سطح زندگی، وضع خاص خانوادگی و همه شرایط و اوضاعی که به نام محیط، بشر را در دامن خود میپرورد، در تربیت روح و بدن انسان نقش بزرگی بر عهده دارد. فرزندی که در محیط آزاد و بیبندوبار، در آغوش شهوات و در دریای هوا و هوس غوطهور بوده، نمیتواند مثل محصلی که زندگی را در محیط پاک و جدی و منظم آموزشگاه گذرانده است، فکر کند و کار انجام دهد، عواطف مشابه و اعصاب یکسان داشته باشد. این اختلاف قوا در همه آثار و شئون زندگی مشهود میشود. کیفیت معاش، عقاید دینی و اجتماعی، ادبیات و هنر، آداب معاشرت، تربیت اولاد، طرز انتخاب مسکن، لباس، غذا و کلیه فعالیتهای بشر تحت تأثیر شدید این اختلاف محیط مادی قرار میگیرد و این تفاوتها وقتی از یک نسل تجاوز کرد، بهتدریج شدت مییابد و خودبهخود این تفاوت جسمی و روحی، مادی و معنوی تبدیل به شکافهای عظیم صنفی، طبقهای و ملی میشود. سوئد کمترین فاصله طبقاتی را در کشورهای جهان دارد. طبق گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۴، سوئد کمترین نابرابری درآمدی را داشته است. اوکراین باکمی اختلاف در جایگاه دوم و نروژ در رتبه سوم از این نظر قرارگرفته است. جالب است که رتبه ایران ازنظر ضریب جینی در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بالاتر از کشورهایی نظیر آمریکا، قطر، روسیه و ترکیه قرار دارد. (هرچقدر میزان ضریب جینی در کشوری بالا باشد بدین معنا است که اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمدی در کشور موردبحث بیشتر است.) در کشورهایی که فاصله طبقاتی بین دو قشر دارا و ندار کمتر است یعنی در آن کشور جنگ کمتری بر سر بقا و فضا بین ثروتمند و فقیر وجود دارد. در گزارش بانک جهانی که درباره اختلاف طبقاتی در ایران منتشرشده نیز اینچنین آمده است: نزدیک به نیمی از کل مصرف و درآمد ایران به دو دهک بالای درآمدی این کشور که طبقه ثروتمند را شامل میشود تعلق دارد. دهک اول بالای درآمدی ایران که ۱۰ درصد جمعیت ثروتمند ایران را شامل میشود بیش از ۷/۳۳ درصد کل درآمد و مصرف را به خود اختصاص میدهد این در حالی است که اولین دهک پایین درآمدی ایران که شامل ۱۰ درصد فقیرترین مردم کشور میشود تنها ۲ درصد مصرف را به خود اختصاص دادهاند. در اقتصاد ایران نابرابری در دسترسی به اعتبارات بانکی نیز وجود دارد؛ تسهیلات بانکی اکثراً به کسانی تعلق میگیرد که بهنوعی به طبقات بالای قدرت اتصال دارند. قشری از افراد خاص بهنوعی بهعنوان تصمیم سازان، تصمیم گیران، مجریان، ناظران و ارزیابان در بخشهای مهمی از جامعه منصوب میشوند. این افراد که با تسلط به منابع عمومی، صرفاً در جهت منافع خود گام برمیدارند، سعی میکنند از طریق بهرهوری از شعارهای ارزشی نظیر مردمداری، رضایت مردم و... درواقع به باورهای خود جامه عمل بپوشانند و برای حفظ مشروعیت خود با استفاده از اهرمهای پول و قدرت و مقبولیت از فرمول ارتباطات سیاسی بهره ببرند. کشورهای سرمایهداری با یک سلسله قوانین و اقدامات اصلاحی یک حداقل معیشت که شامل غذا، لباس، مسکن است برای طبقات محروم و ضعیف در نظر گرفتهاند و به عقیده خود، درمان این آلام اجتماعی را کردهاند. ولی آیا با این وسیله این شکاف عظیم اختلاف طبقاتی را پرکردهاند؟ یا زندگی تجملی و افسانهای طبقه ثروتمند که برای ابد از دسترس طبقات محروم به دور است نارضایتی آنها را برنمیانگیزد؟ در فقه اسلام و در بحثشان افراد مشاهده مینماییم که اگر دستورات اسلام حقیقی در جامعه حاکم گردد دیگر شاهد اختلاف طبقاتی نخواهیم بود. خداوند متعال در رهنمود روشنگر و آشکار به بندگان میفرماید تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت و این تذکر کلید رفع تمام مشکلات اختلاف طبقاتی است. ابی بصیر از امام حسین (ع) نقل میکند: مرد کفشدوزی که فقط هشتصد درهم سرمایه ناچیز اندکی بیش از قوت خانوادهاش درآمد داشته باشد اجازه گرفتن زکات به او دادهشده است و در آخر روایت باکمال صراحت فرمودهاند: آنچه از زکات دریافت کرد برای توسعه و بالا بردن سطح زندگی خانوادگی خود مصرف کند تا با سایر مردم همسطح گردد. نتیجه عملی زکات در تعدیل طبقاتی که اسلام طرحریزی کرده مشاهده میشود از درآمد اغنیاء و طبقه ثروتمند اجتماع. ازاینرو یکدهم و گاهی یکبیستم بهعنوان زکات به طبقات دیگری از مستمندان داده میشود. این ریزش و انتقال ثروت از طبقات بالاتر بهطرف طبقات محروم آنقدر ادامه خواهد یافت تا این سرازیری پر و شکاف مسدود و تعادل در طبقات مختلف جامعه حاصل شود. در دین اسلام سعی شده است از تظاهر به ثروتمندی جلوگیری شود تا حتیالمقدور از ایجاد شکافهای عظیم و تجلی آنها در روحیه افراد پیشگیری شود. ازاینرو ریختوپاش حرام شد و مسرفان همهجا مورد ملامت واقعشدهاند.
شماره 16 دوهفته نامه آیت ماندگار