یک سال پیش پرونده هستهای ایران سرانجام پس از گذشت یکروند پرفرازونشیب ۱۲ ساله به پایان رسید. مذاکرانی که اگر چه در ابتدا ایالاتمتحده آمریکا غایب بزرگ آن بود و این عدم حضور موجب سنگاندازی آنها برای رسیدن توافق میان ایران و دیگر قدرتهای بزرگ شد اما در میان راه و در دولت قبل آمریکاییها هم به آن پیوستند و در پایان راه، ایران و آمریکا مهمترین بازیگران و نقشآفرینان مذاکرات هستهای تبدیل شدند. رودررویی تهران و واشنگتن در مذاکرات هستهای و پایان موفقیتآمیز آن و شرایط و تحولات منطقهای موجب شد تا بسیاری حتی دران برهه بگویند که روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا دوران سخت خود را پشت سر گذاشته است. اما مذاکرات هستهای ایران و آمریکا تبدیل به مذاکرات دیپلماتیک نشد که بحث آن در این مقال نیست توافق هستهای در ایران همانگونه که موافقان بیشماری دارد. از مخالفان و منتقدان متعددی نیز برخوردار است. مخالفانی که روزی خود از حامیان تیم مذاکرهکننده دولت پیشین بودند. از ۱۲ مردادماه ۹۲ که دکتر حسن روحانی کلید پاستور را از محمود احمدینژاد تحویل گرفت و بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد و با حکمش مسئولیت اجرایی مذاکرات هستهای را از شورای عالی امنیت ملی به دستان پرتوان محمدجواد ظریف و وزارت خارجه سپرد، عدهای انتقاد و مخالفت سر دادند و در هر مرحله مخالفت خود را به شکلی مختلف ابراز کردند. یک روز توافق هستهای را مصداق قرارداد ترکمنچای دانسته و بار دیگر با شرکت در همایش و سمینار از دلواپسیشان در خصوص مذاکرات هستهای سخن گفتند. در میان صاحبنظران و کارشناسان بینالملل کمتر کسی است که باور نداشته باشد با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و دستیابی ایران و قدرتهای بزرگ به برجام، پروسه ایران هراسی به پایان راه خود رسیده است. سناریوی که اگر چه هنوز هم از سوی برخی دشمنان ایران و در خلال اجرایی شدن توافق هستهای پیگیری میشود اما تغییر نگاه جهان به دیپلماسی دولت تدبیر و امید که با حلوفصل چالش هستهای و گشایش در مناسبات دیپلماتیک ایران و غرب همراه بود، باعث شد تلاشها برای احیای پروژه ایران هراسی شکستخورده ناکام بماند.
باگذشت یک سال از سرانجام یافتن پرونده هستهای و قطعی شدن پیمان هستهای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهانی (برجام) و در شرایطی که جامعه بینالمللی از این توافق سرنوشتساز بهعنوان الگویی در جهت تحکیم مبانی صلح و امنیت جهانی از طریق گفتگو و احترام متقابل یاد میکند، مخالفت با این دستاورد بزرگ تاریخی و تاریخساز، باانگیزههای متفاوت و متضاد در دو سوی جهان همچنین ادامه دارد و خواهد داشت. در شرایطی که گروههای مختلفی باانگیزههای اقتصادی، ایدئولوژیک سیاسی در داخل ایران با ادعای پیروزی طرفهای غربی و فدا شدن منافع و مصالح ایران در توافق مرسوم به برجام بوده و مصمم به مقابله و به شکست کشاندن آن هستند، در خارج از کشور نیز، دولتها و جناحهای مختلفی در بین کشورهای عربی، بهویژه عربستان، اروپا و اسراییل، باانگیزههای ظاهراً مخالف ولی در عمل مشابه، نتیجهای دیگر گرفته و بر این ادعا هستند که ایران برنده اصلی مذاکرات هستهای و پیمان برجام بوده و طرفهای اروپایی و آمریکایی در این ماجرا دچار خسارت و شکست شده و درنهایت فریب طرف ایرانی را خوردهاند. حال پس از گذشت یک سال از سپری شدن توافق هستهای (برجام) منتقدان و مخالفان که در دوران حاکمیت خود نتوانستند کشور را اداره کرده و فرمان کشور را به سراشیبی سقوط هدایت کردند با نقنقهای خود درصدد تخریب وزارت امور خارجه و در رأس آن وزیر خارجه توانمند کشور دکتر ظریف هستند و با مطرح کردن سؤالاتی چون پس از یک سال از توافق گذشته تحول اقتصادی چه شد؟! در صد تخریب دولت یازدهم و ریاستجمهور دکتر روحانی میباشند؛ اما باید در جواب این منتقدان عجول، کمتحمل و بهانهگیر گفت: برجام و لغو تحریمهای ضد ایرانی موفقیتی بزرگ و بینظیر در سطح بینالمللی و در عرصه دیپلماسی و مذاکره بوده و دستیابی دولت یازدهم به این مهم نشان داد که میتوان بسیاری از اختلافات را بدون استفاده از زور و خشونت حلوفصل کرد.
