اخلاق اجتماعی نوعی تعامل دوطرفه بین انسان با دنیای اطرافش است. اینکه در تعامل اجتماعی طرف مقابل انسان کیست بسیار مهم است که بگوییم، اینطرف مقابل میتواند هرکسی یا هر چیزی باشد. بهطور مثال انسانهای دیگر، گیاهان، حیوانات، محیط اطرافمان و حتی نگرشمان به دنیای فرا دریاها نیز میتواند باشد. روابط انسانها با یکدیگر همه نشاءت گرفته از نوع نگرش فرد به خودش است. اخلاق اجتماعی در ایران اسلامی ما بهطور باورنکردنی در حال انحطاط است. این را میتوان با بررسی روابط معمولی هرروزه کاملاً حس کرد و فهمید. بهطور مثال اعتماد بین مردم در جامعه ایرانی بسیار اندک است، اینکه هیچکس به هیچکس اعتماد ندارد باعث میشود روند باور به اخلاق اجتماعی کاهش یابد. بهطور مثال هنوز که هنوز است در جامعهای کوچک مثل خانواده، مرد و زن به یکدیگر در بسیاری از مواقع اعتمادی ندارند. آنها در شرایطی قرار دارند که بیش از آنکه با عشق پایههای زندگی خود را محکم کنند به بده بستانهایی که بینشان است تکیه میکنند. هنوز که هنوز است در بین دوستان یا میهمانهای خود سعی میکنند بهجای آنکه روابط زنانه و مردانه را حفظ کنند، گروهکهایی تشکیل دهند که یکدیگر را فقط به جرم زن بودن یا مرد بودن بکوبند البته ممکن هم هست این کار را تنها برای وقت گذراندن یا خنداندن دیگران انجام دهند، اما متأسفانه این حرکتی کاملاً ناآگاهانه است برای بیشتر بیاعتماد شدن به یکدیگر. غیرازاین، روابط دوستانه و رفاقتها دیگر بهمانند گذشته نیست. دیگر بهندرت کسی را میبینی که خانه و کاشانه و یا حتی سرمایهاش را باکسی شریک شود. این بیاعتمادی چنان گسترده میشود که به درجات بالاتری نیز راه مییابد. بیاعتمادی کارفرما و کارگذار به یکدیگر باعث میشود آنها روابط اجتماعی خوبی باهم نداشته باشند. همچنین بیاعتمادی افراد جامعه به دولت. رابطه دولت و مردم همیشه میتواند پایهگذار رشدهای فراوان یا بالعکس باشد که متأسفانه با یک مصاحبه معمولی نیز میتوان تشخیص داد که اکثر جامعه ایرانی علاقهای به دنبال کردن سرنوشت کشورشان ندارند که این خود نشاندهنده بیاعتمادی کامل به مسئولان است. وقتی شخصی از گوش کردن به اخبار کشورش و دنبال کردن مسائل اساسی جامعه دوری میکند و حاضر است ساعتها پای سریالهای بیسروته برخی شبکهها بنشیند، فقط باید تأسف خورد. از طرف دیگر هرروزه شاهد حیوان آزاری و کشتار بیرویه حیوانات و حتی محافظان حیوانات در گوشهکنار کشور هستیم، اینگونه رفتارهای غیرانسانی نشاءت گرفته از کدام طبیعت انسان گونه ماست که بدون داشتن حتی ذرهای محبت دست به این کارها میزنیم؟ از چه زمان پاهایمان را روی اخلاق گذاشتیم و بدون در نظر گرفتن پیامهای دینی و وجدان فردی و اجتماعی اینچنین کمر همت به نابودی خود بستیم! باید گفت تمام این رفتارها جای تأمل دارد.
شماره 18 دوهفته نامه آیت ماندگار