گروه اجتماعی: پس از افشای فیشهای حقوقی برخی از مسئولین و رسانهای شدن آن، بحث شکاف طبقاتی در جامعه بالا گرفت. بعضی معتقدند مدیرانی که حقوقهای بالایی به حسابشان واریز شد با مردم ساده جامعه آنقدری تفاوت نداشتند که به این میزان دریافتی داشته باشند و رو شدن این اسناد باعث آن شده که مردم بیش از گذشته متوجه فاصله طبقاتی خود با مسئولین شوند. برخی دیگر معتقدند اگر شکاف طبقاتی در جامعه محسوس باشد خود زمینهساز فساد بیشتر است. به همین بهانه به سراغ محمدهادی جامعی، فعال اجتماعی – اقتصادی کشور رفتیم تا جوابی برای پرسشهای خود پیدا کنیم.
به نظر شما ریشههای شکاف طبقاتی در جامعه ما محسوس و ملموس است؟
بله تا حدودی. علت اینکه میگویم تا حدودی محسوس است ازآنجهت است که عوامل مخرب و فساد اقتصادی همیشه در جامعه پیدا و آشکار نیست. مواردی است که سالها بهصورت پنهان و نهفته در جامعه بوده و ناگهان در وقت معینی برملا و آشکار میشود و منجر بهنوعی افشاگری و التهاب و موج منفی در جامعه میگردد. بههرحال آن بخش موضوع که روشن و آشکار است این است که همواره در جوامع اقتصادی تعدادی از افراد به دلیل هوش و ذکاوت بیشتر و یا اطلاعات و ارتباطات بالاتر و یا فرصتطلبی میتوانند از موقعیتهای موجود به نفع شخصی خود استفاده کرده و بخشی از ثروت جامعه را به سمت خود و خانواده خود سوق دهند و بهاینترتیب باعث ناهمگنی در تراز اقتصادی جامعه و مردم شوند. همینجا لازم است اشارهکنم که همه فعالیتهای اقتصادی هوشمندانه و هوشیارانه برخی از افراد باهوش جامعه ناسالم و نامشروع نیست و چهبسا افرادی هستند که با زحمت شبانهروزی و بافکر و تدبیر و با برنامهریزی درست و علمی به درجات بالایی از درآمد و ثروت میرسند که اینگونه افراد نهتنها مورد نکوهش جامعه نبوده بلکه مورد تجلیل و تقدیر مردم هستند.
فاصله طبقاتی ایجادشده در جامعه ما بیشتر در چه حوزهای به چشم میخورد و چرا؟
فاصله طبقاتی تنها در حوزه اقتصادی نیست بلکه در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد که هر یک از آنها جای بحث و تحلیل جداگانهای دارد و در این مجال ما تنها به مباحث فاصله طبقاتی در حوزه اقتصادی میپردازیم. به نظر میرسد فاصله طبقاتی در حوزه اقتصادی زودتر و بیشتر به چشم مردم میآید و برای همین است که ناگهان افشا میشود و خودش را نشان میدهد و موجب التهابات سیاسی هم میگردد مثل موارد اختلاس، پولشویی، رشوه، ارتشاء و غیره.
عوامل اصلی در ایجاد اختلاف طبقاتی را در چه میدانید؟
گمان میکنم اصلیترین عامل بیعدالتی اجتماعی و شکاف طبقاتی ناشی از عملکرد مسئولین و دولتمردان است زیرا مردم و نهادهای عمومی و رسانهای، عملکرد آنها را بهطور دائم زیر ذرهبین دارند و رصد میکنند و اگر خداینکرده مسئولین با دور زدن قانون و روشهای تبعیضآمیز موجب اختلاف طبقاتی در عرصه اقتصادی شوند مردم میفهمند و تأثیر سو به آن تا سالها در اذهان باقی میماند. البته عوامل دیگری هم باعث شکاف طبقاتی میشوند ازجمله وضع قوانین و مقررات جاری یک مملکت و حمایتهای بیجا و نابجا از طبقات میتواند باعث رانتخواری و ویژه خواری و درنهایت شکاف طبقاتی شود.