قطعنامه ۵۹۸ باعث جدایی فرماندهان نظامی از سیاستمداران شد و برجام هم باعث شد در طیف اصولگرایان انشقاق و جدایی بیافتد و طیف راست معتدل با اصلاحطلبان متحد شوند. بر جام، تحقق یک خواست ملی بود و برای رونق پایدار اقتصادی نیز تحقق چنین عزم مشترکی ضروری است؛ یعنی همانطور که دولت یازدهم و شخص ریاست محترم جمهور دکتر روحانی برجام را مایه آبروی دولت یازدهم و ریاست جمهوری دانسته و تمامی توان خود را از ابتدای ریاست جمهوری و تشکیل دولت یازدهم در این راه بکار بردند. مردم عزیز ایران و بهویژه نخبگان کشور بردباری و صبر پیشه کرده و تحمل خویش را در برابر مشکلات و مصائب کشور بالابرده تا نتیجه توافق هستهای (برجام) بتواند بر روی اقتصاد کشور اثر گذاشته و شاهد تحولات شگرف اقتصادی باشیم البته باید در اینجا یادآور شوم آنهایی که انتظار دارند با برداشته شدن تحریمها همه مشکلات اقتصادی بهیکباره حلوفصل شود نیز بهاندازه مخالفان برجام از واقعیتهای اقتصاد ایران غافل هستند. متأسفانه اقتصاد ایران از دیرباز از مشکلات عمیق ساختاری رنج میبرد و این مشکلات عمیق ساختاری در دولتهای نهم و دهم بیشتر شد. دولتی بودن و نفتی بودن، دو عارضه مهم اقتصاد کشورمان است که مربوط به دیروز و امروز ایران نیست و سابقهای دیرینه دارد و سیاستهای نادرست دولت قبلی نیز بر این مشکلات تاریخی ساختاری افزود و تحریمهای اقتصادی شرایط دشواری را برای اقتصاد ایران رقم زد، پس نتیجه آنکه خاتمه یافتن تحریمهای اقتصادی به معنای حل همه مشکلات اقتصاد ایران نیست اما یک فرصت حکم نظیر است که نباید نادیده گرفته شود. البته باید به دولت محترم تدبیر و امید یادآور شد گشایش فضای اقتصادی مهمترین دلیل تمایل مردم ایران برای حصول برجام بود که اکنون به سرنیزه و ابزار انتقاد مخالفان برجام تبدیلشده، آنها میگویند: برجام هیچ دستاورد اقتصادی نداشته و مردم و مشکلاتشان باقی است. دولت تدبیر و امید نباید به دلیل مشکلات و گرفتاریهای داخلی و اقتصادی فقط حالت تدافعی به خود بگیرد و در این راستا تمامی اعضای دولت و شخص رئیسجمهور باید اقدامات عملیتری در راستای حل مشکلات اقتصادی کشور بردارند و به خواستهها و مطالبات رأیدهندگان در ۲۴ خرداد ۹۲ که اعم از مطالبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است نگاه جدیتری داشته باشند. سرنوشت برجام به اسم هیچ گروه و جناحی مخورده است بلکه به پیشانی عقلانیت و تدبیر مردم ایران گره خورد که در ۲۴ خرداد ۹۲ و در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری علیرغم تمامی برنامهریزی و کارشکنیها جهت انتخاب صحیح مردم، مردم ایران تکلیف را بر ارکان نظام مشخص کردند تا برجام به ثمر رسد برجام تا روزی که تأمینکننده امنیت و منافع ملی خواهد بود.
بیتردید بر جام یکی از نقاط مثبت در تاریخ جمهوری اسلامی و دولت یازدهم است که سایه جنگ را که به مدت ۱۰ سال از تشکیل دولت نهم بر کشور گسترانیده بود سترد و این اقدام تدبیر و عقلانیت ریاستجمهور و شخص دکتر محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت یازدهم بود؛ و بهراحتی و با نق زدنهای بیخودی و بیجا این عقلانیت و تدبیر را هدر ندهیم. البته دولت یازدهم و تیم اقتصادی ایشان نیز باید تدبیر و عقلانیت را در تمامی مسائل کشور هدف قرار داده و همانطور که در برجام توانستند سایه جنگ را از کشور دور کنند، در حل مشکلات اقتصادی نیز برنامهای جامع تدوین و با کمک مجلس دهم مشکلات اقتصادی مردم را که بیشتر آن ناشی از بیتدبیری و نابخردی دولت گذشته است حل کرده. تا خدایناکرده دوباره سایه شوم پوپولیسم، نیرنگ و فریبکاری در لباس تزویر و خدمت به مردم ایران برای حل مشکلات اقتصادی آنان بر سر مردم آوار نشود و دوران طلایی دولتهای نهم و دهم تکرار نشود و این مسئله جز شفافیت و صراحت دولت یازدهم و شخص ریاستجمهور با مردم در یک سال باقیمانده از دولت یازدهم و توجه بیشتر به مطالبات و شعارهای انتخاباتی سال ۹۲ میسر نمیگردد تا برای بار دوم بدون هیچ دغدغهای شخص ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی در انتخابات سال آینده انتخاب شود و دولت دوازدهم استمرار دولت یازدهم گردد.
شماره 16 دوهفته نامه آیت ماندگار