از رسیدگی به وضعیت زنان سرپرست خانوار نامبرده شده و مصوب شده تا به این زنان از منابع دولتی حقوق پرداخته شود، اما محدودیت منابع که همواره یکی از مهمترین مشکلات دولتها در تمام تاریخ بوده مانع از این شده تا حقوق درخوری به این زنان پرداخته شود، بهگونهای که تا سال گذشته سازمان بهزیستی به زنان سرپرست خانوار پنجاهوچهار هزار تومان پرداخت میکرد که اگر بنا بود این مقدار بر اساس برنامههای مصوب چهارم و پنجم توسعه باشد، زنان سرپرست خانوار باید ۴۰ درصد از حقوق مصوب قانون کار یعنی ماهیانه صد و سیودو هزار تومان دریافتی داشته باشند.
این در حالی است که حداقل هزینه ماهانه خانوارهای ساکن تهران، رقمی معادل یکمیلیون و دویست و شانزده هزار تومان است؛ بهطوریکه هزینه سالانه خانوارهای مناطق شهری تهران حداقل چهارده میلیون و ششصد هزار تومان برآورد شده است. هزینه زندگی در تهران از زندگی در سایر شهرها کمی بیشتر است، بااینحال ازآنجاکه بخش اعظم زنان سرپرست خانواده شهرنشیناند و بیش از نیمیای آنان بیکار و نیازمند کمکهای دولتی هستند، مقایسه ارقام ارائهشده توسط شهرداری تهران و کمکهای کمیته امداد و سازمان بهزیستی، دو نهاد مسئول رسیدگی به زنان سرپرست خانواده، تصویری از فقر فزاینده خانوادههای زن سرپرست به دست میدهد.
به گفته دکتر نظر نژاد مشکلات مالی از مهمترین مشکلات زنان سرپرست خانوار است. وی تأکید میکند: «زنان سرپرست خانوار به دلیل اینکه هم نقش پدر و هم نقش مادر را به عهدهدارند، معمولاً نمیتوانند نقش پدر را بهدرستی ایفا کنند و خلأ عاطفه مردانه در فرزندان این خانوادهها دیده میشود.» وی در خصوص مشکلات خانوادههای دارای زنان سرپرست خانوار میگوید: «ازدواجهای زودهنگام، دوستیهای غیرمنطقی، انزوا، افسردگی، بدبینی و حس انتقامجویی در بسیاری از فرزندان خانوادههای زنان سرپرست خانوار قابل بروز است؛ در این خانوادهها غیبت مادر نیز به علت اجبار برای اشتغال تأثیر منفی در مسائل تربیتی فرزندان دارد.» دکتر نظرنژاد با اشاره به اینکه ۱۰ درصد از خانوادههای ایرانی، زن سرپرست هستند، تأکید میکند: «ضعف پوششهای حمایتی، سبب مضاعف شدن فعالیت این افراد در محیطهای کاری خارج از خانه شده است.»
شماره 14 دوهفته نامه آیت ماندگار