برخی از صاحبنظران بر این عقیده هستند که اختلاف طبقاتی به وحدت جامعه لطمه میزند و ازاینرو اداره کشور در چنین شرایطی بسیار سخت میشود، شما هم با این افراد همنظر هستید؟
بله یکی از عوامل اصلی در ایجاد نارضایتی عمومی، همین تبعیضهای ناروای مختلف در جامعه است که منجر به شکاف بین مردم غنی و فقیر و یا بالای شهر و پایینشهر میشود. در شرایطی که جامعه مرتب شاهد استفاده رانت توسط عدهای هستند دیگر نمیتوان مردم را دعوت به وحدت کرد زیرا مردم اعتماد خود را نسبت به تصمیم گیران ازدستدادهاند.
به نظر شما چگونه میتوان شکافهای طبقاتی جامعه را کاهش داد و چه راهکارهایی وجود دارد؟
در هر جامعه و حکومتی راهحلها متفاوت است بنابراین نمیتوان برای تمام جوامع بشری در جهت کاهش اختلافات طبقاتی یک نسخه واحد نوشت. بهطور مشخص در جامعه ایران که غالب آن مسلمان هستند به نظر میرسد بهترین راهکار اجرا صحیح و شفاف احکام اسلامی در قالب قوانین مصوب کشور است. مثلاً وقتی زندگی پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) را موردبررسی و تحقیق قرار میدهیم میفهمیم که آن بزرگواران همواره هم خود در موضوع عدالت اجتماعی و اقتصادی مواظب و مراقب بودند و هم مردم را به این امر مهم تشویق و ترغیب مینمودند. بهطورکلی وضع قوانین متناسب با شرایط زمانی و مکانی هر جامعه و پسازآن اجرا صحیح آن قوانین میتواند تا حدود زیادی موجب کاهش اختلاف طبقاتی شود.
پس شما معتقد هستید نقش دولت، مجلس، قوه قضاییه، احزاب، رسانهها در این موضوع مهم و حیاتی است؟
دقیقاً همینطور است. در یک جامعه، سالمسازی اجتماعی - اقتصادی به وجود نمیآید مگر اینکه حکومت و مردم با هماهنگی و همدلی حرکت کنند. هرگونه رفتار و عملکرد ناشایست از سوی ارکان حکومت میتواند ملت و نهادهای مدنی و رسانهها را در مقابل آنها قرار دهد و در جوامع استبدادی و دیکتاتوری سرکوب مردم توسط حکومت هرروز جامعه را به سمت شکاف و نارضایتی بیشتر سوق میدهد. در جوامع دموکراتیک و آزاد رشد و تعالی اقتصادی و سالمسازی جامعه تنها با همدلی و همراهی دولت و ملت به وجود میآید و برای همین است که در جوامع مدرن و پیشرفته تأکید فراوان بر آرا و نظرات مردم و احترام گذاشتن به رأی مردم است که نمونه اخیر آن را در رأی مردم انگلیس به خروج از جامعه اروپا مشاهده کردیم. اگر در یک نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی هرکس کار خودش را انجام دهد، فضای عدالت اجتماعی و اقتصادی روزبهروز پررنگتر و علنیتر خواهد شد. بهطور مثال مجلس خوب قانونگذاری کند، دولت خوب اجرا کند، قوه قضاییه ضامن اجرا عدالت و امنیت در جامعه باشد، احزاب و نهادهای مدنی و رسانهها هم ضمن رعایت قانون بهعنوان چشم و گوش مردم مراقب تخلفات و شکافهای داخل حکومت باشند و آنها را به مسئولین و دولتمردان گوشزد کنند و یا در مواقعی هشدار دهند.
الگوی مطلوب عدالت اجتماعی – اقتصادی برای جامعه ایران چیست؟
بهطورکلی با توجه به پیشرفت تمدن چند هزارساله ایرانی – اسلامی در کشور عزیز ایران و باوجوداین ملت بزرگوار و نجیب که در طول تاریخ طولانی خود بارها به رشد و تعالی رسیده و بارها مورد بیرحمی و سرکوب استبداد و استعمار قرارگرفته به نظر میرسد با الگو گرفتن از کشورهای مترقی و دموکراتیک دنیا و به کمک احکام و مقررات اسلامی میتوانیم درمجموع منشوری را تدوین کنیم که در آن اختلاف طبقاتی به حداقل برسد و عدالت نسبی در جامعه حاکم شود و در آخر رضایتمندی عمومی و دعای خیر مردم بدرقه راه مسئولین و دولتمردان باشد. ان شاا...
شماره 16 دوهفته نامه آیت ماندگار