آیت ماندگار- گمان کنید شما کارگردانی جوان هستید که از اواخر آبانماه تمرینهای اجرایی کار خود را آغاز کردهاید تا ثمره آن را در اسفندماه بر صحنه ببینید. شاید نیازی نباشد فراز و نشیبی که از آبان تا امروز یعنی نیمه اسفندماه بر سرزمینمان گذشت را بشماریم، اما به حتم میتوانیم سایه ظلمانی آن همه تباهی را در اجراها جستجو کنیم. وقتی مخاطب به تماشای تئاتری مینشیند، فکر نمیکند چه هزینههای مادی و چه مرارتهای معنویای از سر گروه اجرایی گذشته است تا به صحنه درآید، بلکه امر زندهای را میبیند که هر آن، ممکن است تن نحیفش با ضربهای از بیرون و درون از هم بپاشد. در ماههای اخیر آنقدر از پس حوادث دهشتناکی که دیدیم آغاز، میان و پس از اجراها یک دقیقه سکوت کردیم که حال در اپیدمیای وحشتناک و از پی سهلانگاریهای کنترل اولیهاش، اسفندماه را با تمام شور و شلوغیاش به سکوتی نمادین و همگانی نشستهایم. سالنداران خصوصی، برنامهریزی اجراهایشان بههم ریخته است، مقروض هستند و هزینههای کلانشان را هم که از گروههای اجرایی دریافت میکردند، حال بیاجرا ماندهاند. بسیاریشان نهیب میزنند که تعطیل خواهیم کرد و دیگر یارای تحمل عدمحمایت دولت از تئاتر را نداریم و... در این میان که هرکسی سهم خود از ویرانی را احتکار میکند، آن همه امید، انگیزه و تمرین که برای یک اجرا از سر گرفته شده بود و حال به خسران رفت را چه کسی پاسخ خواهد داد؟ چه کسی ممکن است ضرر ناشی از این سرخوردگی عمومی را درک کند و به آن اهمیتی بدهد؟ پیش از این اپیدمی و قرنطینه اجباری، در شمایلی دیگر مرکز هنرهای نمایشی گاهی اجرایی را پیش از به صحنه درآمدن از ریشه میزد و اجازه اجرا به آن گروهی که حاضر و آماده ایستادهاند تا به صحنه درآیند را نمیداد و برای زحمت، انگیزه و شعور تیم اجرایی ارزشی قائل نبود. امروز نیز این اتفاق برای همه گروهها افتاده است، با این تفاوت که اینبار پای سانسور در میان نیست. تمامی گروهها ضرر کردهاند، بالاخره پرستارهترین و بفروشترین اجراها هم، به وقت فاجعه، همنشین دیگر اجراهای مهجور و دانشجویی شدهاند و همراه آنها از فقدان مدیریت، آسیب دیدهاند. باری، بههر روی سالی نو خواهد آمد و فصلی دیگر نیز آغاز خواهد شد، میدانیم گروههای بزرگتر و آشناتر در زمانی کوتاه بهجای قبلی خود بازمیگردند و ضرری که از سر گذراندهاند را بهسرعت جبران خواهند کرد، اما در این میان گروههایی خواهند بود که صراحتاً دیگر نه هزینه پلاتو و از سرگیری تمرینها را دارند، نه پای دویدن در خیابان شهریار و مرکز هنرهای نمایشی برای گرفتن وقت بازبینی و بحث و جدل برای مجوزی دوباره. این گروهها کنار رانده میشوند، ضرر چون سایه همیشگی تئاتر بر سر آنهایی میافتد که برای هر قدمی که در تئاتر برمیدارند از صدها مانع ریز و درشت عبور کردهاند و حال جز سکوت و قرنطینه چیزی در دست ندارند، البته اگر سلامتشان حفظ شده باشد.