بافت فرسوده شهری تهدیدی است عمومی که میشود با یک مدیریت و برنامهریزی درست در تمام شهرهای ایران آن را تبدیل به فرصتی طلایی کرد. ایران با بیش از ۱۲۰۰ شهر و چند میلیون هکتار بافت فرسوده ازیکطرف با معضلی بزرگ روبروست و از طرف دیگر این تهدید خود گنجینهای است که مدیران شهری بر روی آن خوابیده و از آن غفلت کردهاند. بافت فرسوده شهری در یککلام تهدیدی است برای خطر زلزله، اقتصاد شهری، مسائل اجتماعی، مسائل فرهنگی، مسائل زیستمحیطی، رفاه، آسایش، امنیت و غیره.
شهروندان ساکن در بافتهای فرسوده شهری از چند نظر مورد تهدید و تحقیر هستند:
۱- حقوق شهروندی آنها نادیده گرفتهشده است.
۲- در خطر تهدیدهای اجتماعی، فرهنگی هستند.
۳- در خطر تهدید زیستمحیطی، سلامت و بهداشت عمومی هستند.
۴- در خطر حوادث و سوانح طبیعی و غیرطبیعی از قبیل زلزله، آتشسوزی، سیل و غیره میباشند.
۵- محروم از خدمات عمومی و خدمات شهری هستند.
مدیران شهری در کشور در طول سالهای گذشته هرگز نتوانستهاند به کمک قوانین موجود دولت و مجلس بر این تهدید بزرگ و مهم غلبه کرده و راه نجاتی برای شهروندان ساکن در بافتهای فرسوده بیابند. تنها در این سالها گاهوبیگاه به کمک سرمایهگذاری بخش خصوصی قدمهای کوچکی برداشتهشده و سیر تحول و نوسازی بافت فرسوده بهقدری کند و لاکپشتی بوده که در طول سالها، محلات و نواحی شهری نتوانستهاند از معضلات آن نجات پیدا کنند و با نوسازی نقطهبهنقطه بافت فرسوده، فضای شهری نتوانسته آزاد شود و نفس بکشد. حال این سؤال مطرح است که چرا مدیران شهری نمیتوانند به کمک دولت، مجلس و قوه قضاییه از گنجینه بزرگ بافت فرسوده به نفع شهروندان بهرهبرداری کنند و چرا نمیتوانند این تهدید بالقوه را به فرصت طلایی و باارزش بالفعل تبدیل نمایند؟ کجای کار میلنگد و مشکل دارد؟ به نظر میرسد صرفنظر از تحلیل و تفسیر طولانی اگر بخواهیم در یککلام خلاصه و چکیده نقص کار را نشان دهیم میتوانیم بگوییم که سه عامل اصلی باعث شده که دولت در این سالها نتوانسته توفیق مدیریت امر مهم نوسازی بافت فرسوده را داشته باشد:
۱- نبود قوانین و مقررات ساده، آسان و روان برای تملک، تجمیع و نوسازی بافتهای فرسوده.
۲- نبود عزم واحد و اراده جدی سه قوه در کشور برای همکاری و همراهی.
۳- میدان و امتیاز ندادن به بخش خصوصی برای ورود به موضوع نوسازی باصرفه اقتصادی و انحصاری شدن کار توسط شهرداریها.
اگر از همین امروز سه قوه تصمیم بگیرند به کمک بخش خصوصی و مشارکت مردم تنها به مدیریت و نظارت بر موضوع نوسازی اهتمام بورزند و بدون دخالت اجازه دهند که سرمایهگذاران خصوصی و مردم خودشان محله، کوی و برزن خود را نوسازی نمایند، خواهیم دید که در دورهای نهچندان طولانی گنج بافت فرسوده یعنی ارزشافزوده زمینهای بافت در مرکز شهرها با داشتن امکانات فراوان زیرساختی و خدمات شهری میتواند نهتنها بازسازی و نوسازی بافت را به انجام برساند بلکه علاوه بر آن میتواند شرایط اقتصاد شهری پویا و موفق را هم فراهم آورد.
شماره 15 دوهفته نامه آیت ماندگار