سقوط اخلاق در جامعه ایرانی، مسئله مهم و غیرقابلاجتنابی است که با گسترش فزاینده آن مواجهیم و متأسفانه در آستانه عمومی شدن در جامعه است. گرچه در تعریف و تفسیر ماهیت اخلاق و در روی دیگر آن بیاخلاقی، ممکن است اندک تفاوتی وجود داشته باشد اما واقعیت امر این است که بسیاری از ارزشهای اخلاقی عام و شناختهشده در جوامع و بهویژه جامعه ایرانی که مبتنی بر ارزشها و آموزههای دینی اداره میشود، رو به انحطاط است و این مسئله مهمی است که علاوه بر تأیید عمومی جامعه در خصوص بروز و فراگیر شدن و کنترل گسترش آن و همچنین ارائه راهکارهای عملی برای بازگشت اخلاق به جامعه را لازم و ضروری میداند. اینیک امر بدیهی است که اکثر آسیبهای اجتماعی، ریشه در ضعف و انحطاط اخلاق در جامعه و نادیده انگاشته شدن ارزشهای اخلاقی از سوی طبقات مختلف مردم دارد. با بروز آسیبهای اجتماعی متعدد در جامعه و تغییر شکل و سرایت آنها به مردم میتوان گفت که ریشه همه این ناهنجاریها در بیاخلاقی است و همگان میدانند که جامعه ما در حال حاضر در سراشیبی ارزشهای معنوی قرارگرفته است و آثار منفی این سقوط در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمایان شده است. این روزها شاخصهای اخلاقی همچون اعتماد و صداقت، به پایینترین حد خود رسیده و در وضعیت کنونی، مردم جامعه ما کمتر از ۱۰ درصد به یکدیگر اعتماد دارند و یا باهم صادقانه برخورد میکنند. طبیعی است که بالا رفتن نرخ دروغ و خیانت در جامعه خود زمینهساز بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی است که امروز با آن مواجهیم؛ اما متأسفانه انحطاط اخلاقی در حال فراگیر شدن است و تمام تلاشها در جهت جلوگیری از رشد فزاینده بیاخلاقی تاکنون کارساز نبوده و به نظر میرسد اقدامات صورت گرفته در برخی مواقع نالازم هم نیز بوده، چراکه در مقاطع مختلف در شناخت ریشهها، دچار خطا شده و نیز بیش از آنکه به علتها توجه شود به معلولها پرداختهشده است. توجه به دو مسئله عمده و بااهمیت پیرامون اخلاق در جامعه امروز ایران به نظر ضروری میرسد. نخستین و مهمترین مسئلهای که لازم است موردتوجه قرار گیرد این است که به تجربه و تأیید تاریخ، فساد و انحطاط اخلاقی ابتدا از سوی سرآمدان و نخبگان فکری و سیاسی جامعه سر میزند و ساختارهای قدرت نقش مهمی در این موضوع شفافیت دارند. رشد فزاینده و بروز مصادیق متعددی از بیاخلاقی در جامعه ایران با همین مدل ساختار قدرت در سالهای گذشته در کشور خودمان وجود داشت، بهطوریکه بسیاری از آرشها از بین رفت و زمینهساز بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شد. فساد سازمانیافته و رانتخواری ازیکطرف و دروغ و عدم شفافیت از سوی دیگر در کنار عدم احترام و پایبندی به قانون موجبات شدیدترین و بیسابقهترین انحطاطهای اخلاقی در جامعه اسلامی را پدید آورد؛ بنابراین ضروری است بهمنظور توقف روند نزولی ارزشهای اخلاقی در جامعه و تلاش در جهت برطرف ساختن آسیبهای اجتماعی و آثار زیانبار آنها، ابتدا به ریشهکنی فسادهای موجود در قدرت پرداخت که البته دولت یازدهم تلاشهای مثبتی در این راستا انجام داده است و از ابتدا در برنامههای اعلامی خود ابراز نگرانی خود را از سقوط اخلاق در جامعه اعلام نموده است اما باید دانست که این اقدامات برای سنجش کارآمدی بایستی آثار مثبت و ملوسی در همه لایههای اجتماعی از خود بر جای گذارد. نکته دیگر اینکه بهرهمندی یک جامعه از فضایل اخلاقی، شاخص توسعهیافتگی آن جامعه است. یکی از موانع مهم بر سر راه توسعهیافتگی ایران سقوط ارزشهای اخلاقی است. متأسفانه تنزل فضایل اخلاقی در جامعه باعث شده که فعالیتهای برخی از افراد در راستای منافع اجتماعی نباشد. دور زدن قانون توسط افراد، عدم مسئولیتپذیری و پاسخگویی ضعیف از سوی دولتمردان که به لایههای اجتماعی نیز سرایت کرده موجب عملکرد ضعیف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز شده است و این ضعف و ناکارآمدی درنتیجه به عقبافتادگی و توسعهنیافتگی میانجامد. لذا ضروری است از بالای هرم قدرت در کشور در زدودن فساد و بیاخلاقی اقدامات جدی و مؤثر صورت پذیرد.
شماره 18 دوهفته نامه آیت ماندگار